«تحلیلگر انگلیسی»؛ مردی که پشت پرده موفقیت مراکش در جام جهانی قرار داشت
- نویسنده, مایک هنسن
- شغل, بیبیسی
هریسون کینگستون، سومین نفر از سمت چپ در ردیف عقب، با سابقه کار برای کاردیف، تاتنهام، برنلی و لیورپول بهعنوان مدیر تحلیل عملکرد مراکش استخدام شد
هریسون کینگستون: «همه همیشه در مورد تحلیلگر و نقش او در موفقیت یک تیم میپرسند، اما قبل از آنکه پاسخ دهم، اجازه بدهید به نکتهای اشاره کنم.»
«هیچ تقلب و ترفند خاصی در کار نیست. زیرا هر اندازه که یک تحلیلگر، اطلاعات و نبوغ داشته باشد، هرگز نمیتواند بدون خطا باشد.»
کینگستون که زمانی در لیورپول، تاتنهام و برنلی کار کرده، به بخش ورزش بیبیسی میگوید: «اگر غیر از این بود، هر هفته باید شاهد اتفاقات بسیار برنامهریزی شدهتری در زمین میبودیم.»
«اینگونه نیست که من چیزی بگویم یا نشان دهم و بعد همان اتفاق بیافتد؟ منطق فوتبال واقعاً این نیست. فوتبال به طور کلی، کاملاً آشفته است و تمام تلاش شما ما است که آنرا درک کنیم و سپس جزئیاتی را انتخاب کنیم که بتوانیم از آنها استفاده کنیم.»
«در نهایت تمام اعتبار متعلق به بازیکنان است و آنها هستند که در زمین بازی و در لحظه تصمیم میگیرند.»
کینگستون در نوامبر پارسال، بهعنوان تحلیلگر تیم ملی مراکش، یکی از حریفان آینده این تیم یعنی بلژیک را مطالعه میکرد و معتقد بود که میتواند از برخی جزئیات استفاده کند و آن را تبدیل به اتفاق مهمی کند.
او به همراه همکارانش، موسی الحبشی، نبیل حیز و عمر هارک، مربی دروازهبانان مراکش نقشهای کشیدند که نتیجه آن پیروزی تاریخی برابر بلژیک بود.
دو مورد در زندگی کینگستون همیشه ثابت بوده است: فوتبال و تغییر.
او که در یک بیمارستان نظامی بریتانیا در برلین به دنیا آمده، از آن زمان دائماً در حال تغییر مکان است. پدرش ابتدا به پایگاهی در ایرلند و سپس به نیوکاسل منتقل شد. آنها قبل از اینکه کینگستون برای تحصیل در رشته مربیگری و توسعه ورزشی به دانشگاه کاردیف ولز برود، سرانجام در سامرست مستقر شدند.
در زمان دانشجویی فوتبال را بصورت نیمه حرفهای در بریجند بازی میکرد، اما واقع بین بود و میدانست شانسی برای حرفهای شدن ندارد. بدون پیشینه حرفهای هم، شغل مناسبی به عنوان مربی نخواهد داشت. بنابراین به دنبال مسیر دیگری در فوتبال حرفهای بود و از شانسش، مسیر تحلیلگری به روی او باز شد.
تیم کاردیف سیتی، در مسابقات قهرمانی و با هدایت دیو جونز، در حال تشکیل تیم تجزیه و تحلیل ویدیویی خود بود. آنها برای اینکار سراغ دانشجویان محلی رفتند و کینگستون که در سال آخر تحصیل خود بود، داوطلب شد.
توانایی او در شناسایی الگوها، نقاط قوت و ضعف کاردیف به اندازهای خوب بود که او به سرعت در این حرفه پیشرفت کرد.
کینگستون سپس برای همکاری با تیمهای پایه به تاتنهام رفت. بعد از آن به برنلی رفت و زیر نظر ادی هو، رئیس دپارتمان آنالیز شد. دپاتمانی که بعداً متوجه شد، تنها عضوش است.
