ضرورت گذار از جمع‌گرایی با روایت سنت منازعه‌ میان‌قومی به فردگرایی توسعه‌محور در افغانستان

0 14


قومیت در افغانستان

منبع تصویر، Social Media

  • نویسنده, سید مهدی منادی
  • شغل, استاد دانشگاه

افغانستان یک کشور چند قومی بوده و چگونگی تعامل میان اقوام یکی از شاخصه‌های مهم ثبات یا بی ثباتی در کنار شاخصه‌های مهم دیگر مانند مداخله و یا رقابت‌های قدرت‌های منطقه و جهانی بوده است. تلاش برای کسب قدرت بیشتر در ساختار سیاسی کشور و سلطه بر اقوام دیگر یکی از واقعیتهای انکارناپذیر افغانستان بوده است.

توضیح تصویر،

مجموعه «ناظران می‌گویند» بیانگر نظر نویسندگان آن است. بی‌بی‌سی فارسی می‌کوشد در این مجموعه، با انعکاس دیدگاه‌ها و افکار طیف‌های گوناگون، چشم‌اندازی متنوع و متوازن از موضوعات مختلف ارائه کند. انتشار این آرا و نقطه‌نظرها، به معنای تایید آن‌ها از طرف بی‌بی‌سی نیست.

جوامع چند قومی، قومیت گرایی و وجود شکاف‌ها میان آنها از دیرباز با چالش‌های عدیده‌‌ای همراه بوده است. ماهیت روابط میان اعضای درون قومی اغلب جنس ارزشی داشته تا هنجاری؛ در حالی که روابط برون قومی بیشتر ماهیت هنجاری دارد. در تفسیر این دو نوع روابط باید گفت که روابط ارزشی ماهیت احساسی و عقیدتی دارد و کمتر ظرفیت تجزیه و تحلیل براساس سازه‌های عقلانی را داراست. در حالی که روابط هنجاری؛ ماهیت عقلانی داشته و بیشتر با ایده‌آل‌ها و علایق عدالت‌خواهانه‌ٔ مردم مطابقت دارد. براساس این دیدگاه، قومیت -یا بخشی خاصی از ساختار جامعه قومی- بیشتر به پیوندهای مشترک ارزشی و عاطفی وابسته است تا هنجارها؛ که می‌توان آنها را از طریق استدلال منطقی قانع ساخت.

با توجه به روند در حال توسعه فردگرایی و گذار به سمت روابط هنجاری میان گروه‌های قومی و درون قومی، دو بحث متفاوت به وجود می آید. اول تعامل و تعارض مكان گروه‌های قومی کلان که سابقه‌ی تعارض در جنگ‌های داخلی داشته‌اند و دوم گروه‌های قومی که در حال هويت‌یابی از بدنه ساختار اقوام کلان‌تر هستند. این روند تغییر را می‌توان در دو سطح به عنوان مصداق مطرح کرد:

الف.ظهور رهبران تازه که رهبری سنتی را قبول ندارند.



Source link

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.