زینالدین زیدان؛ نگاهی به جام جهانی ۱۹۹۸ و ستارهای که به اتحاد جامعه متنوع فرانسه کمک کرد
الکس بایساوت، بیبیسی
در اولین بخش از مرور اسطورههای جام جهانی فوتبال، بخش ورزشی بیبیسی نگاهی انداخته به زینالدین زیدان و نقش او در رهبری تیمی که جامعه چند فرهنگی فرانسه را پس از قهرمانی در جام جهانی ۱۹۹۸ متحد کرد.
آن موقع ۱۰ ساله بود و «یاز» صدایش میکردند. پس بچهای از ساختمانهای بلند و سیمانی شمال مارسی که بازیهای تیم رویایی اما ناکام فرانسه در جام جهانی ۱۹۸۲ را نگاه میکرد و حتی در خواب هم نمیدید که توپ طلا ببرد و نامش در دنیای فوتبال جاودانه شود.
ما او را به نام زینالدین زیدان یا «زیزو» میشناسیم. مردی که سرانجام رویای بردن جام جهانی را برای فرانسه در تابستان ۱۹۹۸ محقق کرد؛ زمانی که تمام ملت برای بردن جام پشت تیم ملی متحد شده بودند.
اوضاع زیدان همیشه آن گونه نبود. او نسل دوم از مهاجران الجزایری بود که آشناییاش با فوتبال در محله فقیر کاستیلان رخ داد؛ جایی که بیکاری بالا و فرصتها ناچیز بود. همان سالی که زیدان برای اولین بار به یک باشگاه فوتبال پیوست، تیم ملی فرانسه در شهر سویا، شکستی دردناک در نیمهنهایی جام جهانی خورد و به آلمان در ضربات پنالتی باخت.
اوضاع تیم ملی فرانسه هم همیشه آن گونه نبود. کشور با تنشهای نژادپرستانه زیادی روبرو بود. انتقادهایی از حضور بازیکنان مهاجر در تیم ملی شنیده شده بود از جمله ژان ماری لوپن سیاستمدار راست افراطی گفته بود تیمی که از بازیکنانی با تبار کالدونیای جدید، اسپانیا، کارائیب، غنا، سنگال، ارمنستان، پرتغال و آرژانتین تشکیل شده، نمایانگر فرانسه نیست.
اما زمانی رسید که بیش از یک میلیون طرفدار خوشحال در خیابان شانزه لیزه جمع شدند تا قهرمانی تیم ملی در جام جهانی ۱۹۹۸ را جشن بگیرند، روی طاق نصرت تصویر پسر یک انباردار اهل آفریقای شمالی به چشم میخورد که روی آن نوشته شده بود: «مرسی زیزو، رئیسجمهور زیدان.»
همان پسر بچهای که یاز نامیده میشد و در خیابانهای پرخاک وخل مارسی فوتبال را شروع کرده بود، در استاد دو فرانس و در فینال جام جهانی دو گل به برزیل زده بود تا فرانسه سه بر صفر بازی را ببرد و خودش تا ابد دردانه فرانسویها شود.
زیدان گفت: «حتی اگر رویایش را میدیدید، به آن فکر میکردید و با خودتان میگفتید که میخواهید انجامش دهید، بازهم غیرممکن به نظر میرسید. برای همین هم بعد از آن گفتم دیگر هیچ غیرممکنی در زندگیام وجود نخواهد داشت.»
با توجه به دو دوره ناکامی در رسیدن به جام جهانی، تیمی که آماده حضور در جام جهانی ۱۹۹۸ میشد، زیر فشار زیادی بود. پس از باز ماندن از جام جهانی آمریکا، امه ژاکه در ژانویه ۱۹۹۴ سرمربی شد و زیدان اولین بازی ملیاش را در ماه اوت انجام داد.
پسر ۲۲ ساله شگفتانگیزی که در بوردو بازی میکرد، به عنوان بازیکن ذخیره مقابل جمهوری چک به زمین آمد و در مسابقهای که ۲-۲ تمام شد، هر دو گل آبیها را زد. ژاکه همان موقع فهمید این پسر قابلیتهای خاصی دارد: قدرت حفظ توپ و رهبری.
