سایه تخریب بر فراز تکیه تاریخی درخوانگاه
تکیه درخوانگاه یکی از قدیمیترین تکیههای تاریخی شهر تهران است که این روزها خبرهایی از احتمال تخریب و تبدیل آن به پارکینگ شنیده میشود.
چندسالی است که صحبتهایی در خصوص احتمال تخریب تکیه تاریخی درخوانگاه به گوش میرسد. با شایعات مطرح شده اخیر در خصوص ساخت پاساژی در چهارراه گلوبندک و نیاز به تامین پارکینگ برای آن، احتمال تخریب این تکیه تاریخی و تبدیل آن به پارکینگ بهعنوان پشتیبان پاساژ، بیش از پیش قوت گرفته است.
مالک تکیه درخوانگاه سازمان اوقاف است؛ در بیشتر ایام سال کارگاه چوببری در این تکیه مستقر است که سرقفلی دارد و بر اساس وقفنامه، هر ساله در ایام محرم، کارگاه چوببری فعالیت خود را متوقف میکند و بساط عزاداری امام حسین(ع) در این تکیه برپا میشود.
آنطور که یکی از اعضای انجمن سنگلج به خبرنگار کجارو گفته، در داخل تکیه نخلی با قدمت حدودا ۳۰۰ سال قرار دارد که در صورت جابهجایی، خطر تخریب آن وجود دارد. افزون بر این، حضور چهرههای سرشناس در این تکیه از شعبان جعفری گرفته تا عزتالله انتظامی که ساکن این محله بوده، باعث شده تکیه جنبههای تاریخی پیدا کند و چند نسل از مردم محل با آن خاطره داشته باشند.
اگرچه در بسیاری از کشورهای دیگر، آثار تاریخی که راوی زندگی و گذشته شهرها و شهروندان هستند حفظ و سعی میشود از ظرفیتهای آنها در حوزه گردشگری و در راستای حفظ اصالت شهری بهره گرفته شود؛ اما به نظر میرسد سمبه تخریب در محلههای قدیمی تهران پرزورتر از نگاه میراثی و گردشگر محور است.
قدمت تکیه تاریخی درخوانگاه
قدمت تکیه درخوانگاه به عصر قاجار میرسد و روایتهایی از ماجرای عزاداریهای برگزار شده، نزاعهای صورت گرفته پیرامون این تکیه و حتی توجه ناصرالدین شاه قاجار به آن مطرح شده است.
حمیدرضا نارنجینژاد، عضو انجمن سنگلج، در شرح قدمت تکیه سنگلج به خبرنگار کجارو گفت:
قدمت خود تکیه درخوانگاه به حدود ۳۰۰ سال پیش میرسد و داخل آن یک نخل ۲۰۰ ساله نیز وجود دارد. این نخل در واقع «خونبس» ماجرایی بوده که در دوره «ناصرالیدن شاه قاجار» روی داده است.
ماجرا از این قرار بوده که در آن زمان دستههای عزاداری «سنگلج» و «چاله میدان» در خصوص اینکه کدامیک زودتر وارد بازار شوند دعوایشان میشود و در جریان این نزاع یکی از سنگلجیها کشته میشود. بهدنبال این موضوع، نزاع بین دو محله ادامهدار میشود. در نهایت ناصرالدین شاه دستور میدهد که نخل چاله میدانیها را گرفته و به تکیه درخوانگاه محله سنگلج انتقال دهند. پس از انتقال نخل، دستور داده میشود که راهرو هم باریک شود تا امکان خروج نخل از تکیه وجود نداشته باشد.
نارنجینژاد در خصوص اهمیت اشیای تاریخی که در تکیه وجود دارد ابراز داشت:
مهمترین شیء تکیه، علامتی است که قدمت آن حدودا به ۳۰۰ سال قبل باز میگردد و آن را از زیر خاک تکیه بیرون کشیدهاند. همچنین تشتی قدیمی که قدمت آن به سال ۱۲۷۱ بر میگردد در تکیه وجود دارد. گفته میشود قبههایی که روی نخل میگذارند را نیز حاکم سالهای دور محله سنگلج اهدا کرده است.
نارنجینژاد در پاسخ به این پرسش که چه چهرههای شناخته شدهای در طول تاریخ در تکیه درخوانگاه حضور داشتهاند به خبرنگار کجارو گفت:
شعبان جعفری، محمد دادکان، مصطفی دادکان، عزتالله انتظامی و چهرههای سرشناس دیگر، از جمله افرادی بودهاند که در محله درخونگاه بزرگ شدهاند و احتمالا در تکیه هم حاضر شدهاند.
آنطور که از صحبتهای مردم منطقه بر میآید مردم سنگلج برای چند نسل در تکیه درخوانگاه حاضر بودهاند و در طول تاریخ، تکیه مذکور تبدیل به بخشی از خاطره جمعی آنان شده است.
نارنجینژاد عضو تکیه سنگلج در این خصوص به خبرنگار کجارو گفت:
بله این نگاه تاریخی در خصوص تکیه درخوانگاه وجود دارد. خاندان ملامهدی از جمله کسانی هستند که در چند نسل گذشته، تکیه درخوانگاه را با سختیهای فراوان نگه داشته و از آن حفاظت کردهاند. مردم درخوانگاه عشق و علاقه شدیدی به این تکیه تاریخی دارند و میتوانم بگویم مردم محله از همین امروز دارند لحظه شماری میکنند که محرم سال دیگر رسیده و بار دیگر در تکیه حاضر شوند.