یک سال بعد، براندون راجرز، سرمربی جدید لیورپول استخدامش کرد و زمانی که راجرز در سال ۲۰۱۵ جای خود را به کلوپ داد، همچنان در این سمت باقی ماند.
کینگستون در مورد دوران حضورش در لیورپول میگوید: «هم براندون و هم یورگن واقعاً از تحلیل استقبال میکردند.»
«هدف براندون این بود که فلسفهاش را به دیگران منتقل کنم و نقش من اندازهگیری عملکرد تیم نسبت به ایدههای او بود.
یورگن هم در ابتدا اینگونه بود. زمانی که او در اکتبر آمد، تقویم بسیار شلوغی داشتیم و زمان کمی برای تمرین وجود داشت.»
«ما در لیگ اروپا بودیم و آن چرخه پنجشنبه و یکشنبه را تقریباً در تمام آن هفت ماه اول داشتیم و بیشتر در حال سفر و ریکاوری بودیم. این به معنای حجم عظیمی از تحلیل ویدیویی بود، زیرا زمان کافی برای انجام کارها در زمین وجود نداشت.»
کینگستون (سمت چپ) در جشن قهرمانی لیورپول در جام باشگاههای جهان به همراه مارک لیلاند، دیگر تحلیلگر این تیم در دسامبر ۲۰۱۹
تحلیل ویدیویی اکنون یک برنامه ثابت در لیورپول، در لیگ برتر و در سراسر جهان فوتبال است.
کینگستون میگوید: «براندون و یورگن هر دو یک کمک مربی با سابقه تحلیل در کادر خود داشتند. براندون، کریس دیویس را دارد و یورگن، پیتر کراویتز.»
«ارتباط آنها با سرمربی نشان دهنده رشد تحلیل فوتبال است. در باشگاههای دیگر مانند نیوکاسل، برنلی و ناتینگهام فارست هم همینطور است.»
همکاری کینگستون با لیورپول با پیروزی آنها در فینال لیگ قهرمانان اروپا، موفقیت در سوپر جام اروپا و جام باشگاههای جهان و همچنین قهرمانی پس از سالها در لیگ برتر همزمان بود.
اما، پس از هشت سال موفق در آنفیلد، کینگستون نمیخواست متوقف شود و تصمیم بزرگی گرفت: ترک لیورپول و رفتن به تیم ملی مراکش.
او میگوید: «با توجه به دستاوردهایی که داشتیم، احساس میکردم که لحظه مناسبی برای ترک است.»
«دیگر چه کاری میتوانستیم انجام دهیم؟ شما میتوانید دوباره بروید و بارها و بارها برای پیروزی تلاش کنید، اما همیشه میخواستم تجربه کار در خارج از کشور و در سطح بینالمللی و به چالش کشیدن خودم به شیوهای متفاوت را داشته باشم.»
«خانواده نیز برای من بسیار مهم است. دختر ما پاپی رز در آن زمان دو ساله بود و بهترین زمان برای تغییر مکان بود.»
کینگستون میگوید که مراکش اولین جایی نبود که به آن فکر کرده است، اما در نهایت راهی این کشور شد. او از مجموعه فوتبال محمد ششم بازدید کرد و به شدت تحت تأثیر قرار گرفت. این پروژه که در سال ۲۰۱۹ افتتاح شده است، پروژه شاخص محمد ششم، پادشاه مراکش است.
کینگستون میگوید: «چنین چیزی تا به آن روز ندیده بودم. مانند یک دهکده فوتبال بود با هشت زمین، یک سالن سرپوشیده، ورزشگاه فوتسال، هتلها، مراکز پزشکی و سالنهای بدنسازی که بسیار کامل بود.»
انتقال از فرودگاه به مجموعه رباط که مقر اصلی تیمهای ملی مراکش است نیز تأثیری ماندگار بر او به جای گذاشت.
«آب و هوا هم در مراکش بسیار کمک میکند و شما میتوانید تمام طول سال فوتبال بازی کنید، اینجا همه دیوانه فوتبال هستند. بازیهایی مانند فوتبال در قفس، فوتبال خیابانی، بازیهای پنج، شش، هفت نفره که همه از هشت تا هشتاد سال در آنها شرکت میکنند.»