امه ژاکه گفت: «زیدان نه یک فوتبالیست عادی که بازیکنی استثنایی بود. اما او هنوز نتوانسته تاثیرش را بگذارد. فوتبال بازی میکند که خودش لذت ببرد. زیزو مهارتی استثنایی دارد و وقتی به تیم ملی آمد به دیگر بازیکنان مستعدی ملحق شد که او را به سطح ملی ارتقا دادند.»
زیدان بازیساز تیم ژاکه در یورو ۱۹۹۶ بود. او جایگزین اریک کانتونا، ستاره تیم منچستر یونایتد شد که به دلیل لگد زدن به یک تماشاگر کریستال پالاس، شش ماه محروم شده بود. فرانسه به نیمهنهایی آن تورنمنت که در انگلیس برگزار شد، رسید.
اما در فاصله آن مسابقات تا جام جهانی، تیم ملی فرانسه فراز و نشیبهای زیادی داشت، انتقادات بالا گرفت و روزنامه ورزشی معروف اکیپ، سردمدار منتقدانی بود که خواهان رفتن امه ژاکه بودند.
رسانهها، ژاکه را «ناآماده» و «از مد افتاده» نامیدند واین رویکرد منفی حتی موجب شد که بعضی از بازیکنان هم نگران شوند.
اما سرسختی ژاکه و برگزاری اردوهای متعدد در کوههای آلپ موجب جا افتادن فلسفه «کار گروهی» امه ژاکه شد، فلسفهای مبتنی بر همبستگی، کار تیمی و بلند نظری به رهبری زیدان.
لیلیان تورام مدافع پیشین تیم ملی فرانسه به بیبیسی گفت: «زیدان را از بچگی میشناختم و ما باهم بزرگ شدیم و پیش آمدیم. من خیلی زود به عنوان همتیمی او فهمیدم که داشتن زیدان به عنوان بازیکنی کلیدی، فوقالعاده است. او بازیکنی است که میتواند بازی را کنترل کند.»
«ما متوجه شدیم که زیدان بازیکنی است که میتواند تغییر ایجاد کند. هرکدام از ما وظیفهای داشتیم اما او بود که ما را به سطحی دیگر میبرد. اگر قرار بود برنده جام جهانی شویم، همه باید تلاش میکردیم تا زیدان بتواند بدرخشد.»
زیدان کمی دیر مطرح شده بود. او قبل از جام جهانی ۱۹۹۸ از بوردو به یوونتوس پیوست و سپس خودش را به عنوان یکی از مطرحترین هافبکهای اروپا مطرح کرد و همراه با یووه قهرمان ایتالیا و نایب قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شد.
تیری آنری به بیبیسی گفت: «کاری که او با پاهایش میکند را خیلی از مردم با دستهایشان هم نمیتوانند بکنند. او جادویی بود. با توپ که حرکت میکرد انگار مشغول رقصیدن بود.»
در یک اتفاق جالب توجه، نخستین حضور فرانسه در تورنمنت خانگی، جمعه شب در ورزشگاه ولودروم مارسی بود؛ جایی که ژان پییر پاپن و انزو فرانچسکولی، بتهای زندگی زیدان در آن میدرخشیدند. زیدان آن قدر فرانچسکولی را دوست داشت که نام پسر بزرگش را انزو گذاشت. مارسی شهری بود که او در دوران کودکی، کوچه پس کوچههایش را با رویای بازی در جام جهانی طی میکرد.
زیدان که شماره ۱۰ فرانسه را پوشیده بود، در یک ضربه کرنر، توپ را روی سر کریستوف دوگاری، دوست و همتیمی سابقش در بوردو فرستاد و این بازیکن فرانسه را یک بر صفر پیش انداخت. آبیها در آن بازی ۰-۳ مقابل آفریقای جنوبی پیروز شدند.
این پیروزی بخش زیادی از استرسهای تیم را از بین برد. بازیکنان با روحیهای بالا به رختکن برگشتند، آواز خواندند و رقصیدند و قدرتمندتر از قبل، آماده ادامه تورنمنت شدند.
شش روز بعد، آنها باید در پاریس با عربستان سعودی بازی میکردند. این بار هم زیدان در اوج خلاقیت بود و در حالی که حریف ده نفره شده بود، زیدان یک پاس عمقی فوقالعاده برای بیسنته لیزارازو، دیگر همبازی سابقش در بوردو فرستاد و این مدافع چپ هم پاس گلی برای تیری آنری فرستاد تا فرانسه قبل از پایان نیمه اول، یک بر صفر جلو بیفتد.
