اسکار ۲۰۲۳؛ «همه جا، همه چیز، یک آن» چرا و چگونه قلب هالیوود را فتح کرد؟
عوامل فیلم «اسکار ۲۰۲۳؛ «همه جا، همه چیز، یک آن» و اسکارهایشان
- نویسنده, علی مصلح
- شغل, روزنامهنگار و منتقد سینمایی
برتری مطلق فیلم «همه جا، همه چیز، یک آن» در نود و پنجمین دوره مراسم اسکار با دریافت هفت جایزه، هرچند با توجه به نامزدیاش در ۱۱ رشته چندان دور از انتظار نبود، اما همچنان برای بخشی از سینمادوستان در سراسر دنیا اتفاقی غافلگیر کننده به شمار میرود؛ در سالی که آثار فیلمسازان سرشناسی مانند استیون اسپیلبرگ و جیمز کمرون در جمع نامزدها بودند و فیلمساز مستقل تثبیت شدهای مانند مارتین مکدونا در رشتههای اصلی رقیب برنده اصلی بود.
دنیل کوان و دنیل شاینرت – با لقب هنری «دنیلها» – دو کارگردان فیلم «همه جا، همه چیز، یک آن» سینماگرانی تازه ظهور کردهاند که در سال ۲۰۱۶ با «عضو ارتش سوییس» به عنوان نخستین فیلم بلندشان شناخته شدند و هفت سال بعد با سومین فیلمشان مهمترین جوایز سینمایی دنیا را به خانه بردند.
«همه جا، همه چیز، یک آن» علاوه بر اسکار بهترین فیلم، کارگردانی و فیلمنامه غیراقتباسی، جوایز رشتههای بهترین بازیگر نقش اول زن، نقش مکمل زن و مرد و بهترین تدوین را هم از آن خود کرد. آخرین باری که یک فیلم توانسته بود هفت جایزه اسکار بگیرد، ۹ سال پیش بود؛ در اسکار ۲۰۱۴ فیلم «جاذبه» ساخته آلفونسو کوارون مکزیکی چنین موفقیتی کسب کرد، هرچند که در آن دوره جایزه بهترین فیلم به «۱۲ سال بردگی» رسید.
کامیابی فیلم دنیلها همچنین درخشش فیلم کرهای «انگل» در اسکار ۲۰۲۰ را هم یادآوری میکند که چهار اسکار شامل جوایز بهترین فیلم، کارگردانی، فیلمنامه غیراقتباسی و بهترین فیلم خارجی را برد. بنابراین با معیارهای کمی و کیفی، «همهچیز همهجا در یک زمان» در مراسم اسکار موفقتر از «جاذبه» و «انگل» بوده و موفقترین فیلم اسکار در یک دهه اخیر محسوب میشود.
تحول در معیارهای آکادمی اسکار و تغییر ترکیب جوایز
میشل یئو بازیگر اصلی «همه جا، همه چیز، یک آن» منتظر است تا نامش بر روی جایزهاش حک شود
اما نمیتوان انکار کرد ریختن جوایز به پای فیلمی که یکی از دو کارگردانش تبار آسیایی دارد و بازیگران اصلی و مکملش آسیایی هستند، ادامه روندی است که با پیشتازی «انگل» در سال ۲۰۲۰ نقطه عطفی را برای جوایز اسکار رقم زد. مزیت افزوده «همهچیز همهجا در یک زمان» آن است که محصول «آ ۲۴» یک کمپانی آمریکایی فیلمهای مستقل است و نخستین بار در جشنواره ساندنس -مهمترین سکوی پرتاب فیلمسازان مستقل در داخل آمریکا – رونمایی شد.
پس رای دهندگان آکادمی علوم و هنرهای سینمایی با اثری طرف بودند که از یک سو در داخل مناسبات بومی تولید و پخش شد و از سوی دیگر به واسطه حضور سینماگران آسیایی یا آسیایی تبار در پشت و مقابل دوربین، الگویی مناسب برای تقدیر شدن به عنوان فیلمی بود که «تنوع» نژادی در آن رعایت شده بود.
از سوی دیگر، آکادمی با فشار رسانهها و کنشگرانی که از یک دهه پیش این ایده را مطرح میکردند که اسکار بیش از حد به سفیدپوستان تعلق دارد، ترکیب اعضای خود را تغییر داد و هر سال چندصد سینماگر جدید که تعداد قابل توجهی از آنها زنان و غیرآمریکاییها یا آمریکاییهای جزو اقلیتهای نژادی هستند، به رای دهندگان افزوده شدهاند. این اقدام برای رعایت «تنوع» به شکل واضحی بر ترکیب برندگان در سالهای اخیر تاثیر گذاشته است.
