«مجری-بازجو» و ماجرای فردوسیپور؛ عصبانیت اصولگرایان و فرصتی برای تلافیجویی
- نویسنده, مسعود آذر
- شغل, بیبیسی
مصاحبه جنجالی عادل فردوسیپور، تهیه کننده و مجری سابق برنامه ۹۰ با علیرضا جهانبخش، بازیکن تیم ملی فوتبال ایران بازتاب گستردهای در رسانهها و شبکههای اجتماعی داشت.
با گذشت چهارماه از جام جهانی فوتبال در قطر و فروکش کردن تب و تاب این بازیها، آقای فردوسی پور به سراغ حاشیههای حضور تیم ملی ایران در این مسابقات رفته و به دلیل همزمانی این بازیها با جنبش اعتراضی در ایران، از بازیکن تیم ملی سوالاتی پرسیده که از نظر طرفداران حکومت «بازجویی» توصیف شده است.
مساله «بازجویی» در رسانه، پیش از این توسط مخالفان جمهوری اسلامی بارها مطرح شده است. آنها برخی از خبرنگاران صدا و سیما را که در مصاحبه با زندانیان، اتهاماتی را در قالب سوال مطرح کردهاند به «بازجویی» مصاحبهشوندگان در بند متهم کردند.
بنا به گفته بعضی از افراد بازداشتی، این خبرنگاران همراه نیروهای امنیتی در محل و زمان بازداشت حاضر میشوند و گزارش و فیلم تهیه میکنند. محور این مصاحبهها ابزار پیشمانی از فعالیتهای سیاسی و مدنی یا اعتراف به انجام کارهای نکرده است و این مصاحبهها به عنوان اعترافات تلویزیونی شهرت دارد.
و در میان خبرنگاران طرفدار جمهوری اسلامی، برخی مانند آمنهسادات ذبیحپور و علی رضوانی که از سوی مخالفان، «بازجو-خبرنگار» خوانده میشدند، در فهرستهای تحریم غرب نیز قرار گرفتند. حالا اما در پی انتشار مصاحبه عادل فردوسیپور، رسانههای حامی حکومت ادعای مشابهی را مطرح کردهاند و در تلاش هستند تا این مجری محبوب ورزشی را با توصیف «مجری- بازجو» بیاعتبار کنند.
برخی از رسانههای حامی حکومت گفتهاند آقای فردوسیپور بیش از آنکه به دنبال روشنگری باشد، قصد داشته «بیانیه سیاسی» بخواند و از سکوت یا همراهی نکردن بازیکنان تیم ملی فوتبال با معترضان در جام جهانی «انتقام بگیرد» و در مسیری گفتوگو پیش رفته تا به هدف خودش برسد.
فردوسیپور در مصاحبهاش چه گفت؟
پس از حاشیههای بیسابقه فوتبال ایران در قطر، انتظار میرفت تعدادی از بازیکنان تیم ملی پس از بازگشت به کشور مصاحبه کنند و دستکم بخشی از مسایل پشت پرده اردوی تیم ملی و مسابقات را بازگو کنند، اما چنانکه سایت «رجا نیوز» میگوید هیج کدام «دم به تله» ندادند.
به نظر میرسد همانطور که مسئولان ورزشی و امنیتی موفق شدند در جریان مسابقات جام جهانی فوتبال، بازیکنان را به طرق مختلف کنترل کنند، برای بازگشت بازیکنان به کشور نیز برنامه ریزی داشتند؛ چنانکه آقای جهانبخش در این گفتوگو میگوید مسئولان توانستند تیم را در جریان مسابقات، به همان شکلی که میخواستند نشان بدهند و به عبارتی در مجموع در زمین بازی و کنار زمین بازی، مانع از اعتراض یا رفتار اعتراضی بازیکنان که نشان دهنده همراهی با مردم است، شدند.
آقای فردوسیپور در این برنامه که در روز دوشنبه بیست و یکم فروردینماه منتشر شده، در ابتدا میگوید: «از آخرین مصاحبهای که من در فوتبال ۳۶۰ انجام دادم نزدیک به ۷ ماه میگذرد. یک وقفه طولانی داشتیم و در این مدت همه ناراحت و عزادار بودیم.»
آقای فردوسیپور اتفاقات ماههای گذشته را «بسیار دردناک» و ماندگار در حافظه جمعی توصیف میکند و میگوید «جوانان و عزیزانی که در این مدت از دست دادیم و آسیب خوردند همه عاشق زندگی بودند و امید داشتند».