ژاکه به بازیکنان گفته بود که «آرام باشید و کارت قرمز نگیرید». وقتی که دیوید ترزگه گل دوم بازی را زد، به نظر میرسید که همه چیز خوب پیش میرود اما ۱۹ دقیقه مانده به پایان بازی زیدان کنترل اعصابش را از دست داد و پای فواد امین، هافبک عربستان را لگد کرد.
برای لحظهای نفس در سینه ملت فرانسه حبس شد و بلافاصله پیش چشمان متحیر تماشاگران، آرتورو بریسیو کارتر، داور مکزیکی، کارت قرمز را مقابل صورت زیدان گرفت.
به دنبال درخواست سپ بلاتر، رئیس وقت فیفا که از داوران خواسته بود «سختگیرتر» باشند، این یکی از پنج کارت قرمز آن روز مسابقات بود؛ سه بازیکن هم در تساوی دانمارک با آفریقای جنوبی اخراج شدند.
آن اتفاق به همه یادآوری کرد پشت آن بازیکن باظرافتی که با توپ جادو میکرد، پسر بچه کلهشقی بود از مارسی که هر کس کفرش را درمیآورد به دردسر میافتاد.
پشت چهره آن بازیکن خونسرد و خلاق، مردی بود که به شدت به خانواده حساس بود. در تیم کان هم که بازی میکرد، بازیکنی که زندگی او در محلههای فقیرنشین مارسی را مسخره کرده بود، با مشت جواب گرفته بود. زیدان مدتی طولانی مشغول یادگیری کنترل خشم شد.
آن کارت قرمز یکی از ۱۴ باری بود که زیدان در دوران حرفهایش اخراج شد؛ آخرین بارش از معروفترین کارت قرمزهای تاریخ فوتبال است، زمانی که زیدان در فینال جام جهانی ۲۰۰۶ با سر به سینه مارکو ماتراتزی، مدافع تیم ملی ایتالیا کوبید و اخراج شد.
در پاریس زیدان به داور که دستانش را به سمت او تکان میداد که زودتر از زمین خارج شود، خیره شده بود. ستاره فرانسوی سرش را تکان داد و به سوی خط کناری زمین رفت. او قبل از رفتن به رختکن از کنار امه ژاکه گذشته که به صورت ستاره تیمش حتی نگاه هم نکرد.
هافبک ۲۶ ساله پیراهنش را درآورد و کف رختکن انداخت. او تنها نشسته بود و در حالی که سرش را میان دستانش گرفته بود، صدای خوشحالی تماشاگران را میشنید. با دو گل دیگری که آنری و لیزارازو زدند، فرانسه آن بازی را ۰-۴ برد.
زیدان گفت: «وقتی به رختکن برگشتم، حالم خیلی بد بود به این دلیل که موجب سرشکستگی همتیمیهایم شده بودم و بازیهای بعدی را از دست میدادم. اصلا حس خوبی نداشتم.»
تورام اما همتیمیاش را سزاوار سرزنش نمیداند: «نیازی نیست یک بازیکن یا بقیه اعضای تیم حرفی بزنند، این اتفاقات رخ میدهند و بعد از آن همه ما به این فکر کردیم که چگونه از آن قضیه رد شویم و بدون زیدان بازیمان را ببریم.»
خارج از زمین فوتبال این اتفاق مانند هدیهای برای لوپن و طرفدارانش بود اما در دنیای فوتبال فوتبال امه ژاکه نگران بود. فرانسه برای دو بازی ستارهاش را در اختیار نداشت.
نخستین بازی، آخرین مسابقه مرحله گروهی بود و فرانسه که صعودش را قطعی کرده بود، ۱-۲ برنده شد. ولی بازی بعدی در مرحله یکهشتم نهایی مقابل تیم سرسخت پاراگوئه بود؛ مسابقهای نزدیک که زیدان آن را با چشمانی نگران از روی سکوها تماشا میکرد. فرانسه آن بازی را به لطف گل طلایی لوران بلان در وقتهای اضافی برد.
