عشق و رنج روی بزرگترین موج جهان در نازاره؛ «پشت سرم افق سیاه شده بود»
از سال ۲۰۱۱ و بعد از رکوردشکنی گرت مکنامارا، موجسوار اهل هاوایی در نازاره، این شهر به مرکز بلامنازع بزرگترین موجهای جهان تبدیل شده است
- نویسنده, مایک هنسن
- شغل, بیبیسی
اندرو کاتن از بالکن خانهاش به بیرون خیره شده. لباس غواصی که به تن دارد در حال خشک شدن است. او جایی ایستاده که میتواند همه چیز را ببیند؛ امتداد ساحل شنی، غبارحاصل از نمک، نوک یک صخره بلند و یک فانوس دریایی قرمز.
اما مهمتر از اینها امواجی است که در ساحل شهر نازاره جلوی چشمان او در تلاطمند. این امواج امروز – دستکم به طور نسبی – کوچک هستند اما در پسزمینه آبهای کفآلود در حال جوش و خروش دیده میشود.
وقتی اندازه موجها مناسب و موجسواران، سوار بر آنها در حال حرکت باشند، این منظره شکلی کاملا متفاوت به خود میگیرد.
نازاره، شهری کوچک در حدود صد کیلومتری شمال لیسبون است و به امواج سر به فلک کشیدهاش شهرت دارد؛ امواجی که ارتفاعشان گاهی به اندازه یک ساختمان ۱۰ طبقه هم میرسد.
برای نسلهای متمادی از ماهیگیران محلی، این شرایط با خطر و مرگ مترادف است. برای کاتن اما این یک روش زندگی و پول درآوردن است.
او میگوید: «به طرز عجیبی این کار را به نوعی به یک شغل تبدیل کردم. به این ترتیب که وقتی موجها بزرگند بیرون میروی و تمام روز در ساحل هر کاری که لازم باشد را انجام میدهی.»
اگر روز خوبی برای موجسواری باشد، کاتن بدون نگاه کردن به دریا هم میفهمد. وقتی بزرگترین و پولسازترین موجهای جهان از راه میرسند، او به محض بیدار شدن و قبل از این که حتی چشمانش را باز کند، متوجه وجودشان خواهد شد.
او میگوید: «بعد از مدتی زندگی کردن در اینجا، میتوانم اندازه موجها را از روی صدای تلق تلق پنجرهها تشخیص دهم.»
اما امواج این ساحل چگونه شکل میگیرند؟
سرمنشا این امواج در واقع درهایست که میلیونها سال پیش در آبهای آرام و سرد اقیانوس اطلس شکل گرفته. این دره عمیق در فاصله ۲۱۰ کیلومتری از ساحل شهر نازاره و در عمق ۵ کیلومتری از سطح اقیانوس واقع شده و تا نزدیکی خط ساحلی ادامه دارد. این دره از ساحل نازاره شیب تندی به سمت بالا دارد که وقتی همه شرایط با هم هماهنگ باشد، تودهای از آب را به سمت کوهها هدایت میکند.
اما موجهای نازاره به افسانههای محلی هم راه یافتهاند. گفته میشود که روز ۱۴ سپتامبر سال ۱۱۵۲ یک شکارچی محلی از لبه یک صخره به درون آبهای وحشی اقیانوس سقوط کرده اما به دست نیرویی مقدس از مرگ نجات یافته است، داستانی که باعث شده شهر نازاره برای همیشه در ذهن مردم پرتغال با بهشت، جهنم و آبهای خروشان گره بخورد.
برای کاتن و سایر موجسواران این منطقه اما موجهای نازاره پیشینهای مدرنتر و کمتر دراماتیک دارند. ماجرا برای آنها از ایمیلی که شخصی به نام دینو کاسیمیرو در سال ۲۰۰۵ فرستاد، آغاز شد.
کاسیمیرو پسر یکی از ماهیگیران محلی در نازاره است. او در کودکی درپوش جعبههایی که برای بستهبندی صید استفاده میشد را میدزدید و از آنها به عنوان تخته موجسواری استفاده میکرد.
