جورجیا ملونی؛ رهبر راست افراطی که ممکن است اولین نخستوزیر زن ایتالیا شود
مارک لووِن، بیبیسی، رم
جورجیا ملونی ۴۵ ساله، حزب راست افراطی برادران ایتالیا را رهبری میکند
۴۰ سال است که آنا ماریا تورتورا گوجه فرنگیهای رسیده و خیارهای تازه را در غرفه خود در بازار رم به مشتریان وفادار میفروشد. او گمان هم نمیبرد که دختر جوانی که دست در دست پدربزرگش در صف خریداران میایستاد، میتواند نخست وزیر بعدی ایتالیا باشد.
آنا ماریا به آن دختر کوچک، جورجیا ملونی، که اکنون پیشتاز رهبری ایتالیا است، افتخار میکند: «من او را با لوبیاهایم بزرگ کردم! او خوب غذا خورد و خوب بزرگ شد.»
این بازار در گارباتِلا است، محلهای کارگری در جنوب رم که به طور سنتی سنگر چپها است. برای سیاستمداری که ممکن است در انتخابات ماه آینده اولین نخست وزیر جناح راست افراطی ایتالیا پس از بنیتو موسولینی شود، این محله خاستگاهی ناهمگون است.
مارتا، خریداری که کالسکهاش را در کنار غرفههای سبزیجات هل میدهد، میگوید: «او نماینده این منطقه نیست، که از نظر تاریخی قرمز است.»
مادر سالخورده او، لوسیانا، به من میگوید که از این احتمال میترسد. او میافزاید: «من عمیقاً ضد فاشیست هستم. اگر او انتخاب شود، دوره بسیار ننگینی خواهد بود.»
آنا ماریا و سبزیجاتی که جورجیا ملونی «با آنها بزرگ شد»
برچسب فاشیست چیزی است که جورجیا ملونی به شدت آن را رد میکند.
حزب او، برادران ایتالیا (Fratelli d’Italia)، در نظرسنجیها پیشتاز است و جورجیا ملونی با صحبت به زبانهای انگلیسی، اسپانیایی و فرانسوی در ویدئوی اخیر، اصرار داشت که این حزب این ایدئولوژی را به تاریخ سپرده است.
اما تاریخ بخشی از مشکلات کشوری است که هیچ اقدامی مشابه با نازیزدایی آلمان پس از جنگ نداشت و به احزاب فاشیست اجازه اصلاحات داد. حزب برادران ایتالیا که در سال ۲۰۱۲ تأسیس شد، ریشههای سیاسی خود را در «جنبش اجتماعی ایتالیا» (MSI) دارد که از خاکستر فاشیسم موسولینی برخاسته است.
این حزب نشانواره احزاب راست افراطی پس از جنگ را حفظ کرده است: شعله سه رنگ که اغلب به عنوان آتش سوزان بر مقبره موسولینی تلقی میشود.
جیانلوکا پاسارِلی، استاد علوم سیاسی در دانشگاه ساپینزای رم، میگوید: «جورجیا ملونی نمیخواهد این نماد را کنار بگذارد، زیرا این هویتی است که نمیتواند از آن فرار کند؛ جوانی اوست».
او توضیح میدهد: «حزب او فاشیست نیست. فاشیسم به معنای بهدست آوردن قدرت و نابودی نظام است. او این کار را نخواهد کرد و نمیتواند انجام بدهد. اما جناحهایی در این حزب وجود دارد که با جنبش نئوفاشیستی ارتباط دارند. او همیشه به نوعی در میانه بازی کرده است.»
جورجیا ملونی میگوید: «ما نگرش ایتالیایی متفاوتی در صحنه بینالمللی میخواهیم … این بدان معنا نیست که ما میخواهیم اروپا را نابود کنیم یا میخواهیم اروپا را ترک کنیم یا میخواهیم کارهای احمقانه انجام دهیم.»
جوانی او در واقع ریشه در جناح راست افراطی دارد و پیشینهای سختکوشانه و پرمشقت دارد: کلید تصوير زنی مردمی از او.
او که در رم به دنیا آمده است، تنها یک سال داشت که پدرش، فرانچسکو، خانواده را ترک کرد و به جزایر قناری نقل مکان کرد. فرانچسکو از جناح چپ بود، مادرش آنا در جناح راست و این گمانه را برانگیخت که مسیر سیاسی او تا حدی ناشی از تمایل به انتقام گرفتن از پدر غایبش بود.
خانواده به گارباتلا، نزدیک پدربزرگ و مادربزرگش نقل مکان کردند. در آنجا، در سن ۱۵ سالگی، به «جبهه جوانان»، شاخه جوانان حزب نئوفاشیست «جنبش اجتماعی ایتالیا» پیوست و بعدها رئیس شاخه دانشجویی جانشین آن جنبش، یعنی «اتحاد ملی» شد.
