طالبان و تغییر فضای دیپلماتیک؛ «رقابت روسیه و آمریکا و ناامیدی چین»
- نویسنده, آنتونیو جیستوزی
- شغل, پژوهشگر
مجموعه «ناظران میگویند» بیانگر نظر نویسندگان آن است. بیبیسی فارسی میکوشد در این مجموعه، با انعکاس دیدگاهها و افکار طیفهای گوناگون، چشمانداز متنوع و متوازنی از موضوعات مختلف ارائه دهد. انتشار این آرا و نقطهنظرها، به معنای تایید بیبیسی نیست.
هنگامی که ایمن الظواهری، رهبر القاعده در جولای/ژوئیه ٢٠٢٢ کشته شد، بسیاری فکر میکردند که معامله دوگانه طالبان به طور قطعی افشا شده است و برای همیشه فرصت بهبود روابط امارت با ایالات متحده از دست رفته است.
در واقع، این پندار از همان آغاز ایراد داشت. به جز از شبکه حقانی که تظاهراتی را سازماندهی کرد، طالبان واکنش ملایمی داشتند. در واشنگتن نیز از احساسات ضد امارت و انتقاد از کارکرد طالبان خبری نبود و اگر منابع محلی راست گفته باشند، بیشتر حملات هواپیماهای بدون سرنشین علیه اهداف القاعده در افغانستان در هفتههای بعدی، از سوی هر دو طرف پوشش خبری نیافت.
سپس در ماه سپتامبر، آزادی بشر نورزی، اظهارات مقامات دولت بایدن در مورد همکاری احتمالی در مبارزه با تروریسم، و ایجاد یک صندوق امانی در سوئیس برای رسیدگی به ذخایر مسدود شده بانک مرکزی افغانستان، همه بر این حس افزوده است که دولت بایدن در حال کاهش دشمنی با امارت است، نه افزایش آن.
اکنون منابع طالبان و مقامات مستقل در وزارتخانهها می گویند که در چند هفته گذشته، آمریکاییها برای پشتیبانی از مبارزه طالبان بر ضد داعش، حمایت مالی ١٠ میلیون دلار/دالر در هفتنه را آغاز کردهاند. این پول افزون بر ٣٠ میلیون دالر بودجه سازمان ملل متحد است که در سال گذشته به طور منظم به امارت رسیده است. آمریکا و طالبان به گونه رسمی، این گزارش را تایید نکردهاند و روشن است که حتی اگر این اتهامات حقیقت داشته باشد، هیچ طرفی حاضر نخواهد بود برای آن تبلیغات کند.
قطع نظر از صحت و سقم این موضوع، دست کم میتوان گفت که چنین شایعاتی وجود دارد و بیانگر برداشت مقامات ارشد طالبان از آمریکاست.
روند نزدیک شدن آمریکا با طالبان توجه قدرتهای منطقه را جلب کرده است. همان منابع وزارتی که در بالا ذکر شد و شمار از منابع دیگر در داخل ادارات طالبان در ولایات، به نشانههای متعدد از نارضایتی همسایگانی مانند ایران، روسیه و چین اشاره میکنند که البته هیچ یک از آنها طرفدار ایالات متحده نیستند و نمیخواهند شاهد افزایش دوباره نفوذ آن در افغانستان باشند.
این منابع می گویند که مستشاران چینی که پس از تغییر رژیم در آگوست ٢٠٢١ در شمار معدود از وزارتخانه هایی مانند دفاع و معدن مستقر شده بودند، اکنون تقریباً همه رفتهاند، به جز تعدادی که در وزارت معادن باقی ماندهاند.
بهعلاوه نزدیک شدن ظاهری طالبان با آمریکاییها، چینیها ممکن است نارضایتیهای دیگری نیز داشته باشند. به گونه نمونه، از روابط اقتصادی میان طالبان و چینیها، به دلیل اینکه چینیها هنوز نتوانسته اند جای خودرا در پروژههای کلان اقتصادی پیدا کنند، خبری نیست.
روسها با ارائه مشوقهای مالی، جدیتر از چینیها تلاش دارند تا با امریکاییها رقابت کنند. در پایان ماه سپتامبر، قراردادی را برای عرضه نفت و گاز با قیمتهای بسیار پایین با امارت امضا کردند. بر اساس گزارشها، روسها نیز از تمایل امارت به سمت واشنگتن نگرانند و اکنون به دنبال به دست گرفتن ابتکار عمل دیپلماتیک هستند.