او با تخته موجسوای موقتیاش به ساحل «پرایا دو نورته» که به داشتن موجهای غولآسا معروف است میرفت. کاسیمیرو در مورد واکنش خانوادهاش میگوید: « آنها میگفتند که جانم را از دست خواهم داد. آنها به موجها به چشم شیطان نگاه میکردند. در نازاره رابطه مردم با اقیانوس، آمیزهای از عشق و نفرت است. چون از یک طرف غذایمان را تامین میکند و از طرف دیگر جان عزیزانمان را میگیرد.»
کاسیمیرو در این کار پشتکار زیادی داشت اما بعضی روزها شک و تردید او برای زدن به دل امواج ساحل به اندازه خود این امواج بزرگ بود. او میگوید: « روی شنهای ساحل مینشستیم و به امواج عظیم و بیعیب و نقصی چشم میدوختیم که هیچکس بر آنها سوار نبود چون نه اعتماد به نفس این کار را داشتیم و نه مهارت و ابزار لازمش را.»
با این حال کاسیمیرو افرادی را میشناخت که احتمالا از پس این کار برمیآمدند.
آن زمان ده سالی از شکلگیری موجسواری همراه با جتاسکی در هاوایی میگذشت. این ورزش که در آن موجسواران یکدیگر را به نوبت با کمک جتاسکی روی موجها میکشند، به ورزشکاران با دل و جرات این امکان را میهد که پا به پای غیرقابلدسترسترین و پرسرعتترین موجها حرکت کنند.
وقتی امواج ساحل به بلندترین حالت ممکن رسید، کاسمیرو با دوربینش از آنها عکس گرفت. بعد دوربینش را به کامپیوتر وصل و شروع به گشتن در فضای مجازی کرد: «در اینترنت دنبال مشهورترین موجسواران دنیا گشتم. اما داریم از سال ۲۰۰۵ حرف میزنیم. الان دیگر همه اینستاگرام و فیسبوک دارند. آن موقع اصلا آسان نبود. اما گرت وبسایت خودش را داشت که در گوشه صفحه آن دکمه «تماس با من» دیده میشد.»
دوپونت فرانسوی سال ۲۰۱۶ به همراه شریک زندگیاش که او هم موج سوار است و گاهی جتاسکی میراند، برای اولین بار به نازاره آمدند
صدای یک زن در رادیو میپیچید: «سه موج غولپیکر در حال نزدیک شدن هستند.»
جت اسکی که کاتن پشت فرمانش نشسته روی سطح موج بالا میرود. گرت مکنامارا، سوار بر تخته موجسواری در جهت مخالف به سمت پایین در حال حرکت است و دیگر راه برگشتی ندارد.
این بهترین زاویه ممکن برای کاری که میخواهد انجام دهد، نیست.
مکنامارا میگوید: «میخواستم از عمق خیلی بیشتری وارد موج شوم. تا آخرین لحظه طناب در دستانم بود. با کمک آن تا پایین موج رفتم و با قدرت هرچه تمامتر از آن خارج شدم . وقتی به دریا در پشت سرم نگاه کردم، همه افق سیاه شده بود.»
اول نوامبر ۲۰۱۱ بود. ۶ سال پس از اولین ایمیل کاسیمیرو به مکنامارا؛ یک سال پس از روزی که مک نامارا در فانوس دریایی نازاره ایستاد و گفت «جام مقدس»اش را یافته.او حالا روی بلندترین موجی که تا حالا بر آن سوار شده بود، ایستاده بود.
او میگوید: «صدای موج را نمیشنوی. سرعت حرکت آنقدر زیاد است که تنها چیزی که میتوانی بشنوی صدای بادی است که از کنار گوشهایت میگذرد. حتی نمیتوانی به چیزی فکر کنی. در خلسه فرو رفتهای و فقط قلبت را دنبال میکنی. این نهایت هیجان است. مثل راندن جلوی بهمن، وقتی به جای فرار کردن از بهمن، آن را به تمسخر میگیری.»