این تاثیر فقط محدود به تقدیر از فیلمهای آسیایی نبوده و در سالهای اخیر فیلمسازان آمریکای لاتین و اروپا هم موفقیتهای خیره کنندهای در اسکار به دست آوردهاند. همین امسال مهمترین رقیب «همه جا، همه چیز، یک آن» فیلم آلمانی «در جبهه غرب خبری نیست» محصول نتفلیکس بود که در نهایت چهار اسکار در رشتههای بهترین فیلم بینالمللی، فیلمبرداری، طراحی صحنه و موسیقی به دست آورد و به این ترتیب مهمترین جوایز میان این دو فیلم تقسیم شد.
کیت بلانشت امسال به خاطر بازی در فیلم «تار» جایزه بفتای بهترین بازیگر نقش اول زن را دریافت کرده بود، اما در گرفتن اسکار ناکام ماند
این علاقه به سینماگران غیرآمریکایی به حدی تقویت شده که در رشته بهترین بازیگر زن نقش اول، کیت بلانشت ستاره هالیوود که بازیاش در نقش یک زن رهبر ارکستر در فیلم «تار» بسیار ستایش شد و اغلب جوایز مهم این رشته در ماههای اخیر را گرفت، در اسکار قافیه را به میشل یئو بازیگر اصلی «همه جا، همه چیز، یک آن» باخت و یکی از شگفتیهای مهم اسکار ۲۰۲۳ رقم خورد.
حتی در بخش فیلمنامه غیراقتباسی هم در حالی که بیشتر جوایز سینمایی در این رشته به مارتین مکدونا برای «بنشیهای اینیشرین» رسیده بود، رای دهندگان آکادمی اسکار «همه جا، همه چیز، یک آن» را انتخاب کردند. امسال جایزه بهترین فیلمنامه اقتباسی هم به فیلم «حرفهای زنانه» نوشته و ساخته سارا پولی کارگردان کانادایی رسید که فیلمی با رگههای فمینیستی واضح در حمایت از همبستگی زنان در برابر جامعهای مردسالار و آزارگر است.
با مرور تاریخچه جوایز اسکار میتوان آشکارا تشخیص داد تعداد قابل توجهی از فیلمهایی که در یک دهه اخیر در رقابت برای جوایز موفق بودهاند، تا دهه اول قرن بیست و یکم هیچ شانسی برای حضور در فهرست نامزدها نداشتند.
البته این رویکرد جدید باعث شده از نظر عدهای آنچه با عنوان «هنر سینما» شناخته میشود، مانند سابق در اسکار و سایر جوایز سینمایی آمریکا مورد توجه قرار نگیرد و حتی آثار شاخص فیلمسازان شناخته شدهای مانند مارتین اسکورسیزی، سم مندز، پل توماس اندرسون، کوئنتین تارانتینو، جیمز کمرون و استوین اسپیلبرگ با وجود حضور در فهرست نامزدهای سالهای اخیر، مغلوب فیلمهایی شوند که موضوع و محتوای طرح شده در آنها بیشتر به سلیقه رایج در بخشی از جامعه و رسانههای جریان اصلی آمریکا نزدیک است.
چرا «همه جا، همه چیز، یک آن»؟
فیلم «همه جا، همه چیز، یک آن» یک کمدی علمی-تخیلی است
اما موفقیت فیلمی مثل ساخته دنیل کوان و دنیل شاینرت در اسکار میتواند یک ریشه تاریخی مهم هم داشته باشد. از لحاظ ژانری، «همه جا، همه چیز، یک آن» را میتوان کمدی و علمی-تخیلی دانست که مایههای پررنگ ابرقهرمانی و بازی با دنیاهای موازی چندگانه دارد. فیلمهای علمی-تخیلی هرگز مورد علاقه آکادمی اسکار نبوده و سینمای کمدی هم در دهههای اخیر کمتر به اندازه دوران کلاسیک هالیوود مورد توجه بودهاند.
حتی میتوان گفت ژانر علمی-تخیلی در کنار سینمای وحشت و فانتزی جزو منفورترینها از نظر رای دهندگان آکادمی به شمار میآید و فیلمهای این ژانرها اغلب در رشتههای فنی جایزه میگیرند. حالا ولی فیلمی جوایز اسکار بهترین فیلم و کارگردانی و فیلمنامه را برده که همه ویژگیهای آثار عامهپسند این ژانر را در خود دارد و البته آن را با سینمای رزمی آسیای شرقی ترکیب کرده است.