ظهر تاسوعا و عاشورا مردم با کمک یکدیگر فرشها را از کف جمع میکنند و در این تکیه حاضر میشوند. میخواهم بگویم مردم محله، تکیه درخوانگاه و نخل آن را دوست دارند.
وی در خصوص خطراتی که جابهجایی نخل تاریخی تکیه درخوانگاه دارد نیز گفت:
توجه داشته باشید که اگر بخواهند به نخل دست زده و آن را جابهجا کنند خطر تخریب آن بهشکل جدی وجود دارد. در نظر داشته باشید که سالها است که زیر نخل پایهای با گچ و آجر گذاشتهاند و نخل از دو طرف این پایه بالا آمده است؛ بنابراین در صورت جابهجایی نخل احتمال وارد آمدن آسیب به آن جدی است و در حال حاضر حتی متولیان از بیم آنکه نخل ریزش نکند، آن را تمیز هم نمیکنند.
سایه تخریب بر فراز تکیه تاریخی
در حال حاضر شنیدهها از فعالان فرهنگی محله سنگلج و گزارشهای منتشر شده گویای آن است که سایه تخریب بر سر تکیه درخوانگاه افتاده است.
نارنجینژاد عضو انجمن سنگلج در پاسخ به این پرسش که «آیا برنامهای برای تخریب تکیه درخوانگاه وجود دارد؟» ابراز داشت:
در صحبتی که با یکی از مسئولان مربوطه در اوقاف داشتم در این خصوص حاضر به اظهار نظر نشد و در شرایط فعلی مشخص نیست که قرار است چه اتفاقی بیفتد. به ما میگویند که از طرف انجمن سنگلج نامه بزنید و ما روی نامه شما، نمیگذاریم تکیه تخریب شود. این در حالی است که برخی از شنیدهها حاکی از این است که قرار است تخریب تکیه انجام شود.
وی افزود:
سقف تکیه درخوانگاه در ابتدا بهشکل خیمه و چادر بوده است که پس از چند سال برداشته میشود و سقف عادی جایگزین آن میشود. تکیه در حال حاضر موقوفه رضاقلیخان است و وقف شده و در موقوفه آن نیز قید شده که در دو ماه محرم و صفر باید در آن مراسم عزاداری انجام شود. سرقفلی تکیه نیز در اختیار یک کارگاه چوببری است که داخل تکیه مستقر است و زمین آن هم متعلق به اوقاف است؛ در شرایط فعلی اما به نظر میرسد برخی توافقات بر این مبنا صورت گرفته که این تکیه تاریخی تبدیل به پارکینگ طبقاتی شود.
این فعال حوزه میراث فرهنگی ادامه داد:
در حال حاضر مردم محله که برای نسلها در این مکان عزاداری میکردند از این اتفاق ناراحت هستند و امیدوارند که بتوانند این محل را بگیرند و نگذارند که کاری (تخریب) انجام دهند. توجه داشته باشید که در گذشته روبهروی تکیه درخوانگاه، حمام رضاقلی خان بود که مشکلات مشابهی برایش پیش آمد و در نهایت تخریب شده و تبدیل به پاساژ شد.
وی ادامه داد:
در تکیه در ایام سال صرفا ۲۰ روز برای عزاداری مردم باز است و پس از ایام عزاداری، نخل و علامتها جمع شده و آنها را در یک اتاق برده و برنامههای تکیه تا سال بعد متوقف میشود.
نارنجینژاد در خاتمه گفت:
انجمن سنگلج برای حفظ و احیای بناهای تاریخی محله سنگلج خیلی تلاش میکند و متاسفانه اکثرا هم به درهای بسته میخورد. توجه داشته باشید که بسیاری از املاک تاریخی محله اوقافی است. در خصوص تکیه درخوانگاه هم باید بگویم که یک ملکی درست سر چهارراه گلوبندک وجود دارد که در اختیار شهرداری است و میخواهد آنجا پاساژ بسازد و گفته میشود تکیه درخوانگاه قرار است در هماهنگی صورت گرفته بین اوقاف و شهرداری، تبدیل به پارکینگ آن پاساژ شود.
با توجه به اهمیت تاریخی تکیه درخوانگاه و وجود یک حافظه تاریخی مشترک انتظار میرود که این تکیه به هر نحوی که شده حفظ و حتی احیا شود؛ تماشای تکیهای تاریخی که چهرههای سرشناس زیادی در آن حاضر بودهاند و اشیای تاریخی و مراسم ریشهدار فرهنگی در آن اجرا میشود، حکم یک جاذبه گردشگری را نیز دارد. اماکن اینچنینی بیشک در گذر زمان تبدیل به یکی از نشانههای فرهنگی شهر میشوند و نقشی موثر در حفظ تاریخ و اصالت شهری دارند.
فراموش نکنیم اگر کلنگ تخریب را برای بناها و یادگارهای قدیمی شهر فرود آوریم و با تداوم این روند، در طول چند دهه، بافت شهری از نشانههای فرهنگی و تاریخی خالی میشود و آنچه باقی میماند اتوبانها و خیابانهای خطکشیشدهای است که به هیچ گذشته و فرهنگی اشاره ندارند و صرفا مسیری برای گذر هستند.