دوپونت و دیوید تصاویر مصدومیتهایشان را در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارند
مکنامارا با موجسواری بر موجی به ارتفاع ۲۴ متر، یک رکورد جهانی از خود به جا گذاشت. این یک پیروزی نه فقط برای او که برای طرح منحصر به فرد برنامهریزی شهری که کاسمیرو پیشنهاد داده بود، به حساب میآمد. او معتقد بود آبهای نازاره ظرفیتی فراتر از ماهیگیری و جذب توریست در تابستان دارند، ایدهای که توانست نظر شهرداری این شهر را جذب کند.
پدرو پیسکو، عضو یکی از تیمهای کوچک شهرداری که به همراه خود کاسیمیرو روی این ایده سرمایهگذاری کردند، میگوید: « بودجه هنگفتی نداشتیم اما میدانستیم میتوان با امواج ساحل کاری کرد که به اندازه ۲۰ تا ۳۰ سال بودجهمان را تامین کند.»
آنها گروه کوچکی از موجسواران را به خدمت گرفتند و تجهیزات لازم را تهیه کردند. میخواستند شهر کوچکشان را به دنیا بفروشند اما بقیه مردم نازاره دید مثبتی نسبت به این ایده نداشتند.
کاسیمیرو میگوید: « اولش هیچ کس ما را قبول نداشت. نه حتی یک نفر. خیلی سخت بود. همه مسخرهمان میکردند. میگفتند وقتمان را هدر میدهیم. هیچ حامی مالی حاضر نمیشد از ما حمایت کند.»
وقتی مکنامارا به نازاره آمد، این شک و شبههها چندان هم بیمورد به نظر نمیرسید.
جتاسکیها، آنقدری که باید قوی نبودند. کیسههای پلاستیکی سرگردان در آب موتورشان را از کار میانداخت و راننده و موجسوار را به شکل خطرناکی جلوی موج بعدی تنها میگذاشت.
حتی اگر جتاسکیها درست کار میکردند هم کاتن به عنوان راننده اعتراف میکند که خودش مهارت لازم برای هدایتشان را نداشت.
یک روز قبل از این که مکنامارا رکورد جهانیاش را به جای بگذارد هم یک جتاسکی از کار افتاده و کاتن مصدوم شده بود. به این ترتیب اصلا قرار نبود آنها صبح روز بعد برای موجسواری بروند. اما بعد نظرشان تغییر کرد. مکنامارا، کاتن و ال منی عضو دیگر تیم که اهل ایرلند شمالی بود تصمیم گرفتند آن روز این کار را انجام دهند و موفق به سواری روی موجی شدند که خیلی چیزها را عوض کرد.
ژوستین دوپونت، موجسوار زن اهل فرانسه، میگوید: « وقتی طناب را رها میکنی، حس میکنی تنها شدهای. موج همچنان زیر پاهایت در حال شکل گرفتن است و از کف اقیانوس بالا میآید. انگار داری سوار بر آسانسور بالا میروی. بعد سرعتات بیشتر و بیشتر میشود و حس میکنی داری از ۱۰۰ درصد حواس و تواناییهایت به عنوان یک انسان استفاده میکنی. انگار حالت ابرقهرمان خود را فعال کرده باشی. فقط در لحظه زندگی میکنی و هیچ چیز دیگری غیر از آن لحظه وجود ندارد.»
دوپونت، ویدیوی موج سواری مکنامارا در نازاره در سال ۲۰۱۱ را دیده بود. همینطور عکسی از رکوردشکنی دوباره او در سال ۲۰۱۳ در همین ساحل را که در فضای مجازی به شکلی گسترده منتشر شده بود.
با این حال وقتی در ۲۰۱۶ به همراه شریک زندگیاش فرد دیوید – موج سوار و گاهی راننده جتاسکی- برای اولین بار به نازاره آمد، یادآوری آن تصاویر به همان اندازه که الهامبخش بود، باعث وحشتاش میشد.
