سیاست دوقطبی پاکستان را چند پاره میکند
حامیان عمران خان تظاهرات و تجمعات متعددی را برای انتخابات زودهنگام برگزار کردهاند
- نویسنده, کارولین دیویس
- شغل, بیبیسی، اسلامآباد
شرایط در پاکستان هرگز این قدر حساس نبوده است.
اقتصاد آن در لبه پرتگاه است، جامعه از نظر سیاسی دوقطبی شده است، میلیونها نفر هنوز آسیب سیلهای ویرانگر سال گذشته را از سر میگذرانند، حملات تروریستی رو به افزایش است و با بالا رفتن روزافزون تورم، بسیاری در تلاشند تا غذایی برای خود و فرزندانشان تهیه کنند.
کشور گرفتار مصایب مختلف است، اما سیاستمداران و نهادها بر سر اینکه چه کسی باید پاکستان را اداره کند سرگرم جنگ قدرت هستند.
به رغم اینکه ساعتها در رسانهها هشدارهای شدیداللحنی صادر شده است و در خیابانها صفآرایی رخ داده است، هنوز هم پاکستان از یک سال پیش به پاسخ مسئله نزدیکتر نشده است.
مایکل کوگلمن، مدیر مؤسسه آسیای جنوبی در مرکز ویلسون میگوید: «آنچه این وضعیت کنونی را بیسابقه میکند، پسزمینه بحرانهای جدی دیگر است.»
«پاکستان آن قدر آسودهخیال نيست که بگوید این بحران سیاسی حاشیهای بیش نیست و در نهایت به همان جایی که اوضاع باید باشد خواهیم رسید.»
اقتصاد پاکستان مشکل دارد. ذخایر خارجی آن که هزینه واردات از جمله سوخت را پرداخت میکند، به یکی از پایینترین سطوح در دهههای اخیر کاهش یافته است. جلسات با صندوق بینالمللی پول در اوایل سال جاری هنوز به توافقی برای آزاد کردن ۱.۱ میلیارد دلار از مبالغ حیاتی منجر نشده است.
تحلیلگرانی که با بیبیسی صحبت کردند میگویند شخصیت نخستوزیر سابق کانون این بحران است
در همین حال، ستیزهجویان به حملات خود ادامه میدهند و اغلب نیروهای امنیتی را هدف قرار میدهند. نیروهای مسلح پاکستان اخیراً اعلام کردند که در سال ۲۰۲۳ تاکنون ۴۳۶ حمله تروریستی رخ داده است. و گروههای شبه نظامی به طور مرتب اطلاعیههایی را منتشر میکنند که تعداد کسانی را که بنا به ادعای خودشان کشته یا زخمی کردهاند و سلاحهایی را که در سراسر کشور به دست آوردهاند، نشان میدهند.
تورم فزاینده مواد غذایی را به این موارد اضافه کنید، به علاوه این واقعیت که پاکستان هنوز گرفتار آسیبهای ناشی از سیلهای سال گذشته قبل از شروع دوباره بارانهای امسال است – و همچنان پرسشهای بزرگی هستند که سیاستمداران باید به آنها پاسخ دهند.
محمل سرفراز، یک تحلیلگر سیاسی میگوید: «بیثباتی سیاسی کار را برای کل نظام سختتر میکند. نظام در پاکستان در حال فروپاشی است. اگر این اتفاق بیفتد، به نفع کسی نخواهد بود – نه احزاب سیاسی و نه مردم پاکستان.»
چرا سیاست به بنبست رسیده است؟
تحلیلگران میگویند که جرقه وضعیت فعلی زمانی زده شد که عمران خان در آوریل ۲۰۲۲ در یک رأی عدم اعتماد از سمت خود به عنوان نخستوزیر برکنار شد.
آقای کوگلمن میگوید: «خان از پذیرش آن امتناع کرد. و کاملاً واضح بود که دولت نیز قرار نیست فعالیت و تحریک خان را نادیده بگیرد.»
آقای خان با راهاندازی مجموعهای از تظاهراتها در سراسر کشور و راهپیمایی طولانی به سمت اسلامآباد، پایتخت، پاسخ داد.
تعداد پروندههای قضایی علیه او در حال افزایش است – حزب تحریک انصاف پاکستان میگوید بیش از ۱۰۰ پرونده وجود دارد – و اتهامات در آنها شامل تروریسم، فساد و اهانت به دادگاه است. اما نخستوزیر سابق این موضوع را بخشی از کارزار انتخاباتی خود قرار داده و دولت را به زندگی بر اساس «قانون جنگل» متهم کرده است.
صف کشیدن برای غذا – بسیاری از پاکستانیها برای تأمین غذای کافی مشکل دارند
وزرای دولت نیز به نوبه خود آقای خان را متهم کردهاند که از روی خودخواهی و خودشیفتگی عمل میکند.
