موسیقی اعتراضهای ایران؛ اثر منتخب رعنا فرحان: «برای…» ساخته شروین حاجیپور
- نویسنده, حسام گرشاسبی
- شغل, روزنامهنگار موسیقی
شروین حاجیپور به خاطر ترانه «برای…» برنده جایزه معتبر گرمی شد
از نظر رعنا فرحان، خواننده سبکهای جاز و بلوز، از میان دهها اثر اعتراضی که در یک سال گذشته منتشر شدند، ترانه «برای …» ساخته معروف شروین حاجیپور در صدر قرار دارد؛ اثری که کمابیش به نماینده موسیقایی اعتراضهای ایران در سطح بینالمللی نیز تبدیل شد.
خانم فرحان به بیبیسی فارسی میگوید: «هنرمندان بسیاری در این دوره آهنگهای خوب زیادی منتشر کردهاند. بویژه آهنگ «برای …» از شروین، همانطور که میدانید، با استقبال بسیار زیادی روبرو شد، به زبانهای مختلف ترجمه، بازخوانی و اجرا شد و جایزه گرمی بهترین آهنگ برای تغییر اجتماعی را نیز دریافت کرد.»
از دلایل محبوبیت «برای…» میتوان بر فرآیند دموکراتیک جمعآوری و تولید محتوای ترانهاش تأکید کرد. آقای حاجیپور با در کنار هم آوردن توئیتهایی که در حسرت آزادی و عدالت و زندگی معمولی در ایران نوشته شده بودند، و نمایش این توئیتها در نمآهنگ ساده اثر، نشان داد که متن ترانه را دراصل «مردم» نوشتهاند. آهنگی که به معنی واقعی کلمه حرف دل مردم را زد.
حکومت ایران، اندکی پس از انتشار «برای…» و استقبال گسترده مردم معترض از آن، شروین حاجیپور را بازداشت کرد؛ بازداشتی که نشان داد جمهوری اسلامی از میزان «قدرتمند» بودن و تأثیرگذاری موسیقی در جامعه آگاهی دارد و آن را تهدیدی علیه خود میداند.
«موسیقی، صدای مردم است»
رعنا فرحان درباره استفاده از موسیقی به عنوان ابزاری برای بیان اعتراض میگوید: «موسیقی صدای مردم است؛ راهی برای ابرازاندیشه و احساسات ما. از آهنگهای عارف قزوینی درپیوند با جنبش مشروطه ایران گرفته، تا موسیقی کلیساهای گاسپل در جنوب آمریکا، آهنگ «میوه غریب» از بیلی هالیدی، آهنگهای اعتراضی وودی گاتری و باب دیلان، آهنگ «تغییری در راه است» اثر سم کوک برای جنبش حقوق مدنی آمریکا، تا آهنگهای اعتراضی انقلاب شیلی در دهه ۷۰ میلادی و حتی آهنگهای گروه کلَش در دهه ۸۰ میلادی، در تمام این نمونهها مردم دور هم جمع شدهاند و بوسیله موسیقی با هم همصدا شدهاند و این چیزی است بسیار قدرتمند.»
«میوه غریب»، با صدای بیلی هالیدی، خواننده آمریکایی سبک جاز و سوئینگ که خانم فرحان به آن اشاره میکند، نخستینبار در سال ۱۹۳۹ در «کافه سوسایتی» نیویورک اجرا شد و مخاطبانی را که آمده بودند چندساعتی خوش بگذرانند و با موسیقی سوئینگ برقصند، هاج و واج کرد. هریک از بندهای متن ترانه «میوه غریب» در آن زمان، اعتراضی بود به آزار و اذیت آفریقاییتبارها در ایالتهای جنوبی آمریکا.
برای نمونه میتوان به جملههای آغازین تکاندهنده این ترانه اشاره کرد که درباره «لینچ کردن» و بدار آویختن سیاهپوستان است: «درختان جنوب میوههای عجیبی میدهند / خون روی برگها و خون در ریشه / بدنهای سیاهی که در نسیم جنوبی تاب میخوردند / میوه عجیبی از درختان صنوبر آویزان است.»
برخی مورخین موسیقی، «میوه غریب» را یک اعلامیه و «آغازگر جنبش حقوق مدنی» در آمریکا نامیدهاند؛ آهنگی چنان تأثیرگذار بر نسلهای مختلف و گروههای سیاسی و اجتماعی گوناگون، که از سوی مجله «تایم» در سال ۱۹۹۹ و در آستانه قرن جدید، «آهنگ قرن» نامیده شد.