«فوتبال در این کشور بسیار جدی است. به لطف رئیس فدراسیون فوتبال مراکش و همه کسانی که قبل از من آمده بودند، همه امکانات وجود داشت و من کاملاً متوجه مقیاس کار خود در مراکش شدم.»
با این حال، سه ماه قبل از جام جهانی قطر، تمام این پتانسیل در خطر هدر رفتن بود. زیرا مراکش سرمربی نداشت و وحید هلیل هوزیچ که در رقابتهای مقدماتی هدایت این تیم را برعهده داشت، به دلیل تفاوت دیدگاه با فدراسیون فوتبال مراکش در مورد آمادگی برای قطر ۲۰۲۲ اخراج شده بود.
نتایج بازیهای دوستانه هم، از جمله باخت سه بر صفر مقابل آمریکا، بسیار ناامید کننده بود.
کینگستون (سمت چپ) و تیمش در حال بررسی نقشههای تاکتیکی بازی آینده
در گروه مراکش در جام جهانی، حضور کرواسی، نایب قهرمان دور قبلی و بلژیک، تیم دوم جهان، تقریباً آنها را از صعود مأیوس کرده بود. حتی اوسیان رابرتز، مدیر فنی ولزی که کینگستون را به مراکش آورده بود، استعفا کرد و به بریتانیا بازگشت.
کینگستون میگوید: «تغییر سرمربی میتوانست منجر به هر اتفاقی شود.»
انتصاب ولید رکاکی، عضو سابق تیم ملی مراکش و سرمربی موفق الوداد کازابلانکا که این تیم را به لیگ قهرمانان آفریقا رسانده بود، باعث شد، آینده کینگستون به مسیر درستی هدایت شود.»
رکاکی وقت را تلف نکرد و قبل از اینکه برای اولین بار سر تمرین مراکش برود، در تماسهایی که از طریق زوم با اعضای تیم داشت، دیدگاههای تاکتیکی خود را برای آنها و کینگستون توضیح داده بود.
در مجموع، رکاکی تیمی ساخت که بسیار سازماندهی شده بود و بدون توپ هم نظم تیمی خود را حفظ میکرد. در عین حال بازیکنان از آزادی کافی برای نشان دادن کیفیت فردی خود در هنگام مالکیت توپ برخوردار بودند.
اما کینگستون شاهد بود که چگونه رکاکی روی نکتهای کمتر ملموس و شاید مهمتر کار میکند.
۱۴ نفر از تیم ۲۶ نفره مراکش در خارج از کشور متولد شدهاند. برای مثال اشرف حکیمی، ستاره و مدافع کناری تیم متولد اسپانیا است. حکیم زیاش، بازیساز تیم نیز متولد هلند و رومن سایس، کاپیتان تیم، متولد فرانسه است.
تیمی که نماینده یک کشور آفریقایی «جهانوطن» بود، باید تأثیرات و فرهنگ سراسر اروپا را با هم ترکیب میکرد.
خود رکاکی در فرانسه متولد شده، در اسپانیا بازی کرده و در خاورمیانه نیز مربیگری کرده است. بنابراین او یک گزینه فوقالعاده برای تبدیل یک مشکل بالقوه به یک سلاح قوی بود.
کینگستون میگوید: «از نظر فردی بازیکنان بااستعدادی داشتیم که در بالاترین سطح بازی میکردند، اما چالش این بود که آنها را چگونه با هم هماهنگ کنیم.»
«بزرگترین کاری که سرمربی انجام داد این بود که از روحیه فوتبالیستهای مراکشی استفاده کرد. او هر دو روی سکه را درک میکند، سبک زندگی اروپایی و ارزشهای فرهنگی مراکشی. واقعاً از جنبه کار روانی با بازیکنان باهوش عمل کرد.»