او میگوید: «به شدت عصبی و تحتتاثیر این فیلمها بودم. وقتی وارد آب شدیم، موجها خیلی بزرگ نبودند. فرد به من گفت “اگر از موجهای به این اندازه بترسی، ماندن در اینجا برایمان سخت خواهد شد!” در نهایت توانستم بر ترسم غلبه کنم.»
دوپونت که حالا ۳۱ ساله شده، یکی از بهترین موجسواران موج بزرگ در سراسر دنیاست. او در فوریه ۲۰۲۰ چنان سواری زیبا و هیجانانگیزی از یکی از امواج نازاره گرفت که کمتر کسی تا کنون از پس آن برآمده است.
اما ترس همچنان به قوت خود باقی است و طبیعی هم هست چرا که خطر در هر لحظه وجود دارد. ژانویه همین امسال مارسیو فریره ۴۷ ساله، موج سوار کارکشته موجهای بلند جهان اولین موجسواری شد که جانش را در پرایا دو نورته از دست داد.
دوپونت میگوید: «وقتی همه چیز خوب است، روی موجها احساس آزادی میکنی، حس زنده بود. اما به محض این که اشکالی پیش میآید، با خودت فکر میکنی ‘بله، جانم در خطر است.’ هیچوقت نمیتوانی مطمئن باشی موج چطور با تو برخورد میکند و زیر آب شرایط به شدت خشن است.»
سال ۲۰۱۷، یک اشتباه محاسباتی کوچک کاتن – موقعی که توسط مکنامارا روی موج کشیده میشد- باعث به هم خوردن تعادل او شد. او بعد از برخورد با موج نزدیک ۷ متر به هوا پرتاب شد و با چنان شدتی روی سطح آب افتاد که کمرش شکست. اما بعد از یک سال دوباره موجسواری را شروع کرد.
او میگوید: «روش امنی برای این کار وجود ندارد و نمیتوان به چنین ذهنیتی به دریا رفت. یا باید لذت بردن از این کار را یاد بگیری و یا به کلی فراموشش کنی.»
نازاره به لطف موجهای بزرگ خود در طول فصل زمستان، جمعیت متفاوت از گردشگران را در زمان متفاوت از سال جذب میکند
دسامبر سال ۲۰۱۰ وقتی مکنامارا به نازاره آمد، روزنامه محلی این شهر «رژیائو دا نازاره» اهمیت چندانی به این موضوع نداد و سهم کنفرانس خبری این موجسوار اهل هاوایی در کنار شهردار وقت نازاره ژرژ بوروسو تنها یک سوم از صفحه ۱۲ روزنامه بود.
کمتر از ۴ ماه قبل از آن اما همین روزنامه گزارشی ویژه با عنوان « حرفههای در آستانه انقراض» کار کرده بود که از افول صنایع سنتی در شهری با سقفهای سفالی و سنگفرشهای صیقلی ابراز تأسف میکرد و با ترس و نگرانی از آیندهای که انتظارشان را میکشید، حرف میزد.
این مقاله اما هرگز پیشبینی نمیکرد که چند سال پس از آن، یک موج بزرگ چه چیزهایی میتواند با خود به شهر بیاورد.
کامیونهای مواد غذایی و فروشندگان کالا که در طول مسیر جاده به سمت فانوس دریایی صف میکشند و اتوبوسهای پر از مسافران عمدتا جوان که برای پیدا کردن یک چشمانداز خوب نسبت به ساحل با هم رقابت میکنند. هزاران نفر روی صخرهها صف کشیدهاند و پهپادهای در حال پرواز در آسمان از جتاسکیها و موجسواران موقع درنوردیدن موجهای غولآسا فیلم میگیرند.
بعد از مخالفتهایی که در ابتدا از سوی عدهای در آن سوی اقیانوس اطلس شکل گرفت، نازاره حالا مرکز بلامنازع بزرگترین موجهای جهان است.
از سال ۲۰۱۱ و بعد از رکوردشکنی مکنامارا در نازاره، رکورد جهانی موجسواری بر بزرگترین موج دنیا دو بار شکسته شده و هر دو بار هم در همین شهر بوده است.