تحت فشار آمریکا، گروهی از عملگرایان از جمله ملا برادر، ملا یعقوب، وزیر امور خارجه، عباس استانکزی و حتی سراج الدین حقانی و انس حقانی در داخل امارت اکنون بار دیگر موضوع نیاز به یک دولت فراگیرتر را مطرح میکنند.
روسها در برابر ابتکار دیپلماتیک آمریکا که منجر به توافق ماه فبروری/فوریه ٢٠٢۱ با طالبان در دوحه شد، رقابت میکردند اکنون از مذاکرات بین امارت و «جبهه مقاومت ملی» حمایت میکنند. منابع طالبان میگویند که احمد مسعود در ماه نوامبر در مسکو با ملا یعقوب ملاقات کرده است. این گفتگوها رسمی نبوده و هنوز از سوی هیچ طرفی تایید نگردیده است. با توجه به نتایج گذشته چنین مذاکراتی، تعجبآور نخواهد بود که هردوطرف تمایلی برای تبلیغات آن، نداشته باشند.
هسته اصلی رهبری طالبان فعلاً با هرگونه تغییر جهت مخالف است و فکر میکند که شاید بتوان پیشرفتهای اندک در روابط امارت با ایالات متحده آمریکا را حتی در غیاب به رسمیت شناختن دیپلماتیک، حفظ کرد. پیامهایی که از رهبری طالبان بدست میرسد، نشان میدهد که آنها دیگر امیدی برای به رسمیت شناخته شدن، ندارند.
پس از اینکه تعلیق اجرای حدود در دو تابستان گذشته و به نمایش گذاشتن میانه روی، هیچ پاداشی برای شان نداشت، این مجموعه اکنون تصمیم گرفتهاند تا اجرای حدود شرعی را از سر گیرند. مجازات عمومی مجرمان بیدرنگ آغاز شد که نظرات بسیار منفی را در اروپا و آمریکای شمالی برانگیخت.
سخنرانیهای عمومی اعضای ارشد طیف تندرو طالبان نشان میدهد که نه تنها برنامهای برای عقبنشینی از ممنوعیت آموزش دختران در دست نیست، بلکه بر مبنای شایعاتی که در میان طالبان وجود دارد، ممکن است محدودیتهای بیشتری از جمله ممنوعیت تحصیل دانشگاهی برای زنان در راه باشد.
تنها نشانه انعطاف و تشکیل حکومت فراگیر، انتصاب سومین معاون وزیر/معین هزاره، شیخ مدارعلی کریمی، در وزارت شهرسازی بود. این اقدام همچنین میتواند تلاشی برای آرام کردن ایرانیها، سومین قدرت منطقهای تلقی گردد که احتمالاً از آخرین تحولات نگرانند.
این که طالبان پذیرفتند با جبهه مقاومت ملی مذاکره کنند، را نیز میتوان نشانه حسن نیت نسبت به روسیه خواند.
در واقع، به احتمال زیاد، قصد امارت این است که قاطعانه به سمت هیچ قدرت خارجی متمایل نشود، بلکه با ایجاد توازن بین آنها، باعث ایجاد رقابت میان آنها برای نفوذ بیشتر بالای طالبان گردد که در نتیجه میتواند برای طالبان بسیار سودآور باشد.
مدلی که دنبال میشود، الگوی سلطنت و نخستین جمهوریت به رهبری داوود در دهههای ١٩٥٠-١٩٧٠ است.
همانطور که تجربه رئیس جمهوری داوود نشان داد، در بلند مدت این توازن ظریف به احتمال زیاد از هم بپاشد، که به طور بالقوه پیامدهای بسیار منفی خواهد داشت.
منابع طالبان در وزارتخانهها میگویند که چینیها و روسها پیشرفت کُند طالبان در برخورد با جهادگران خارجی مرتبط با القاعده را به عنوان تلاش عمدی برای قرار دادن امارت به عنوان شریک بالقوه برای تلاشهای آمریکا برای بیثبات کردن آسیای مرکزی تفسیر میکنند.
بر اساس گزارشها، طالبان میترسند که چنین تئوریهای توطئه ممکن است برخی از همسایگان آنها را وادار کند که در تصمیم خود برای حمایت نکردن از هیچ جنبش مخالف طالبان، تجدید نظر کنند.