آقای فردوسیپور میگوید این گفتوگو به قصد «واکاوی» آنچه در تیم ملی ایران در جام جهانی فوتبال گذشته، صورت گرفته است و رفتار بازیکنان تیم ملی در اردو از جمله جشن تولد علیرضا بیرانوند، شادی بعد از گل بازیکنان مقابل اروگوئه، دیدار با رئیس جمهور و عکسهای جنجالی پیش از جام جهانی را از جمله مواردی نام میبرد که باعث شکاف بین تیم ملی با مردم شد.
علیرضا جهانبخش نیز با اشاره به شرایط ملتهب کشور در زمان برگزاری اردوی تیم ملی در اتریش و حواشی مختلف، آن اتفاقات را «یکی از نقطههای سیاه» زندگی خودش میداند و به مسایلی اشاره میکند که «مردم دربارهاش نمیدانند».
این بازیکن تیم ملی به شکل حساب شده و کلی از فشارها به بازیکنان و خانوادههای آنان و حضور «وزارتخانههای مختلف» در کنار اعضای تیم ملی سخن میگوید که باعث میشد بازیکنان برای خواندن سرود ملی یا حمایت از معترضان تحت فشار باشند و از دو دستگی بازیکنان تیم ملی در حمایت از مردم سخن گفت.
حملات گسترده اصولگرایان
در فاصله کوتاهی بعد از انتشار مصاحبه آقای فردوسیپور، فعالان رسانهای اصولگرا، به شکل یکپارچه، فشار گستردهای را به او آغاز کردند. محور اتهامی آنها، بکار بردن توصیفات «مجری- بازجو» یا «خبرنگار-بازجو» بوده است.
نوشتههای رسانههای اصولگرا نشان میدهد که دو موضوع در کانون توجه آنها در این مصاحبه بوده است: یکی حمایت و یادآوری جنبش اعتراضی به شکلی که آقای فردوسیپور به آن اشاره کرده و دیگری پرداختن به پشت صحنه اردوی تیم ملی فوتبال است. سکوت تقریبا همه رسانهها حتی رسانههای اصلاحطلب به وقایع بازیهای قطر، انگار به معنی یک توافق نانوشته برای فراموشی و نپرداختن با حاشیههای تیم ایران در جام جهانی است.
انتقاد رسانههای اصولگرا از این گفتوگو از جمله آغازین آن شروع میشود؛ جایی که عادل فردوسیپور گفته در این مدت «عزادار بودیم». رسانههایی مانند خبرگزاری فارس این کلمات را به تمسخر گرفتند و از قول «رسانههای ضد انقلاب» مدعی شدند که عادل فردوسی پور در هفت ماه گذشته مشغول برنامه ورزشی «فوتبال ۱۲۰» بوده و دستمزد آن را نیز از صدا و سیمای جمهوری اسلامی دریافت کرده است.
سایت رجانیوز، رسانه نزدیک گروه جبهه پایداری در مطلبی از حضور آقای جهانبخش در این برنامه انتقاد کرد و نوشت: «فردوسیپور برای احیای چهره فراموش شده خود نیاز به قربانی کردن یک چهره فوتبالی داشت؛ کاپیتان تیم ملی، علیرضا جهانبخش، با درک نادرست از شرایط جامعه و شاید برای تبدیل شدن به سوپرمن در فضای مجازی دُم به تله فردوسیپور داد.»
این سایت وابسته به جریان اصولگرا حرفهای «مجری اخراجی» را «یک بیانیه سیاسی» خوانده و نوشته که او قصد دارد «وجهه از دست رفته خود را اینبار در میان براندازان و معاندین دوباره برگرداند».
رجا نیوز از سخنان فردوسیپور به عنوان «رادیکالترین صحبتها» یاد کرده و از اینکه او اتفاقات سال گذشته را یادآوری کرده، عصبانی شده و نوشته است آنچه عادی فردوسیپور گفته «از روی قدرتنمایی یا صراحت نیست؛ او دوست دارد دیده شود و از لوپ انزوایی که دچارش شده متنفر است».
«خبرنگار بازجو» و سابقه چهار دهه «اعتراف اجباری»
مصاحبه روحالله زم، مدیر کانال و سایت «آمدنیوز» در برنامه تلویزیونی «بدون تعارف» از جمله برنامههایی است که از مصاحبه کننده به عنوان «خبرنگار-بازجو» یاد میشود
ظاهرا رسانههای اصولگرا و حکومتی، فرصتی پیدا کردهاند تا به بهانه مصاحبه «فوتبال ۳۶۰» اتهاماتی را که سالها از طرف رسانههای ومنتقدان رقیب به آنها وارد شده، به منتقدان برگردانند. اشاره به گذشته این دعوا نیز از برخی اظهارنظرها نمایان است؛ از جمله حمید رسایی، روحانی طرفدار حکومت که نوشت: «عادل جون، مجری-بازجو، آزارگر ورزشی تویی، بقیه اداتم نمی تونن دربیارند».
