دخالت طالبان در دانشگاههای خصوصی چه پیامدهایی داشته است؟
رویین رهنوش – بیبیسی
اعضای طالبان در کلاس درس در یک دانشگاه خصوصی در کابل
دانشگاههای خصوصی افغانستان پس از روی کار آمدن طالبان با وضعیت نامساعدی روبروست؛ از مداخلات طالبان تا کاهش چشمگیر شمار دانشجویان و استادان که از کشور خارج شدهاند.
روی کار آمدن طالبان مثل همه حوزهها، دانشگاهها را هم در بخشهای مختلف فرهنگی، آموزشی، عقیدتی و اقتصادی عمیقا تحت تاثیر قرار داده است.
دانشگاههای خصوصی با مشکلات مختلف اقتصادی، اداری و آموزشی مواجه شدهاند. گفته میشود دانشگاهها بیشتر از اقدامات و برخوردهای مستقیم طالبان هم متاثر شدهاند.
مسئولان برخی از دانشگاههای خصوصی میگویند مداخلات طالبان بیش از هر چیزی دستشان را برای ادامه فعالیت تنگتر کرده است.
در این گزارش با سه منبع از سه دانشگاه مختلف در کابل و یک استاد پیشین دانشگاه در خارج از افغانستان صحبت شده است.
یکی از چالشهای دانشگاههای خصوصی کاهش چشمگیر شمار دانشجویان است که بر درآمدهای آنها تاثیر گذاشته است. به گفته مسئولان دانشگاهها، شماری به دلیل مشکلات اقتصادی ترک تحصیل کردهاند، عدهای از وضعیت ناراضی و دلسرداند و تعدادی کشور را ترک کردهاند.
حسن دانش، رئیس یک دانشگاه خصوصی در کابل گفت پیش از سقوط نظام مجموعا ۳۰۰ دانشجو در مقطع کارشناسی ارشد (ماستری) داشتند که حالا حدود یک چهارم یعنی ۸۰ نفر در دو صنف (کلاس) دارند.
او در گفتگو با بیبیسی فارسی گفت:«بعد از رویکارآمدن طالبان دیدگاه دانشجو نسبت به علم و دانش و تحصیل تغییر کرده، طالبان آمدند میگفتند این رشتهها به درد نمیخورد و باید برویم (رشته) شریعت (الهیات) بخوانیم.»
صادق صبور، یک استاد دوره کارشناسی ارشد در دانشگاه دیگری در کابل گفت که اکثر کلاسهای ماستری در دانشگاههای خصوصی و دولتی دیگر وجود ندارد.
او افزود که در بعضی از دانشگاههای خصوصی وزارت تحصیلات عالی جذب جدید در دوره ماستری را به خاطر «نگرانی از تضمین کیفییت» اجازه نداده است.
به گفته این استاد، دانشجوهای کلاس علوم سیاسی در مقطع لیسانس در دانشگاهی که او در آن تدریس میکند از ۱۸۰ به ۸۰ نفر کاهش یافته است.
آقای دانشی*، رئیس یک دانشگاه خصوصی نیز گفت که حدود ۹۰ درصد استادان دانشگاهشان که مدرک دکترا داشتند، پس از روی کار آمدن طالبان از این کشور خارج شدهاند.
تا پیش از سقوط نظام جمهوری، ۱۴۳ دانشگاه و انستیتوی تحصیلات عالی خصوصی در افغانستان فعالیت داشتند.
در این نهادها ۲۱۰ هزار دانشجو مشغول تحصیل بودند. طبق آماری از اواخر فروردین سال جاری که آغاز سال تحصیلی در این کشور است، شمار دانشجویان دانشگاههای خصوصی ۴۰ درصد کاهش یافته است. به طور مجموعی معاش (حقوق) استادان همه دانشگاهها هم ۶۰ درصد نسبت به گذشته کم شدهاست.
یک دانشگاه خصوصی در کابل، دانشجویان دختر و پسر پیش از طالبان در کنارهم درس میخواندند، سپتامبر ۲۰۲۱
بسیاری از دانشگاههای خصوصی استادانی را استخدام کرده بودند که همزمان در دانشگاههای دولتی تدریس میکردند. از سقوط نظام به دست طالبان به اینطرف، تنها از سه دانشگاه بزرگ دولتی بیش از ۴۰۰ استاد، از جمله کسانی که تا درجه دکترا تحصیل کرده بودند، افغانستان را ترک کردهاند.
از این میان، از ۸۲۰ استاد شاغل در دانشگاه کابل ۲۵۴ نفر، از ۴۲۰ استاد دانشگاه ننگرهار ۸۰ نفر و از ۴۰۰ استاد دانشگاه بلخ ۶۵ نفر به بیرون از افغانستان فرار کردهاند. آمار مجموعی در این باره معلوم نیست.
صادق صبور* گفت: «اکثر صنوف ماستری به این خاطر مسدود است که استاد ندارد. اکثر استادان [دانشگاه] کابل بودند که رفتند. استادان از نظام فعلی هراس داشتند از کشور برآمدند. استاد کافی نداریم. صنوف لسانس متاثر شده. صنوف ماستری متاثر شده.»
