«وقتی زبالهدانی ارتش آمریکا تنها منبع غذا است»؛ ۱۰ سال جنگ بر سر مردم شمال شرق سوریه چه آورده؟
- لینا شیخونی
- بیبیسی
برای کودکی که در زبالهدانی، زباله جمع میکند، زندگی وجود ندارد
یک زبالهدانی ارتش آمریکا در شمال شرق سوریه تنها منبع غذا و درآمد شماری از ساکنان این محل است.
عالیه که ۲۵ ساله است میگوید مردم به ما میگویند باید خجالت بکشیم و ما را منزجرکننده و نفرت آور میخوانند.
تازهترین آمار سازمان ملل متحد نشان میدهد که بعد از بیش از یک دهه جنگ، در سوریه حدود ۱۵ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر نیازمند کمکهای بشردوستانه هستند. و از کل این عده، چهار نفر از هر پنج نفر، دسترسی به غذای کافی ندارند.
والا دختر دوازده ساله عالیه یکی از این افراد است «ما برای جستجوی گوشت و غذا اینجا آمدهایم چون گرسنه هستیم.»
جنگ علیه گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) اقتصاد شمال شرق سوریه را که تحت کنترل کُردهاست نابود کرده است.
والا زیر بار سنگین زبالهها
در میان انبوهی از زبالهها که با گازهای مسموم ناشی از سوختن آشغالها در دشتهای خشک اطراف شهر تلبیدار محاصره شده، گروه کوچکی از مردم در جستجوی غذا برای خوردن و پلاستیک برای فروختن هستند.
این، آن زندگی که عالیه برای فرزندانش میخواست نیست.
سه سال است که او هر روز دو ساعت راه میرود تا به زبالهدانها برسد و اغلب والا را هم با خود میبرد.
بزرگترین دختر او در خانه میماند تا از کوچکترین پسر عالیه نگاهداری کند.
عالیه و دخترش والا تا قبل از غروب آفتاب برنمیگردند و تا آنموقع خانوادهاش از گرسنگی بیطاقت شده.
او میگوید: «همیشه این رویا را داشتم که دخترانم مانند سایر دخترها تحصیل خواهند کرد. ولی الان آنها مثل خود من هستند و اصلا خواندن و نوشتن بلد نیستند.»
همسر عالیه که یک کارگر زراعی بود، دَه سال قبل فوت کرد و به دنبال آن کانون خانواده متلاشی شد.
جنگ بیاَمان، شدیدتر شدن خشکسالی و شرایط حاد اقتصادی عالیه را درمانده کرده است.
زنده ماندن به کمک زبالهها
یک کامیون به محل تخلیه زبالهها میرسد و کودکان به سرعت به طرف کامیون میدوند.
آمر، پسر ۱۵ ساله که کیسههای سیاه رنگ زبالهها را زیر و رو میکرد، تکههای پسمانده یک مرغ را پیدا کرد و در حالی که استخوانهای مرغ را میمکید به دنبال پیدا کردن خوراکیهای بیشتری رفت.
او میگوید: «اگر کارهای دیگری بود، من الان جای دیگری کار میکردم ولی برای من هیچ کار دیگری وجود ندارد.»
کودکان دوساعت راه میروند تا به زبالهها برسند
آمر تنها نانآور یک خانواده ۱۱ نفره است و از فروش پلاستیکهایی که پیدا میکند روزانه بین ۳۰۰۰ تا ۵۰۰۰ پوند سوریه (یک دلار و ۱۹ سنت تا یک دلار و ۹۹ سنت) عایدش میشود. این این مبلغ به زحمت برای زنده ماندن خانوادهاش کفایت میکند.
«همه چیز پس از جنگ سخت شده. پول نداریم حتی نان بخریم.»
برادرِ آمر دوشادوش نیروهای آمریکا علیه داعش در منطقه میجنگید ولی پس از این که اخیرا در حین گشتزنی مجروح شد، تنها میتواند پولی را که به زحمت برای رفع احتیاجات خانواده خودش کفایت میکند، به دست بیاورد.
آمر میافزاید آمریکاییها باید بیشتر به آنها کمک کنند.