اما اگر پاراگوئه توانسته بود برای آبیها دردسرساز شود، فرانسه چگونه میتوانست مقابل ایتالیایی عرض اندام کند که در خط دفاع پائولو مالدینی و فابیو کاناوارو را داشت و در خط حمله کریستین ویری و الساندور دلپیرو همتیمی زیدان در یوونتوس را؟
زیدان برگشته بود و با اینکه با حرکتهای چشمنوازش در زمین بود، مسابقه در پایان وقتهای اضافه بدون گل تمام شد.
در ضربات پنالتی زیدان در حالی که سرش را پایین انداخته بود، درست مثل شب دردناکی که هشت سال بعد مقابل همان حریف تجربه کرد، به سوی نقطه پنالتی رفت و با ضربهای مطمئن توپ را خلاف جهت جان لوکا پالیوکا، وارد دروازه ایتالیا کرد.
دروازهبان ایتالیا ضربه ضعیف لیزارازو را مهار کرد اما سپس فابین بارتز ضربه دمیتریو آلبرتینی را گرفت و ضربه لوئیجی دیبیاجو به تیر دروازه خورد.
با رسیدن به نیمهنهایی، تیم توانسته بود با رکورد نسل طلایی میشل پلاتینی و آلن ژیرس در جام جهانی ۱۹۸۲ مساوی کند و در سراسر کشور جشن و پایکوبی به راه افتاد. در حالی که اتوبوس تیم از دهکدهها و شهرها میگذشت، صدها تماشاگر هورا میکشیدند و بازیکنان متوجه شدند که اقشار مختلف جامعه فرانسه، یکصدا پشت آنها ایستادهاند.
مارسل دزایی مدافع تیم ملی فرانسه به بیبیسی گفت: «آفریقاییها، عربها، الجزایریها و مراکشیها، همگی در پنجرههایشان پرچم فرانسه را تکان میدادند. آنها با مردم فرانسه قاطی شده بودند و سرود میخواندند و همه صورتشان را آبی، قرمز و سفید کرده بودند.»
با دو گلی که لیلیان تورام در نیمهنهایی به کرواسی زد، تیم ملی فرانسه برای نخستین بار به فینال جام جهانی رسید و جشن مردم ادامه یافت. پس از آن پیروزی، ژاک شیراک رئیس جمهور فرانسه که پیراهن تیم ملی را پوشیده بود، وارد رختکن شد، با زیدان دست داد و کله بارتز را بوسید؛ تمام کشورشیدای فوتبال شده بود.
فرانسه-برزیل فینالی بود که همه میخواستند، از جمله میشل پلاتینی، رئیس سابق یوفا که سالها بعد گفت: «ما کلک کوچکی سوار کردیم» تا این دو تیم در یک نیمه جدول قرار نگیرند. بازیکنان قبل از رسیدن به فینال طعم شور و شوق ملی را چشیدند.
زیدان گفت: «آنچه مرا غافلگیر کرد، مردمی بودند که به خیابان آمده بودند. سیاه، سفید، قهوهای. من درست عقب اتوبوس نشسته بودم. سرم را به عقب برگرداندم و دیدم که بیشتر از ۵۰۰ موتورسوار ما را تعقیب میکنند. شگفتانگیز بود، واقعا شگفتانگیز.»
در حالی که زیدان چهره برجسته فرانسه بود، برزیل هم فوق ستاره جهانی خود را داشت؛ رونالدو که تا آنجای مسابقات ۴ گل زده بود.
روز فینال در اردوی فرانسه شایع شد که حال مهاجم باشگاه اینترمیلان خوب نیست و به بازی نمیرسد.
تورام گفت: «همه ما قانع شده بودیم که این ترفند برزیلیهاست تا ما باور کنیم که رونالدو به بازی نمیرسد. با خودمان گفتیم، غیرممکن است، رونالدو بازی خواهد کرد و این تلاش برزیلیها برای گول زدن ماست.»
بعدها مشخص شد که رونالدو صبح آن روز دچار تشنج شده است. او در حالی بیدار شده بود که نمیدانست کجا است و بعد از تعدادی آزمایش و بحثهای بسیار، سرانجام به ماریو زاگالو اجازه داده شد که او را در ترکیب قرار دهد.