«قبل از بازی با بلژیک، نقشه جهان را به جلسه تیم آورد تا به بازیکنان و کادر فنی نشان دهد، هر کدام اهل کجا هستند، سپس از محل تولد آنها فلشهایی به سمت مراکش ترسیم و تاکید کرد که همه ما جمع شدهایم تا به سبک و هویت مراکشی بازگردیم.»
«این کاری منحصر به فرد بود، چیزی که ما داشتیم و سایر تیمها نداشتند. اینکه بتوانیم بازیکنان مختلف با آموزشهای گوناگون فوتبال را تحت یک فلسفه مدیریت کنیم.»
مراکش روی ضربات ایستگاهی مشکل داشت و دادهها نشان میداد که آنها در بازیهای گذشته از این ضربات بسیار ضربه خوردهاند. در نتیجه نیاز به تحلیل خاصی نبود و نتایج گذشته به اندازه کافی گویای این مطلب بود.
ایران تنها گل (گل به خودی) اولین بازی مراکش در جام جهانی ۲۰۱۸ را از روی ضربه ایستگاهی و در دقیقه ۹۵ زد.
در بازی بعدی، مراکش بازی را مقابل پرتغال با ضربه سر کریستیانو رونالدو از روی ضربه کرنر در دقیقه چهارم، واگذار کرد. دو بازی، دو گل ایستگاهی، دو شکست و مراکش بهعنوان اولین تیم از گروه خود حذف شد.
وقتی کینگستون و تیم تحلیلگرانش روی ضربات ایستگاهی برای قطر تمرکز کردند، نکتهای را متوجه شدند. نکتهای که به جای دفاع میتوانست به آنها در حمله کمک کند.
کینگستون میگوید: «تیبو کورتوا یک دروازهبان در کلاس جهانی است. من نمیگویم او نقاط ضعف بسیاری دارد. اما ما جایگیری او را بررسی کردیم. معمولاً در هنگام ضربات ایستگاهی از کنار در وسط دروازه میایستد، زیرا مهارت بالایی دارد و میخواهد نقش فعالی داشته باشد.»
«با کادر فنی صحبت کردیم و به این نتیجه رسیدیم که قطعاً فرصتی برای استفاده از آن وجود دارد.»
سرمربی هم قبول کرد. پس از جلسه عمومی تیم، کینگستون و تیمش بازیکنان متخصص در ضربات آزاد را نگه داشتند و یافتههای خود را به آنها نشان دادند. چند روز بعد، دنیا هم نتیجه آن را دید.
دو بار در بازی مقابل بلژیک، کورتوا با ضربات ایستگاهی متوالی به سمت تیرک نزدیک خود گرفتار شد.
در اولین موقعیت، ضربه زیاش وارد دروازه شد اما این گل به دلیل آفساید میلیمتری مردود اعلام شد. اما در موقعیت دوم، هیچ کاری از دست کورتوا برنمیآمد و ضربه عبدالحمید صابری درون دروازه قرار گرفت.
این اولین برد برای «شیرهای اطلس» بود و آنها را در مسیر صعود به مرحله بعد قرار داد.
کینگستون میگوید: «این بازی نقطه عطفی برای ما در مسابقات بود.»
مراکشیها اولین گل را با نشان دادن ایمان خود و سجده در برابر هواداران شادمان جشن گرفتند. آنها سپس با پیروزی برابر کانادا، اسپانیا و پرتغال به پیشرفت خود در مسابقات ادامه دادند.
ارزشهای آنها، نه تنها به عنوان اولین کشور آفریقایی که به نیمهنهایی راه یافته، بلکه به عنوان اولین کشور عرب با اکثریت مسلمان، مورد توجه همگان قرار گرفت.
آیاتی از قرآن به صورت دسته جمعی تلاوت میشد، مادران مغرور با پسران به رقص و پایکوبی میپرداختند و پرچمهای فلسطین پس از بازی بر روی شانههای بازیکنان بود.
کینگستون میگوید: «این همان چیزی بود که ما برای ایجاد انگیزه در بازیکنان استفاده کردیم. گاهی اوقات آنقدر متمرکز هستید که تصویر بزرگ بیرونی را نمیبینید. ایمان، مذهب و فرهنگ از نظر اعتقاد و اتحادی که به ارمغان میآورد، در سراسر تیم بسیار تأثیرگذار بود.»