«منم زن، زن زندگی آزادی»
رعنا فرحان در ادامه به یکی دیگر از آهنگهای محبوبش در این دوران میپردازد؛ آهنگی که ۱۸ اسفند سال گذشته، به مناسبت روز جهانی زن منتشر شد و به زنان شجاع ایران و جهان تقدیم شد.
او میگوید: «آهنگ برگزیده دیگر من، اثری است که ترانهسرای عزیز خانم سهیلا قدسطینت در آن روزها برایم فرستاد. ترانهای به نام «زن، زندگی، آزادی». او به قول خودش این ترانه را به صورت خودجوش و دلی برای دختران و زنان ایران نوشته بود، و من نیز افتخار داشتم که در این آهنگ با هنرمندان خوب دیگری مانند ماهان معین، گلاره شیبانی، نیکیتا و یاسمین سالکی همصدا شوم.»
دلبستگی او به این آهنگ که در حالوهوای راک فارسی تولید شده، از آن رو است که با سبک موسیقی و محتوای ترانهاش رابطه بیشتری برقرار میکند. «این ترانهها تاریخ و داستان زندگی ما را در خود منعکس میکنند و ما خود را در آنها میبینم.»
سبک و صدای این آهنگ به ساختههای خود خانم فرحان نزدیکی بیشتری دارد. او تا کنون شش آلبوم موسیقی منتشر کرده، که از میان آنها میتوان به «بازآمدم»، «بولوار عطار» و «گفتوگوی عشق» اشاره کرد. موسیقی او تلفیقی است از سبکهای جاز و بلوز با اشعاری از مولانا، حافظ و دیگر شعرای بزرگ ایران.
جاز و بلوز، ریشه در سنت همآوایی آمریکاییهای آفریقاییتبار در دوران بردهداری دارند. سنت همآوایی مردم ستمدیدهای که به هنگام کار در مزارع پنبه، یا به وقت نیایش در کلسیاها، از درد و رنج خود میخواندند و از لزوم همبستگی و غلبه بر ترس. این سنت آوازی و هر سبک و جریانی که تحت تأثیرش به وجود آمد، دستکم در سالهای اولیه شکلگیری و پیش از تجاری شدن، موسیقی اعتراض بود و بیان درد و رنج.
«شاید از این بیداد، گردم روزی آزاد»
در روزهای آغازین جنبش «زن، زندگی، آزادی» و در حالی که تنها پنج روز از کشته شدن مهساامینی گذشته بود، رعنا فرحان آوازی خواند و در صفحه اینستاگرام خود به اشتراک گذاشت، که به نهاد و سرشت بلوز نزدیکی ویژهای داشت. او در این آواز برای بیان عمق اندوهش از آنچه در ایران میگذرد، کلمات فارسی را بر نُتهای بلوز سوار کرده بود.
خانم فرحان میگوید: «من بسیار تحت تأثیر قرار گرفته بودم. میخواستم در رابطه با این خیزش کاری بکنم. دیدم که به غیر از صدای خودم چیزی ندارم. پس ترانهای نوشتم به نام «ماه گلگون» و آن را به صورت اکاپلا [یا بدون همراهی موسیقی] ضبط کردم. وقتی خواستم موسیقی به آن اضافه کنم و ضبط نهایی آن را انجام دهم دیدم که حس آهنگ بدون همراهی آلات موسیقی بهتر انتقال پیدا میکند. پس آهنگ را همانروز همانطور که بود پخش کردم.»
رعنا فرحان که نزدیک به دو دهه با انتشار آثار گوناگون الهامبخش گروهی از زنان و دختران موسیقی ایران بوده، میگوید: «موسیقی تمامی احساسات ما را در بر میگیرد و هیچکس نمیتواند زیبایی و عشق، یا غم و فریادی را که ما با شنیدن و خواندن موسیقی حس میکنیم، از ما بگیرد. اگر کسی یا حکومتی موسیقی را منع میکند، به این خاطر نیست که از موسیقی هراس دارد، بلکه اجتماع مردم و همصدایی مردم است که باعث تهدید او میشود. در این یکصدا شدن نیروی عظیمی وجود دارد و حکومت میترسد با آزاد شدن این نیرو، کنترل خود بر اوضاع را از دست بدهد. قلبم میشکند وقتی میبینم که در وطنم چه میگذرد، ولی شنیدن ترانههای جوانان ایرانیامید را در دلم زنده میکند.»