برزیل – ایتالیا در جام جهانی ۱۹۸۲: «روزی که فوتبال مرد»
برزیل با یک مساوی میتوانست به دیدار نیمه نهایی مقابل لهستان صعود کند
در نوامبر ۲۰۰۴، به عنوان خبرنگار فوتبال یک روزنامه مشهور برزیلی برای مصاحبه با سوکراتس، اسطوره فوتبال این کشور، به شهر یورکشر غربی در بریتانیا رفتم. او قرار بود در یک فیلم تبلیغاتی کوتاه برای یک تیم گمنام انگلیسی به نام گارفورث تاون بازی کند.
مصاحبه با این هافبک افسانهای که به دلیل مدرک پزشکی و همچنین فعالیتهای سیاسیاش به دکتر معروف است، تبدیل به یک گفتگوی جذاب و طولانی در یک میخانه محلی شد.
در آن مصاحبه، سوکراتس اعتراف کرد هرگز فیلم مسابقه برزیل با ایتالیا در جام جهانی ۱۹۸۲ که منجر به شکست ۳-۲ برزیل شد را تماشا نکرده؛ او حتی تحمل دیدن یک لحظه از آن را نداشته است.
او گفت: «نیازی نیست دوباره آن بازی را مرور کنم.» و به احتمال زیاد تا ژانویه ۲۰۱۱، زمانی که در ۵۷ سالگی درگذشت نیز تمایلی به صحبت در خصوص آن بازی را نداشته است.
آن مسابقه یکی از بازیهای کلاسیک جام جهانی است، مسابقهای که چهل سال پیش، در یک بعد از ظهر بسیار گرم در بارسلونا برگزار شد.
دیداری که در آن تمام رؤیاهای یکی از پرشورترین نسلهای فوتبال برزیل، توسط تیم متحول شده ایتالیا بر باد رفت و برزیل از راهیابی به فینال و دیدار با آلمان غربی بازماند.
با گذشت زمان، بسیاری از هواداران برزیلی آن دوره اکنون آرام شدهاند، اما در ۵ ژوئیه ۱۹۸۲ احساس آنها این بود که جنایتی علیه فوتبال رخ داده است.
در سال ۱۹۸۲، برزیل هنوز تحت سلطه نظامیانی اداره میشد که هجده سال قبل، ژائو گولارت، رئیسجمهور چپگرای این کشور را در یک کودتا برکنار کرده و قدرت را در دست گرفته بودند.
در سال ۱۹۷۹ و در دورهای پرتلاطم که درخواستهای فزایندهای برای تحویل سریعتر در اقتصاد برزیل وجود داشت، یک ژنرال ارتش برزیل به نام ژائو فیگوئردو، با مأموریت نظارت بر بازگشت آرام به راههای دموکراتیک، رئیسجمهور شد.
در این شرایط بود که تله سانتانا به عنوان سرمربی جدید فوتبال برزیل در سال ۱۹۸۰ انتخاب شد. سانتانا بازیکن خوبی بود و در مدت نه سال بازی برای تیم فلومیننزه ریودوژانیرو، توانسته بود ۱۶۴ گل بزند. او هنوز هم چهارمین گلزن برتر تاریخ این باشگاه است.
سانتانا همچنین به بازی جوانمردانه شهرت داشت. زیرا که در طول دوران دوازده ساله حرفهای خود هرگز اخراج نشده بود. او در زمان مربیگیری نیز از بازیکنانش توقع داشت مانند او باشند و جوانمردانه بازی کنند.
برزیل، بازیهای مقدماتی جام جهانی ۱۹۸۲ اسپانیا را با بردهای ۱-۰ و ۲-۱ خارج از خانه مقابل ونزوئلا و بولیوی آغاز کرد. در بازیهای خانگی نیز مقابل این دو تیم به دو پیروزی چشمگیر ۰-۵ و ۱-۳ رسید.