تورام گفت: «در مسابقاتی مثل این، جزئیات کوچک میتوانند تفاوت ایجاد کنند. کسی چه میداند، شاید اگر رونالدو ۱۰۰ درصد آماده بود، برزیل میتوانست برنده بازی شود.»
آن روز عصر و در حومه شمالی پاریس در سندنی، ستاره ۲۱ ساله برزیلی، سایهای از بازیکن همیشگی بود، مانند بقیه بازیکنان تیم برزیل. اما زیدان در آن مسابقه بهترین بازیش را در کل جام جهانی کرد. همان سال بهترین بازیکن جهان و برنده توپ طلا شد.
ستاره لاغراندام فرانسه در زمین هر کاری که میخواست انجام داد، اما در دقیقه ۲۷ مسابقه و روی کرنر امانوئل پتی بود که این بازیساز ۱۸۵ سانتیمتری، بالاتر از لئوناردو توپ را دور از دستان کلودیو تافارل، دروازهبان برزیل به تور چسباند و ورزشگاه از خوشی منفجر شد.
تورام گفت: «این تاکتیکی بود که ما قبلا تمرین کرده بودیم. ژاکه قبلا به ما گفته بود که برزیل دردفاع از کرنر خیلی ضعیف است و ما اگر توپ را خوب سانتر کنیم، شانس بالایی برای گل زدن داریم.»
نوزده دقیقه بعد، در وقتهای اضافی نیمه اول، این بار دونگا کاپیتان برزیل بود که روی کرنر یوری ژورکائف نبرد هوایی را به زیدان باخت.
هافبک فرانسوی بازهم با سر به توپ ضربه زد و این بار توپ از میان پاهای روبرتو کارلوس، دفاع چپ برزیل، که کنار تیر دروازه ایستاده بود، به تور رسید. فرانسه دو بر صفر جلو افتاده بود و زیدان پس از این گل پیراهن فرانسه را بوسید.
دیدیه دشان، کاپیتان فرانسه، به وبسایت فیفا گفت: «داشتن زیدان در تیم برای این که بتوانیم برنامههایمان را اجرا کنیم، خیلی خیلی مهم بود. او یک بازیکن تعیینکنندده بود. بازیکنان بزرگ همیشه در بازیهای بزرگ تغییر ایجاد میکنند.»
زیدان با زدن دو گل در فینال جام جهانی، نقش مهمی در قهرمانی فرانسه داشت
در رختکن ژاکه از بازیکنان خواست آرامششان را حفظ کنند و زیدان در حالی که روی زمین خوابیده بود و پیراهنش را درآورده بوده، پاهایش را روی صندلی تاب میداد. اما در نیمه دوم و پس از این که مارسل دزایی با گرفتن کارت زرد دوم، اخراج شد، به نظر میرسید که اوضاع خیلی هم ردیف نیست.
خاطره جام جهانی ۱۹۸۲ هنوز پیش چشم خیلیها بود تا این که گل دقیقه ۹۳ امانوئل پتی خیال همه را راحت کرد و بازیکنان رقصان و اشکریزان یکدیگر را در آغوش گرفتند.
تورام یادش هست که جشن پیروزی بازیکنان در رختکن، در اتوبوس و هنگام بازگشت تیم به هتل نیز ادامه داشت، هرچند که او مجبور بود برای مراقبت از نوزدش، مارکوس، خیلی زود راهی خانه شود. تصویر زیدان روی طاق نصرت معروف پاریس افتاد و بیش از یک میلیون نفر در خیابان شانزهلیزه جشن قهرمانی گرفتند.
دو روز بعد، زیزو و بقیه بازیکنان تیم در روز باستیل، مهمان ریاست جمهوری فرانسه بودند و نشان لژیون دو نور گرفتند.
تیم فرانسه از سوی برخی لقب «سفید، سیاه، شمال آفریقا» گرفت و برخی دیگرآن را «تیم رنگین کمانی» نامیدند. برای مدت کوتاهی هم که شده موفقیت ملیپوشان فرانسه، کشوری را که با مشکلات مهاجرت و تبعیض نژادی مواجه بود، متحد کرد.