به نظر میرسد آکادمی با اهدای هفت جایزه اسکار به «همه جا، همه چیز، یک آن» با یک تیر دو نشان زده است؛ از یک سو فیلمی در ژانر علمی-تخیلی را تحسین کرده که مولفههایش در فیلمهای پرخرج ابرقهرمانی کمپانیهای مارول، دیزنی و دیسی کامیکس قابل ردیابی است.
از سوی دیگر سازندگان فیلم علاوه بر ادای دین به سینمای علمی-تخیلی، به وضوح با ایده دنیاهای موازی چندگانه (مالتیورس) که اخیرا در دنیای سینمایی مارول و فیلمهایی مانند قسمتهای آخر «دکتر استرنج»، «مرد عنکبوتی» و «انتقامجویان» بنای اصلی پیشبرد داستان است، شوخی کردهاند و حتی با لحنی هجوآمیز به آن پرداختهاند.
در واقع «همه جا، همه چیز، یک آن» را میتوان نسخه پارودی فیلمهای ابرقهرمانی سالهای اخیر هالیوود دانست که توسط فیلمسازان مستقل و با بودجهای به مراتب کمتر از فیلمهای پرهزینه مارول و دیسی ساخته شده و در گیشه هم چند برابر هزینه ساختش را به دست آورده است. به این ترتیب، تقدیر از این فیلم همانقدر که شکستن طلسم ژانر علمی-تخیلی در رشتههای اصلی اسکار است، میتواند طعنه و کنایهای به فیلمهای ابرقهرمانی مارول و دیزنی و تکرار شدن ایدهها در این آثار هم تلقی شود.
از آغاز به کار آکادمی اسکار در دومین دهه قرن بیستم تا پایان این قرن، اکثریت قابل توجه اعضای این آکادمی، مردان سفیدپوست بودند. منتقدان معتقد بودند که ترکیب جنسیتی و نژادی آکادمی اسکار، تماشاگران سینما را در نمایندگی نمیکند و در قرن ۲۱، این ترکیب آرام آرام تغییر کرد و سینماگران زن و غیرسفیدپوست بیشتری برای عضویت در آکادمی انتخاب شدند
مارتین اسکورسیزی چند سال پیش تماشای فیلمهای ابرقهرمانی مارول را به حضور در «شهر بازی» تشبیه کرد و انتقاد کرد که این فیلمها مدام از ذات سینما و قصهگویی دورتر میشوند. در سال ۲۰۲۲ شهر بازی کوچکتری ساخته شد که هم ادای دین به اسباب و وسایل آن شهر بازی عظیم است و هم در جزئیات، شیوه سرگرمی سازی آن را به سخره میگیرد.
این شهر بازی کوچکتر را دو جوان کمتجربه اما بااستعداد ساختند و حالا با درو کردن جوایز اسکار، بر بام افتخار هالیوود نشستهاند. گویی دست انتقام فیلمسازان کهنهکار مانند مارتین اسکورسیزی و استیون اسپیلبرگ – که اخیرا سراغ فیلمهای شخصیتر و کلاسیکتر رفتهاند – از آستین دو فیلمساز جوان تجربهگرای بازیگوش درآمد و اعضای آکادمی هم با اهدای هفت جایزه به «همه جا، همه چیز، یک آن» این انتقام ناخواسته را مهر تایید زدند.
نتیجه برتری این فیلم بر «در جبهه غرب خبری نیست» یک انتقام دیگر هم در خود دارد و غولی به نام نتفلیکس که برای موفقیت فیلم آلمانی محصول خود سرمایهگذاری زیادی کرده بود، شکست خورد. نتفلیکس در چند سال اخیر با ایده فیلم دیدن در خانه و صفحه کوچک تلویزیون یا کامپیوتر، صنعت هالیوود و سینماهای زنجیرهای و پرتعداد را به چالش کشیده بود و دو سال شیوع کووید هم سهمی بیشتر به دست آورده بود.
نرسیدن اسکار بهترین فیلم به محصول نتفلیکس میتواند نشانه دیگری باشد برای عبور از کابوس خانهنشینی ناشی از همهگیری و تحقق رویای بازگشت به سالنهای سینما و فیلم دیدن روی پرده بزرگ. دوران جدیدی که هالیوود با موفقیت تجاری فیلمهای «آواتار: راه آب» و «تاپگان: ماوریک» با اکران گسترده در سینماها در سال ۲۰۲۲، کابوس کووید و تعطیلی سینماها را پشت سر گذاشته و در سال جدید با فیلمهای پرهزینهاش به فتح دوباره سینماهای سراسر دنیا فکر میکند.