این رکورد در حال حاضر به سباستین اشتویتنر آلمانی تعلق دارد که در اکتبر ۲۰۲۰ روی موجی ۲۶ متری سواری کرد.
در میان موجسواران زن هم دوپونت فرانسوی و مایا گابریلا از برزیل بر سر این رکورد با هم در رقابت هستند اما این رکورد به هر کدام از آنها هم که برسد باز نام نازاره در کنار آن ثبت خواهد شد.
کاتن بخشی از گروه کوچکی بود که موجسواری همراه با جتاسکی را برای اولین بار در نازاره راه انداختند
نازاره علاوه بر داشتن بزرگترین موجهای جهان، یکی از قابل دسترسترین مراکز موجسواری هم هست.
در کورتس بنک کالیفرنیا – که نزدیکترین رقیب نازاره است- موجها در ۱۶۰متری ساحل و تنها چند روز در طول سال شکل میگیرند.
در مقابل، نازاره با ماشین تنها ۹۰ دقیقه با نزدیکترین فرودگاه بینالمللی فاصله دارد و موجها به اندازهای به ساحل نزدیک هستند که ناظران ایستاده روی بلندی حتی می توانند صدای فریادهای موجسواران را بشوند و گویی در یک استادیوم ورزشی هستند.
فانوس دریایی که زمانی به ماهیگیران هشدار میداد از صخرهها دور شوند، حالا به پای ثابت تصاویر مسحورکننده شبکههای مجازی تبدیل شده و گردشگران را به نازاره میکشاند.
این فانوس دریایی از سال ۲۰۱۵ هم موزه موجسواری نازاره را در خود جای داده که هر بلیط آن ۲ یورو است. این موزه پارسال ۳۷۱ هزار و ۳۹۱ بازدیدهکننده داشته که تقریبا ۵ برابر بازدیدکنندگان در سال اول افتتاح آن است.
بنا بر یک گزارش، تعداد گردشگرانی که به نازاره سفر میکنند، طی یک دهه پس از سال ۲۰۱۰ سه برابر شده است.
دوپونت و شریک زندگیاش در حال حاضر دور از شلوغی نازاره و در خانهای ساکت و محاصره شده با درختهای کاج زندگی میکنند که با ماشین ۱۵دقیقه با شهر فاصله دارد.
او میگوید: «باورکردنی نیست. سال ۲۰۱۶ وقتی به فانوس دریایی میرفتیم، شاید دو نفر آدم آنجا میدیدیم. حالا پر از آدم است و ترافیک هم راه را بند میآورد. تقریبا هیچ راه دسترسی برای ما موجسواران وجود ندارد که بتوانیم موجهای را بررسی کنیم. قبلا با کلاه بافتنی حامی مالیام بیرون میرفتم اما الان به نوعی آن را پنهان میکنم چون نمیخواهم مردم جلویم را بگیرند و ۱۰۰ تا سوال بپرسند. آنها بیاندازه خوب و مهربان هستند اما همه چیز خیلی تغییر کرده.»
هجوم گردشگران قطعا پول بیشتری هم برای شهر به همراه داشته. کسب و کارهایی که قبلا تنها تابستانها درآمدزایی داشتند حالا در طول فصل موجهای بزرگ در زمستان هم همچنان پررونق باقی میمانند.
اما اوضاع برای همه کاسبان محلی یکی نیست. به عنوان مثال کفاشها، خیاطها و بافندگان سبد در بین جمعیتی که برای تماشای موجسواری میآیند، مشتری زیادی پیدا نمیکنند.
اما سود و منفعت در آب هم درست مثل خشکی به طور مساوی تقسیم نمیشود.
کاتن میگوید: هر سال موجسواران روی موجهای بزرگ زیادی سواری میکنند اما رسانهها در نهایت فقط روی یک موج و یک موجسوار انگشت میگذارند که معمولا هم بهترین موج یا موجسوار نیستند.»