مهری رضایی از جمله استادان پیشین دانشگاه در کابل است که پس از سقوط نظام افغانستان را ترک کرده و حالا در آمریکا زندگی میکند. او دکترای حقوق بینالملل دارد و در دانشگاههای خصوصی کاتب، گوهرشاد و چند دانشگاه دیگر در کابل تدریس میکرد، میگوید: «فرار استادان ضربه شدیدی به بدنه علمی و آموزش وارد کرده است.»
او گفت: «این باعث میشود که سطح کیفیت علمی بسیار پایین بیاید و دانشجو نسبت به دانشگاه سرخورده شود و دانشگاه از تربیت نیروی متخصص و کارآمدی که بتواند به پیشرفت و ترقی جامعه موثر باشد، باز میماند.»
وزارت امر به معروف طالبان «یک نماینده در هر دانشگاه» دارد
وزارت تحصیلات طالبان در هر دانشگاه یک شعبه امر به معروف ایجاد کردهاست.
یک عضو طالبان به نام شاکرالله وحدت به حیث رئیس این بخش مقرر شده است. استادان دانشگاهها با اینکه الزام ریاستی به نام امر به معروف را در هر دانشگاه زیر سوال میبرند، میگویند نمایندگان این اداره گاهی بیش از حد در کار دانشگاهها مداخله میکنند. حتی در موارد کوچک و جزئی مرتبط به نمره آزمون دانشگاهها.
آقای دانشی گفت: «این که امر به معروف طالبان کسی را در دانشگاهها و در کلاسها جاگزین کرده بله. کسی را به عنوان مسئول امر به معروف و نهی از منکر معرفی کرده. یک بار من می خواستم به دختری از دانشجویانم مشوره بدهم امر به معروف آمد که چه کار میکنی.»
به گفته او این مداخلات تنها در درون دانشگاه و از طرف امر به معروف نیست.
او گفت: «از وزارت به من زنگ زدند و در حالی که استاد مربوط درس نداده بود، سرِ ما هیئت آوردند و تهدید کردند که شما را زندان میبریم و گویا کفرگویی کردیم. حد اقل دو پرونده برای من ساختند. دانشجوها آمدند گفتند استاد نمره نمیدهد و رفتم از استاد پرسیدم، دانشجو واقعا درس نخوانده بود. او گفت باید خودت نمره بدهی. دانشجوها تهدید میکنند و با ادبیات متفاوت صحبت میکنند.»
به گفته این استادان، طالبان تعداد کریدیتهای علوم دینی را هم چندبرابر کرده و از ساعات مضمونهای تخصصی کاسته شده است.
خانم مهری رضایی هم در این باره گفت: «مضامین دینی را به تناسب رشته چهار تا شش کریدیت داشتیم. حالا به همه رشته ها الزاما ۲۴ کریدیت اضافه شده و مجبور هستند بخوانند… در این صورت چه فرقی بین دانشگاه یا یک مدرسه یا مرکز علوم اسلامی خواهد بود. کسی مخالف با مضامین علوم دینی نیست اما هر نهادی کارکرد خود را دارد. دانشگاه محلی است که علوم عصری و مدرن تدریس میشود و کسی دانشگاه میآید برای یادگیری تخصص و علوم جدید. اما مدرسه به وفور در افغانستان است و همچنین قرار است در هر ولسوالی یک مدرسه ایجاد شود.»
یک دانشگاه خصوصی در کابل
جلسات دینی در ساعات غیررسمی
ریاست امر به معروف وزارت تحصیلات عالی طالبان گروه واتساپی تشکیل داده و همه استادان دانشگاهها را در آن اضافه کرده است.
از طریق این گروه هم مسائل مطرح میگردد و نشستهای آموزشهای دینی با حضور استادان و دانشجوها، دو روز در هفته و در ساعات غیر رسمی برگزار میشود.
لایحه وظایفی که در این باره از طرف اداره امر به معروف وزارت تحصیلات طالبان به دانشگاهها فرستاده شده ۶ بند دارد؛ مثل برگزاری مجالس دینی، بازدید ماهوار هیات امر به معروف از دانشگاهها، برنامههای تشویقی حجاب، وادارکردن کارمندان به نماز و کنترل تمام مسائل دینی دانشگاهها.
آقای دانشی گفت که طبق دستور طالبان استادان، دانشجویان و کارمندان مکلف به اشتراک در جلسات هفتهوار در ساعتهای غیررسمی اند: «برخی گزارشها از دانشگاههای دولتی است که اساتیدی که در جلسات شرکت نمیکردند و دستورات را رعایت نمیکردند، طالبان با آنها برخور کردند».