پس از آن، برزیل در تور اروپایی خود در ماه مه ۱۹۸۱ توانست انگلیس، فرانسه و آلمان را در عرض چند روز شکست دهد.
موفقیت برزیل تنها محدود به پیروزیهای آنها نمیشد. بلکه این سبک بازی روان و تاکتیک بسیار منضبط آنها بود که توانسته بود دل هواداران را بدست آورد. هوادارانی که پس از دوران باشکوه برزیل با پله، از نحوه بازی تیمشان بسیار ناراضی و عصبانی بودند.
در طی این سالها، موفقیتهای پله و برزیل در جام جهانی ۱۹۷۰ برای آنها یک رویای فراموش شده بود. حتی با وجود اینکه برزیل در دو دوره ۱۹۷۴ و ۱۹۷۸ توانسته بود در بین چهار تیم پایانی قرار گیرد.
برزیل ۱۹۸۲ جز سوکراتس، زیکو را که بازیساز فلامنگو بود، هم در اختیار داشت. آنها فوتبال روانی به نمایش میگذاشتند و به نظر میرسید بازیکنان قبل از پاس دادن، بیش از دو بار توپ را لمس نمیکنند. تماشای بازی آنها فوقالعاده بود و به گفته زیکو، بازی کردن در آن تیم فوقالعادهتر.
او میگوید: «عمیقاً باور داشتیم که برزیل باید به سبکی که باعث شهرتش شده، پایبند باشد و اساساً ترس از باخت یا حفظ نتیجه از نظر ما اشتباه بود. میخواستیم از بازی خود لذت ببریم و احساس میکردیم که واقعاً اتفاق خاصی در حال افتادن است.»
میلیونها برزیلی نیز لذت میبردند، همه جا پرچم برزیل را برافراشته بودند و پیروزیها را جشن میگرفتند.
در آن زمان بیشتر بازیکنان برزیل در لیگهای داخلی برزیل بازی میکردند و فالکائو تنها فوتبالیستی بود که خارج از برزیل و در تیم آاس رم ایتالیا بازی میکرد.
به همین دلیل زیکو میگوید: «هواداران به دلیل اینکه بیشتر ما در برزیل بازی میکردیم، احساس نزدیکی بیشتری با ما داشتند. اما امروز، بازیکنان پس از بازی برای تیم ملی، بلافاصله سوار هواپیما میشوند و به خارج از کشور میروند.»
سوکراتس در ۵۰ سالگی از بازنشستگی درآمد و برای گارفورث تاون در انگلیس بازی کرد
به طور قابلتوجهی انتظارات از این تیم بالا بود. برزیل رقابتهای جام جهانی اسپانیا را با پیروزی دراماتیک ۱-۲ مقابل اتحاد جماهیر شوروی آغاز کرد و سپس اسکاتلند را ۱-۴ و نیوزیلند را ۰-۴ شکست داد.
این مسابقات با حضور ۲۴ تیم در شش گروه چهار تیمی برگزار میشد. تیمهای اول و دوم هر گروه به مرحله دوم گروهی راه مییافتند و در نهایت چهار تیم اول گروههای سه تیمی دور دوم به مرحله نیمهنهایی صعود میکردند.
برزیل در دور دوم گروهی، با رقیب دیرین خود در آمریکایی جنوبی، یعنی آرژانتین و همچنین تیم ایتالیا هم گروه شد. ایتالیا هر سه بازی دور اول گروهی خود را مساوی کرده بود و به سختی از گروهی که لهستان، کامرون و پرو در آن حضور داشتند، صعود کرده بود.
روند پیشرفت ایتالیا در این جام همانند مهاجم خود پائولو روسی بود که رفته رفته آمادگی خود را بدست میآورد. او که در سال ۱۹۸۰ به دلیل تبانی دو سال محروم شده بود، هشت هفته پیش از شروع جام جهانی، محرومیتش به پایان رسید و انزو بیرزوت، سرمربی تیم ایتالیا، این مهاجم یوونتوس را در ترکیب خود قرار داد.