مارکو مارسیلیو در دفتر «جنبش اجتماعی ایتالیا» در گارباتلا در سال ۱۹۹۲ مشغول برگزاری جلسهای بود که جورجیا ملونی در زد. او که ده سال از جورجیا ملونی بزرگتر بود، به دوست نزدیک و متحد سیاسی او تبدیل شد و امروز رئیس منطقه آبروزو است.
او می گوید: «این دختر باریک اندام، اما همیشه بسیار جدی و مصمم بود. شما متوجه او میشدید، زیرا در جلسات دانشجویی، کسی نمیتوانست میکروفون را از او بگیرد.»
در طول سالها، آنها باهم در تعطیلات خانوادگی، بحثها و گردهماییهای اجتماعی بودند و او شاهد رشد اعتماد به نفس جورجیا بود.
آقای مارسیلیو میگوید: «او در آن زمان گرفتار عدم اعتماد به نفس خودش بود، اما شاید این یک نقطه قوت بود زیرا باعث میشد قبل از پرداختن به یک موضوع، یک پرونده را بیشتر بخواند، نه کمتر».
جورجیا ملونی در سال ۲۰۰۸ در سن ۳۱ سالگی به جوانترین وزیر در تاریخ ایتالیا تبدیل شد که توسط سیلویو برلوسکونی به سمت وزارت ورزش و جوانان منصوب شد.
و پس از تشکیل حزب خود در سال ۲۰۱۲، در آخرین انتخابات سال ۲۰۱۸ تنها ۴ درصد آرا را به دست آورد.
اکنون، به عنوان تنها حزب بزرگی که از دولت ائتلافی وحدت ملی ماریو دراگی دوری گزیده است، جورجیا ملونی در نظرسنجیها با حدود ۲۵ درصد پیشتاز است.
اتحاد جناح راست او با سیلویو برلوسکونی و حزب راست افراطی لیگ به رهبری ماتئو سالوینی، وزیر کشور سابق، احتمالا اکثریت را در انتخابات سپتامبر به دست خواهد آورد.
جورجیا ملونی امیدوار است با سیلویو برلوسکونی (وسط) و ماتئو سالوینی یک دولت دست راستی تشکیل دهد
اما حتی با وجود اینکه او سعی کرده است مثلا به متحدان غربی ایتالیا با حمایت قاطعانه از خط دولت دراگی طرفدار اوکراین، اطمینان خاطر دهد، سیاستهای اجتماعی محافظهکارانه افراطی او بسیاری را نگران کرده است.
او در تظاهرات اخیر حزب راست افراطی بُکس اسپانیا غرید «آری به خانواده طبیعی، نه به لابیهای دگرباشان جنسی!» او خواستار محاصره دریایی لیبی برای توقف قایقهای مهاجر شده است.
پروفسور پاسارلی که او را در همان قالب رهبران ملیگرا در مجارستان و فرانسه قرار میدهد، میگوید: «ملونی خطری برای دموکراسی نیست، بلکه خطری برای اتحادیه اروپا است.»
«او با مارین لوپن یا ویکتور اوربان همسو است. و «اروپای متشکل از ملتها» را میخواهد، بنابراین همه اساسا تنها هستند. ایتالیا میتواند اسب تروای پوتین شود تا همبستگی را تضعیف کند، در نتیجه او پوتین را قادر میسازد به تضعیف اروپا ادامه دهد.»
او اکنون با امید به تبدیل شدن به اولین نخست وزیر زن ایتالیا، هویت زنانه خود را مطرح میکند، اما پروفسور پاسارلی معتقد است که این کار را به شیوهای سیاسی و مردانه انجام میدهد: «تسلط بر خانواده ایتالیایی با «مادر» است. او چهره زورگویی است که بر آشپزخانه کنترل دارد. ملونی از آن هوشمندانه استفاده میکند زیرا مستقیماً به قلب نظام ما میرود.»
برای متحدانش که اکنون بوی پیروزی به مشامشان میرسد، با توجه به رکود اقتصادی طولانی ایتالیا و جامعهای که به عنوان یک پیرسالاری به آن نگاه میشود، این نامزد پیشتاز ۴۵ ساله نماینده تغییر سیاسی رادیکالی است که ایتالیا به آن نیاز دارد.
مارکو مارسیلیو میگوید: «احساس خوبی دارم، مثل پدری که دخترش را به محل عقد عروسی در کلیسا میبرد. ما اگر فکر نمیکردیم او پتانسیل این کار را دارد، این حزب را تأسیس نمیکردیم.»
از مارسیلیو میپرسم که اگر جورجیا ملونی ماه آینده برنده شود، در اولین تماس تلفنی خود به او چه میگوید.
او میگوید: «همین راه را ادامه بده. همه ما سخت مشتاق همین بودیم. حالا به نوای موسیقیاش گوش کن».