در جریان جنبش اعتراضی ماههای گذشته بارها معترضان و حتی خانوادههای کشته شده مانند خانواده نیکا شاکرمی در تلویزیون دولتی حاضر شدند و مصاحبههایی انجام دادند که در نگاه مخالفان، «اعتراف اجباری» تلقی شد. شماری از همین خانوادهها نیز بودند که حاضر نشدند در مقابل دوربینها، خواسته ماموران امنیتی و اطلاعاتی را اجابت کنند.
نگاهی به فهرست کسانی که در بیش از چهار دهه گذشته در مقابل دوربین حاضر شدند که «اعتراف» کنند بسیار بلند است. چندین برابر این افراد، فعالان سیاسی و مدنی هستند که «اعترافات تلویزیونی» آنها در دوران بازداشت و بازجویی ضبط شده،اما پخش نشده و دستگاه قضایی و امنیتی از این «اعترافات» به عنوان ابزاری برای کنترل و تهدید آنان استفاده میکند.
آیتالله محمد کاظم شریعتمداری از مراجع تقلید، نورالدین کیانوری، دبیر اول حزب توده، سیامک پورزند، روزنامهنگار، سعیدی سیرجانی نویسنده، عزتالله سحابی، فعال ملی مذهبی،احسان طبری، نویسنده، مهدی هاشمی برادر داماد «حسینعلی منتظری»، صادق قطبزاده،عضو شورای انقلاب، هاله اسفندیاری، پژوهشگر ایرانی- آمریکایی، کیان تاجبخش نویسنده و استاد دانشگاه، رامین جهانبگلو، نویسنده،علی افشاری، فعال دانشجویی، محمد عطریانفر عضو حزب کارگزاران سازندگی، محمدعلی ابطحی عضو مجمع روحانیون مبارز، متهمان به جاسوسی هستهای یا متهمان کشته شدن دانشمندان هستهای، فعالان کارگری و فرهنگی نمونهای از افرادی هستند که از ابتدای انقلاب تا کنون در مقابل دوربین ظاهر شدند و «اعتراف» کردهاند.
در سالهای گذشته علاوه بر اعترافات یکسویه و نگاه مستقیم متهمان به دوربین، برحسب نیاز یا تشخیص نیروهای امنیتی در کادر دوربین، خبرنگاری در مقابل متهمان حضور دارد. به عنوان مثال در مصاحبه مشهوری که روحالله زم، مدیر کانال و سایت «آمدنیوز» در برنامه تلویزیونی «بدون تعارف» داشت، علی رضوانی به عنوان خبرنگار سوالاتی از متهم میپرسد تا ظاهر برنامه معقولتر، طبیعی و مخاطب پسند جلوه کند.
فعالیت خبرنگاران این رسانه وابسته به حکومت در پخش «اعترافات اجباری» آنقدر علنی و پرشمار شده که وزارت خزانهداری آمریکا در اقدامی کم سابقه دونفر از خبرنگاران این سازمان به نامهای علی رضوانی و آمنه سادات ذبیحپور را در لیست تحریم قرار داد.
بعضی از متهمانی که فرصت پیدا کردند با افکار عمومی صحبت کنند (مانند مریم ممبینی، همسر کاووس سیدامامی، فعال محیط زیستی که در زندان خودکشی کرد، یا سپیده قلیان، فعال مدنی) گفتهاند این دو خبرنگار تلویزیون در اتاق بازجویی و به همراه ضبط «اعترافات تلویزیونی» آنها حضور داشتند.
در جریان «اعترافات تلویزیونی» سال ۱۳۸۸ و بازداشت گسترده طرفداران جنبش سبز، زمانی که از پخش چنین برنامههایی انتقاد میشد، آیتالله علی خامنهای در اواخر شهریور همان سال، در نماز عید فطر به صراحت اعلام کرد که « هر اقراری، هر اعترافی، شرعا، عرفا و در نزد عقلا در یک دادگاه، در مقابل دوربین در مقابل بینندگان میلیونی هر اعترافی که متهم علیه خود بکند مسموع و نافذ است اما علیه دیگری نه.»
اما آیتالله حسینعلی منتظری از مراجع وقت تقلید دو روز پس از اظهارات علی خامنهای در اول مهرماه سال ۸۸ گفت: «اعترافات متهم حتى عليه خودش نيز معتبر و مسموع نيست.»
همچنین بر اساس قوانین بینالمللی، از جمله میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی سازمان ملل که ایران نیز یکی از امضاکنندگان آن است، فشار بر زندانیان با هدف اعتراف علیه خود یا بیان مجرم بودن، ممنوع است.