تورام که تعدادی کتاب در مورد نژادپرستی نوشته و بنیادی برای مبارزه با آن راه انداخته، گفت: «قهرمانی سال ۱۹۹۸ موجب شد که مردم با شجاعت و اشتیاق بیشتری در مورد برابری و عدالت حرف بزنند و به دنبال برابری بیشتر باشند.»
«سال ۱۹۹۸ همچنین صد و پنجاهمین سالگرد لغو بردهداری در مستعمرات فرانسه بود و به همین دلیل زمان خیلی مهم و نمادینی محسوب میشد.»
محبوبیت ژاک شیراک، رئیسجمهور فرانسه بالا رفت و لیونل ژوسپن، نخستوزیر، آن اتفاق را «بهترین تصویر از اتحاد و تنوع نژادی ما» نامید. در عین حال عدهای هم آن را ریاکاری و خوشبینی سیاستمدارانی میدانستند که قصد داشتند از قهرمانی در جام جهانی بهرهبرداری کنند. این قهرمانی موجب ناپدید شدن مشکل فرانسه نشد، با در نظر گرفتن اینکه بدانیم حزب لوپن در انتخابات ریاست جمهوری چهار سال بعد، دوم شد.
تورام میگوید: «اگر شما به ترکیب تیم ملی فرانسه و تنوع نژادی که ما در تیم داشتیم، نگاه کنید، به بازیکنانی که با پیش زمینههای متفاوت دور هم جمع شدند و نماینده فرانسه بودند و قهرمان شدند، پیامی تاثیرگذار برای جامعه فرستاده شد.»
«این موجب شد در بخشهای دیگر جامعه به اقلیتهای نژادی که نادیده گرفته میشدند، توجه شود و به این فکر کنند که چگونه میتوان از تنوع نژادی بهره برد.»
زیدان مردی خجالتی، بیادعا و فروتن است، گرچه همواره به ریشههایش در منطقه بلائ القبائل الجزایرافتخار میکند اما به ندرت دیدگاههای سیاسیاش را علنی میکند. نورالدین، برادر زیزو یک بار اعتراف کرد که «کوسههای زیادی هستند که میخواهند او را به جناح سیاسی خودشان ملحق کنند.»
زیدان یک پدیده اجتماعی بود. نقش او در قهرمانی جام جهانی و معنای آن برای کشور چه از جنبه ورزشی و چه از نظر فرهنگ آزادیخواهی موجب رایج شدن اصطلاح «اثر زیدان» شد.
او از ورزش، رقابت و مذهب فراتر رفت و هنرمندان تصاویر بزرگ او روی دیوارهای خیابانها نقاشی میکنند، فوتبالیستی که جلوتر از مایکل جردن به عنوان بزرگترین ورزشکار دوران خودش انتخاب شده است.
لیلیان تورام گفت: «آنچه راجع به زیدان متوجه میشوید این است که میزان اعتماد و اطمینان به او از زمانی که در زمین فوتبال بود هم بالاتر رفته است. او شخصیت، قدرت رهبری و اعتماد به نفسش را نشان داده، درانتخابهایش و در میراثی که برای این ورزش بجا گذاشته است.»
زیدان شاید فرانسه را تغییر داده باشد اما هنوز هم پسربچهای اهل مارسی دیده میشود که دوستان و خانوادهاش را به خود نزدیک نگه داشته است. هنوز هم پدرش اسماعیل را تحسین میکند، مردی که فینال جام جهانی را از دست داد تا از نوهاش، لوکا مراقبت کند.»
زیدان پس از قهرمانی در جام جهانی به نشریه نیویورک تایمز گفت: «پدرم همیشه نصیحت خاصی برایم داشت: “در زندگی محترم بمان و به بقیه احترام بگذار.” این بزرگترین کلمه در دایره لغات او بود. او میگفت “خواهی دید که اگر محترم و خوب باشی و زحمت بکشی، به جایی که میخواهی، میرسی”. در واقع اشتباه هم نمیکرد.»
«به نظرم وقتی جوان هستید، در یک جایی باید دهانتان را ببندید و با خودتان صادق باشید و بدانید آنجا هستید که یاد بگیرید. نباید بگذارید. نباید بگذارید کسی به شما زور بگوید بلکه باید منتظر بمانید و آرام باشید. وقتی بچه بودم دوست نداشتم که دهانم را باز کنم، بلکه میخواستم موفق شوم.»