پیش از دیدار با آرژانتین در ۲۹ ژوئن، رسانهها و هواداران ایتالیا، با توجه به نتایج ضعیف تیم خود در مرحله اول گروهی، حال و هوای غمانگیزی داشتند و بسیار نگران بودند. اما ۹۰ دقیقه بعد، آنها توانستند اولین پیروزی خود در اسپانیا را جشن بگیرند.
وقتی که آرژانتین برابر برزیل هم شکست خورد، صحنه برای تقابل دو سبک کاملاً متفاوت از فوتبال، آماده شده بود، فوتبال هجومی برزیل در برابر فوتبال تدافعی ایتالیا. دیداری که در استادیوم ساریا اسپانیول برگزار میشد.
پیروزی ایتالیا بر آلمان غربی در فینال ۱۹۸۲ و شادی گل بیادماندنی مارکو تاردلی
زمانی که سرمربی برزیل، سانتانا در پایان صحبتهایش در رختکن از بازیکنان پرسید که چیزی هست که بخواهید بگویید؟ فقط فالکائو نگران بازی با ایتالیا بود.
فالکائو بازیکن خط میانی باشگاه رم ایتالیا بود و شناخت کاملی از ایتالیا داشت. او میترسید همتیمیهایش با توجه به شروع ضعیف در جام، تصور اشتباهی از ایتالیا داشته باشند و این تیم را دست کم بگیرند.
فالکائو همچنین در خصوص دو بازیکن هشدار داد. آنتونیو کابرینی، مدافع چپ ایتالیا، بازیکن ماهری که در حمله نیز کاملاً کارآمد بود و کلودیو جنتیله، مدافع ایتالیا که: «احتمالاً مانند چسب به زیکو میچسبد و همان کاری را خواهد کرد که در بازی قبل مقابل دیگو مارادونا کرده بود.»
فالکائو میگوید: «بعضی از بچهها من را مسخره میکردند و سطح بازیهای سری آ را که من در آن بازی میکردم، بسیار پایین میدانستند.»
اسکار، مدافع برزیل به یاد میآورد که حتی برخی از بازیکنان پیشاپیش در مورد نقاط قوت و ضعف لهستان صحبت میکردند. تیمی که در صورت صعود از گروه، باید در نیمهنهایی به دیدارش میرفتند.
برزیل با توجه به تفاضل گل بهتر، در صورت تساوی هم صعود میکرد. اما زیکو به یاد میآورد: «قبل از بازی و در رختکن ، تله (سانتانا) هرگز نگفت که عقبنشینی کنیم. همیشه برای بردن بازی میکردیم، روش واقعی برزیلیها.»
سبک بازی ایتالیا کاملاً مقابل سبک ماجراجویانه و هجومی برزیل بود. آنها میدانستند که چگونه حریفان را ببندند و ضد حمله کنند. آنها با همین روش مقابل آرژانتین بازی را بردند و کاملاً احیا شدند.
اما برای غلبه بر برزیل، ایتالیا باید در خط حمله نیز قدرتمند میبود. جایی که مهاجم اصلی آنها، پائولو روسی هنوز نتوانسته بود در این رقابتها گلزنی کند.
روسی در سال ۲۰۰۶ به من گفت: «تیم برزیل در آن دوره فرازمینی بود. بازیکنانی داشت که میتوانستند با چشم بسته توپ را پاس دهند. من که به نوبه خودم احساس میکردم بعد از محرومیتم دوباره دارم یاد میگیرم چگونه فوتبال بازی کنم.»