پلیس اسلامآباد دو بار به خانه او در لاهور رفته است تا او را دستگیر کند، زیرا او بارها در دادگاه حاضر نشده بود.
آقای خان نیز دولت را به دادگاه کشانده است. حزب او در تلاش برای تحمیل برگزاری انتخابات سراسری، دو مجمع استانی کشور را منحل کرد. با ناکام ماندن برنامه انتخابات، درخواست تجدید نظر کرد. پرونده هنوز در دیوان عالی کشور در جریان است.
این دعواهای دادگاهی مداوم، قوه قضائیه را دچار شکاف کرده است. دولت برخی از قضات را به جانبداری به نفع عمران خان متهم کرده است و چند دستگی و اختلافات خشمگینانه منجر به بیم از بروز بحران قانون اساسی شده است.
احمد بلال، تحلیلگر سیاسی و رئیس مؤسسه توسعه قانونگذاری و شفافیت پاکستان میگوید: «خان اجازه نمیدهد دولت بنشیند و استراحت کند. تمام تمرکز [این دولت] بر حفظ موجودیتاش بوده است.»
آقای بلال همچنین فکر میکند که این بن بست حول شخصیت آقای خان میگردد.
آقای بلال میگوید: «او آماده سازش واقعی نیست.» او استدلال میکند که ناتوانی آقای خان در انجام این کار نتیجه معکوس دارد و حتی ممکن است در دراز مدت به او آسیب برساند.
برخی فکر میکنند که این بنبست نیز نشانهای از شکست نهادهای پاکستان است. خانم سرفراز میگوید: «هیچ گروهی نمیتواند میانجیگری کند. حاکمیت اعتبارش را از دست داده است.»
حاکمیت تعبیری است که اغلب برای اشاره به ارتش و سرویسهای اطلاعاتی پاکستان استفاده میشود. ارتش نقش برجستهای در سیاست داشته است، گاهی اوقات قدرت را در کودتاهای نظامی به دست میآورد، و در موارد دیگر، امور را از پشت صحنه هدایت میکند.
بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که پیروزی آقای خان در انتخابات ۲۰۱۸ با کمک ارتش اتفاق افتاد. اکنون در اپوزیسیون، او یکی از سرسختترین منتقدان آن است و تحلیلگران میگویند محبوبیت ارتش کاهش یافته است.
آقای کوگلمن میگوید: «نشانههای واضحی وجود دارد که نشان میدهد در ارتش اتفاق نظری بر سر مسیر درست پیش رو وجود ندارد.»
«احساس من این است که رهبران ارشد ارتش خوشحال میشوند که دیگر او را درگیر سیاست نبینند، در حالی که بسیاری از عناصر در ردههای پایین و متوسط ارتش از حامیان بزرگ خان هستند. خان سیاست را دوقطبی کرده است، جامعه را دو قطبی کرده است و ارتش را نیز دوقطبی کرده است، که انجام آن کار دشواری است.»
حالا چه میشود؟
قرار است امسال انتخابات سراسری برگزار شود، اما بیم آن میرود که به همان دلایلی که انتخابات مجلس استانی به تأخیر افتاد – بودجه ناکافی و وضعیت امنیتی – این انتخابات نیز با همان دلایل به تأخیر بیفتد. آقای بلال میگوید که این بسیار خسارتآور است.
«من فکر میکنم که این امر بسیار مایه تأسف خواهد بود و احتمالاً به روند دموکراتیک در پاکستان آسیب میرساند، شاید به شیوهای ترمیمناپذیر. ما هرگز شاهد به تعویق افتادن انتخابات نبودهایم.»
دولت و حزب تحریک انصاف آقای خان قبلاً درباره انتخابات گفتگو کردهاند. در حالی که توافق مشترکی وجود دارد که انتخابات سراسری و استانی باید همزمان برگزار شود، هنوز توافقی در مورد زمان وقوع آن وجود ندارد.
اما به گفته خانم سرفراز، حتی توافق در مورد تاریخها نیز ممکن است کافی نباشد.
او با این استدلال که اگر هر دو طرف دقیقاً آنچه را که برای منصفانه نگه داشتن انتخابات انتظار دارند مشخص نکنند، هر دو نتیجه را به چالش میکشند و به چند دسته کردن کشور ادامه میدهند میگوید: «حتی اگر انتخابات هم اکنون برگزار شود، تا زمانی که احزاب سیاسی تصمیم نگیرند خطوط قرمزشان چیست، راه حلی برای مناقشه وجود نخواهد داشت.».
حالا دیگر نوبت سیاستمداران است که به توافقی برسند و این هم کاری است دشوار در کشوری که آکنده از شکافهای سیاسی است.
خانم سرفراز میگوید: «شما رقیب سیاسی هم هستید، دشمن شخصی هم نیستید.»
«وقتش رسیده است که امور را به پیش ببریم و با هم گفتوگو کنیم تا تمام نظام از هم نپاشیده است.»