تا کنون جداسازی صنفهای دخترانه و پسرانه، حجاب و طرز پوشیدن لباس از جمله محدودیتهایی بوده که طالبان بر دختران دانشجو وضع کرده است. ظاهرا تفکیک صنفها کار را برای استادان سخت کرده، صادق صبوروف استاد دانشگاه گفت: «یک صنف را اول اگر یک بار درس میدادیم حالا باید همان مضمون را دو دفعه درس بدهیم. این سبب شده اندازه کار بالای استادان زیاد شود و زیر فشار قرار گیرند. کیفیت درس به این شکل ضربه دیده.»
مهری رضایی هم تفکیک جنسیتی در دانشگاهها را مخرب میداند، او گفت: «وقتی یک صنف دختر و پسر که همراه هم درس می خواندند باید فعلا به دو صنف تقسیم شوند. این تقسیم صنف هزینه مضاعف بر دوش دانشگاه در پی خواهد داشت و باعث میشود اول کمبود استاد داشته باشند، دوم کمبود صنف و مواد آموزشی و تاثیر منفی دیگری که دارد.»
همچنین حسن دانشی که خود مسئولیت ریاست یک دانشکده را به عهده دارد، از رفتار دانشگاهها، به ویژه با دختران و تمکین بیش از حد به طالبان راضی نیست:«متاسفانه نهادها، همین دانشگاههای خصوصی به نحوی مبلغ طالبان شده. به دختران گیر میدهند، در پوشش و رفتار مداخله میکنند و اگر پسر و دختری هم بحث کنند مانع میشوند».
جلوگیری از از ترفیع، انتخاب و تبدیلی استادان
مکتوبی را یکی از استادان دانشگاه به بیبیسی فرستاده است. در نامه چنین نوشته شده:«در پیشنهاد لازم است که شهرت اشخاص مفسد، نااهل و مخرب را به تفصیل نوشته و بفرستید تا از انتخاب، ترفیع و تبدیلیاش جلوگیری شود… اگر ترفیع، انتخاب و تبدیلی افراد یادشده انجام شد، مسؤولیت به دوش شماست. همچنان باید معلومات مستند آن استادانی را بفرستید که در نظام فاسد گذشته فعالیت سیاسی و نظامی داشتند یا با استخبارات همکاریی کرده باشند که سبب اذیت و ضرر مجاهدین شده باشد.»
این مکتوب عمدتا در مورد استادان دانشگاههای دولتی وارد است و به دانشگاههای خصوصی به نحویی مرتبط است.
آقای صبور در این باره گفت: «در فرمان ابهام وجود دارد. مثلا میگویند مخرب و مفسد. کی باید شناسایی کند و بگوید کی مفسد و مخرب و ضد نظام است؟ این مکتوبها سبب میشود کیفیت درس کم شود. با وجود کمیته استخدام (استادا) در وزارت، وزیر (تحصیلات عالی) یک کمیته خاص در این باره تعیین کرده و هرکس که استاد میشود، باید از این کمیته تیر شود (بگذرد).»
او گفت وزارت تحصیلات طالبان نام شماری از دانشگاهها را به خواست خودش تغییر داده و به بعضی نیز اجازه تغییر نام نداده است.
به گفته او، طالبان «تلاش دارند بدون پروسه و بررسی قوانین را پاس کنند. حتی در پوهنتونها (دانشگاهها) با لهجه تند و توهینآمیز با استادان صحبت میشود. یکی از پوهنتونها تلاش میکرد نامش را به اقراء تبدیل کند. وزارت تحصیلات اجازه نداده چون به گفته آنها (دانشگاه) سکولار بود. نام پوهنتون آمریکایی را هم بدون هچ طی مراحل به نام دانشگاه بینالمللی افغانستان تغییر دادند. نام (دانشگاه) مورا را بدون رضایت مسئولانش به عایشه تبدیل کردند.»
مهری رضایی به این عقیده است که اگر به وضع دانشگاههای خصوصی رسیدگی نشود، برنامهها تغییر نکنند، کارکرد علمیشان را از دست میدهند.
او گفت: «با وضعیتی که دانشگاههای خصوصی دارند، بیشترشان دچار ورشکستگی میشوند، چون دانشجو بسیار کم شده و با این تغییراتی که میآید کمترهم خواهد شد و دانشگاههایی هم که میمانند، کارکرد تکبعدی پیدا میکنند، یا این که فقط به علومی مثل کامپیوتر و تجارت میپردازند. همراه با علوم اسلامی که به نظر من بیشتر کارکردشان پرورش افرادی با تفکر افراطگرایی خواهد بود که این برای جامعه علمی افغانستان یک فاجعه است».
طالبان قبلا گفته به آموزش عالی در افغانستان مطابق با قرائت مورد نظر خود از شریعت و اصول اسلامی توجه ویژهای دارد.
در باره محتوای این گزارش بارها به احمد تقی، سخنگوی وزارت تحصیلات عالی طالبان زنگ زدم و درخواست مصاحبه کردم. هربار با رد مصاحبه وعده کرد که از طریق وتساپ به سوالها پاسخ بدهد اما هربار که سوالها را فرستادم بدون پاسخ ماند.
* برخی از نامهای مصاحبه کنندگان در این گزارش برای حفظ هویتشان تغییر داده شده است.