برزیل بعداً در فینال جام جهانی ۱۹۹۴ ایتالیا را در ضربات پنالتی شکست داد و قهرمان شد
پنج دقیقه از بازی گذشته بود و هنوز بسیاری از تماشاگران در بارسلونا، صندلیهای خود را پیدا نکرده بودند که روسی با ضربه سر، سانتر زیبای کابرینی را وارد دروازه برزیل کرد و ایتالیا با یک گل پیش افتاد و روسی طلسم گل نزدن خود را شکست.
برزیل کمی بعد با گل سوکراتس جبران کرد، اما دوباره در دقیقه ۲۵ عقب افتاد. جایی که روسی پاس اشتباه مدافع برزیل را ربود و گل دوم خود را زد.
برزیلیها در دقیقه ۶۸ با شوت فالکائو از روی خط محوطه جریمه، بازی را به تساوی کشاندند. فریاد شادی فالکائو علاوه بر خوشحالی، نشان دهنده اضطرابی بود که تا آن لحظه تحمل کرده بود.
نتیجه ۲-۲، همان نتیجهای بود که برزیل برای صعود نیاز داشت. اما در کمتر از پانزده دقیقه به پایان بازی، روسی پاس عمقی به محطه جریمه برزیل را تبدیل به گل سوم خود و ایتالیا کرد.
دقایقی بعد ایتالیا یک گل دیگر توسط آنتونیونی به ثمر رساند، اما آبراهام کلاین، داور اسرائیلی به اشتباه آن را آفساید تشخیص داد و مردود اعلام کرد.
در دقایق پایانی برزیل باز هم فرصت جبران داشت، اما دینو زوف ضربه سر اسکار مدافع برزیل را روی خط دروازه گرفت و کمی بعد داور سوت پایان مسابقهای را زد که در برزیل برای همیشه از آن به عنوان «تراژدی ساریا» یاد میشود.
میراث آن تیم برزیل را میتوان در سبک عملگرا و فیزیکیتر نسلهای بعدی مشاهده کرد. وقتی برزیل در جام جهانی ۱۹۹۴، ایتالیا را در ضربات پنالتی شکست داد و قهرمان شد، هیچکس نگفت آنها قوی بودند و زیبا بازی میکردند، اما همه معتقد بودند برزیل بسیار واقعگرایانه و عملگرا بازی کرده است.
ایتالیا با دو گل روسی لهستان را در نیمهنهایی شکست داد و در دیدار نهایی نیز در مادرید، با غلبه بر آلمان غربی سومین قهرمانی خود در جام جهانی را کسب کرد. روسی که در سال ۲۰۲۰ و در ۶۴ سالگی درگذشت، در فینال نیز گلزنی کرد و کفش طلا را با خود به خانه برد.
زیکو به یاد میآورد: «بدیهی است که از نتیجه مقابل ایتالیا ناراحت بودیم، اما وجدان همه راحت بود. هیچ ایرادی به باخت با وقار وارد نیست، زیرا که این بخشی از بازی است. سلسائو در حال بازگشت به خانه بود اما ما تا پایان بر سر اعتقاداتمان ایستاده بودیم.»
فالکائو در بیستمین سالگرد این مسابقه، کتابی از خاطرات جام جهانی ۱۹۸۲ منتشر کرد و در آن نوشت که به خود و تیمش افتخار میکند: «تیم در آن بازی شکست خورد اما جایگاهی ویژهای در تاریخ به دست آورد. خوشحالم که در یکی از بهترین بازیهای جام جهانی بازی کردهام.»
اما برای برخی از بازیکنان، هنوز هم هضم آن شکست سخت است. سوکراتس، ۲۲ سال پس از آن مسابقه، هنوز نتوانسته بود با آن شکست کنار بیاید.
او در یک شب سرد در میخانهای در یورکشر، در حالی که خیره به لیوان مشروبش بود گفت: «تیم بینظیری بودیم و از فوتبالمون لذت میبردیم. اما روسی با سه بار لمس توپ، آمد و هتتریک کرد. فوتبالی که میشناختیم، در آن روز مرد.»