جنگ علیه داعش
در سال ۲۰۱۴ آمریکا برای حمایت از نیروهای دموکراتیک سوریه که به رهبری کُردها علیه گروههای جهادی میجنگیدند، سربازانش را به منطقه اعزام کرد.
پنج سال بعد آنها پیروزیشان علیه داعش را اعلام کردند.
منطقه اکنون توسط دستگاهی مرکب از چندین قوم که تحت رهبری کُردها است اداره میشود ولی زندگی به هیچوجه عادی نیست.
رئیس یکی از سازمانهای غیردولتی که برای توسعه برنامهها در منطقه فعالیت میکند میگوید: «آنچه در شمال شرق (سوریه) اتفاق می افتد نتیجه طبیعی وضعیتِ رو به وخامت کشور است.»
او به دلایل امنیتی نخواست نامش ذکر شود.
زمینهای وسیع کشاورزی و میدانهای نفتی شمال شرق سوریه زمانی منبع اصلی درآمد این کشور بود. ولی اکنون افزایش نجومی قیمت مواد غذایی، تهدیدهای فزاینده امنیتی و دو برابر شدن جمعیت نرخ فقر را بالا برده است.
حالا بسیاری از مردم برای زنده ماندن به کمکهای بشردوستانه وابسته هستند ولی کمبود پول و مشکلات لجیستکی سبب شده کمک به همه نیازمندان نرسد.
والا در میان زبالهها غذا جستجو میکند
سازمان ملل متحد برای رساندن کمک به منطقه در تنگنا قرار دارد به خصوص پس از آن که روسیه و چین مانع صدور یک قطعنامه سازمان ملل شدند که اجازه میداد یک گذرگاه مرزیِ عبور از عراق به سوریه همچنان باز بماند.
به گفته رئیس سازمانهای غیردولتی حتی کمکهایی هم که به منطقه میرسد عمدتا به اردوگاههای پناهندگان و جاهایی که بیشترین صدمه را از جنگ خوردهاند مانند رقه و دیرالزور، فرستاده میشود و در این میان مناطق روستایی مانند دهکدههای اطراف تل بیدار، کمکی دریافت نمیکنند.
حمزه حمکی، روزنامهنگار اهل شهر قمیشلی در شمال شرق سوریه، به بیبیسی گفت شمار کسانی که برای یافتن غذا به زبالهدانیها سر میزنند افزایش یافته.
«مردم به برنامه های توسعه نیاز دارند. آنها به بازسازی احتیاج دارند ولی یک چنین برنامه هایی وجود ندارد و همین سبب افزایش نرخ فقر می شود.»
تهدیدهای بدون وقفه امنیتی سبب میشود که تامین هزینه هرگونه پروژه ای به مشکل برخورد کند. ترکیه دو رشته عملیات نظامی علیه مناطق تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه که کُردها اداره میکنند، انجام داده.
این نیروها عمدتا تحت رهبری یگانهای مدافع خلق هستند که ترکیه آنها را یک سازمان تروریستی میخواند و میگوید حضور این گروه در مرزهایش خطری برای امنیت ترکیه است.
خطر سربلند کردن مجدد داعش هم وجود دارد.
یک بالون نظارتی آمریکایی در آسمان
به دلیل حضور نظامی آمریکا در منطقه، مردم از این گونه خطرها درامانند ولی هنوز معلوم نیست تا چه مدتی پایگاههای نظامی آمریکا قابل استفاده خواهند بود.
آقای حمکی میگوید: «اگر آمریکا نیروهایش را خارج کند بیش از ۲۴ ساعت طول نخواهد کشید که تمام منطقه یا به دست دولت ترکیه بیافتد یا دولت سوریه.» و اضافه میکند که هر دو سناریو پیامدهای فاجعه باری برای مردم منطقه خواهد داشت.
«مردم با هیچ طرف مسئله ندارند. آنها فقط می خواهند با کرامت و سربلندی زندگی کنند.»
کودکانی مانند والا و آمر در تمام زندگیشان چیزی جز جنگ و نومیدی ندیدهاند.
آمر میگوید: «کاش کمی بیشتر پول داشتم که بتوانم به مدرسه بروم و (در جای دیگری) کار کنم. این تمام چیزی است که آرزویش را دارم.»