مراکش معمولاً دو ساعت قبل از شروع بازی و بسیار زودتر از حریفان به ورزشگاه میآمد تا بازیکنان وقت کافی برای نماز در رختکن داشته باشند. در روزهای تعطیل هم کادر و بازیکنان به مسجد میرفتند.
کینگستون میافزاید: «تفاوت رختکن مراکش با رختکن تیمها در مسابقات لیگ برتر، جایی که ممکن است بیست بازیکن با ملیتهای مختلف حضور داشته باشند، این بود که بیشتر بازیکنان ما آهنگها و ارزشهای فرهنگی یکسانی داشتند.»
«همه آنها با این فرهنگ بزرگ شدهاند و میدانند که چگونه در رختکن جشن بگیرند، برقصند و آواز بخوانند و در اتوبوس ادامه دهند. دیدن این صحنهها و حضور در آن جشنها بهعنوان عضوی از تیم، واقعاً چیز خوبی بود.»
«عکسی از ژوزه مورینیو وجود دارد، زمانی که او در تاتنهام است و همه بازیکنان بعد از یک برد به گوشیهای خود خیره شدهاند تا نتیجه شگفت انگیز خود را در اینستاگرام و واتساپ به آشنایان خود بگویند.»
اما مراکش متفاوت بود، همه واقعاً میخواستند در لحظه جشن بگیرند و از آن لذت ببرند و البته جشن آنها محدود به یک بازی نشد و بارها در این جام تکرار شد.
رژه بازگشت به خانه مراکش هزاران نفر را به خیابانهای رباط کشاند
پس از مسابقات، کینگستون به رباط بازگشت، جایی که از نزدیک توانست بزرگی کاری که در جام جهانی کرده بودند را در رژه اتوبوس تیم ملی در پایتخت ببیند.
او به یاد میآورد: «شما احساسات را در چهره مردم میدیدید، آنها در فاصله سه متری ما بودند، فریاد میزدند و جیغ میکشیدند، چیزهایی را پرتاب میکردند و همه جا آتشبازی بود.»
«حضور در این مراسم فوق العاده بود، زیرا احساس شخصی من پس از شکست نیمه نهایی مقابل فرانسه ناامیدی بود و فکر میکردم میتوانستیم حداقل یک گام دیگر برداریم.»
مراکش دو بر صفر به فرانسه باخت و در بازی ردهبندی نیز ۱-۲ از کرواسی شکست خورد.
کینگستون میگوید: «شاید کمی حریص بودم، اما واقعاً احساس میکردم لحظهای بود که میتوانیم از فرانسه عبور کنیم.»
«با این حال، در نهایت ما از اینکه چنین مسابقاتی را با نتیجه فوق العاده تمام کردیم، بسیار خوشحالیم و حضور گسترده مردم مراکش در رباط را هرگز فراموش نخواهم کرد.»
پادشاه مراکش که برای جشن پیروزی کشورش در مرحله یکچهارم نهایی مقابل اسپانیا به خیابان آمده بود، زمانی که اتوبوس تیم سرانجام در کاخ سلطنتی توقف کرد، مدالهایی به بازیکنان و اعضای کادر تیم ملی مراکش اهدا کرد.
به واسطه کینگستون، انگلیس هم میتواند ادعا کند سهم کوچکی در این موفقیت داشته است.
بهرحال موفقیت مراکش نیز برای همیشه بخشی از کارنامه کینگستون خواهد بود. او میگوید: «هدف بعدی ما جام ملتهای آفریقا در ژانویه ۲۰۲۴ و سپس جام جهانی زنان در تابستان است.»
«طبیعتاً الان فشار بیشتری روی ما در جام ملتهای آفریقا خواهد بود. زیرا با کسب رتبه چهارم در جام جهانی، همه از ما انتظار عملکرد خوبی را دارند و دیگر یک تیم متوسط یا ضعیف نیستیم.»