چرا بسیاری از زنان چین نمیخواهند مادر شوند؟
- سیلویا چنگ
- بیبیسی
در چین، نرخ باروری کل در سال ۲۰۲۲ به ازای هر زن ۱.۱۸ فرزند تخمین زده میشود که کاهش قابل توجهی نسبت به دهههای قبل دارد
گلوریا که ازدواج کرده و حدود ۳۰ سال دارد میگوید: «من نخواهم توانست بچههایم را تأمین کنم».
او حساب کرده است که در منطقهای از چین که او زندگی میکند اگر بخواهد فرزندی داشته باشد حدود ۲۴۰۰ دلار به هزینههای معمول زندگیاش اضافه میشود.
«حدود ۳٫۰۰۰ یوآن (۴۳۶ دلار) برای مخارج روزانه مانند غذا و خوراک، ۲٫۰۰۰ یوآن (۲۹۱ دلار) برای مهدکودک، ۱٫۰۰۰ یوآن (۱۴۵ دلار) برای پرستار نیمهوقت در صورت لزوم و حداقل ۱۰٫۰۰۰ یوآن (۱٫۴۵۶دلار) برای تحصیل و مدرسه)».
گلوریا معلم نیمهوقت مدرسه ابتدایی در استان کوانگتونگ یا کانتون در جنوب چین است. متوسط درآمد چنین شغلی در بخش خصوصی در این ناحیه از کشور چین حدود ۶٫۰۰۰ یوآن (۸۳۷ دلار) در ماه است.
او میگوید به عنوان تکفرزند خانواده مطابق سیاست تکفرزندی چین باید به طور متمرکز حواسش جمع پرداخت اقساط خانهاش باشد و برای نگهداری از دوران سالخوردگی والدینش پسانداز کند.
کاهش جمعیت
چین یک دگرگونی جمعیتی را تجربه میکند، جمعیت این کشور برای اولین بار پس از شش دهه کاهش پیدا کرده است.
آمار جدید نشان میدهد بیشتر زنان چین فقط یک بچه میخواهند یا نمیخواهند فرزندی داشته باشند.
بنابر آخرین نظرسنجی مرکز تحقیقات توسعه و جمعیت چین درصد زنان چینی که نمیخواهند فرزند داشته باشند از ٪۶ در سال ۲۰۱۵ به ٪۱۰ در سال ۲۰۲۰ رسیده است.
این آمار همچنین نشان میدهد زنان در سنین باروری تمایل کمتری به بچهدار شدن دارند. متوسط تعداد فرزندان از ۱٫۷۶ در سال ۲۰۱۷ به ۱٫۶۴ در سال ۲۰۲۱ رسیده است.
در کشورهای آسیایی دیگر مانند سنگاپور، ژاپن و کرهجنوبی میزان باروری حدود دو است و بیشتر مردم هنوز میخواهند دو فرزند داشته باشند در حالی که در چین اینطور نیست.
دکتر شوانگ چن، استادیار سیاست اجتماعی بینالمللی مدرسه اقتصاد و علومسیاسی لندن میگوید:”چین در مقایسه با این کشورها بهطور کامل ناهمخوان است. چون هم میزان باروری پایین است و هم تمایل کمی برای فرزندآوری در افراد وجود دارد”.
در آستانه برگزاری نشست عمومی برنامهریزی سالانه چین در ۴ مارس که از مهمترین مراجع برنامهریزی و تصمیمگیری این کشور است مشاوران سیاسی پیشنهادهای متعددی برای افزایش زادآوری در این کشور پیشنهاد میدهند.
پیشنهادها شامل حمایت از زنان مجرد برای انجماد تخمک و حذف هزینه آموزش و کتابهای درسی از مهدکودک تا پایان دوران متوسطه برای فرزندان است.
ایده دیگر برای تشویق فرزندآوری اعطای حقوق برابر به فرزندان زوجهایی است که خارج از چارچوب ازدواج بچهدار میشوند. در چین فرزندان زوجهایی که ازدواج نکردهاند مشکلاتی برای اخذ “هویکو” پیدا میکنند، مدرک شناسایی و ثبت رسمی که برای تحصیل و بیمه و خدمات اجتماعی به آن نیاز دارند وتشریفات اداری برای تهیه آن هم پرهزینه است.
چرخه پرشتاب زندگی
چین از سقط جنین جلوگیری کرده و اقداماتی را برای سهولت دسترسی به درمان باروری انجام داده است
هزینه بالای بزرگ کردن فرزند دلیل اصلی عدم تمایل به داشتن فرزند در میان زنان چین است.
در چین رقابت با همسالان از همان لحظه تولد شروع میشود، والدین تلاش میکنند فرزند خود را به مدارس خوب بفرستند و برای این منظور در کنار مدارس معروف خانه میخرند و فرزندان خود را در کلاسهای گوناگون فوقبرنامه ثبتنام میکنند.
میا، دانشجوی ۲۲ساله میگوید: «من هیچ دلم نمیخواهد موجودی را به این جهان سرشار از رقابت و بیرحمی بیاورم».
میا که در شهر کوچکی در شمال چین به دنیا آمده است معتقد است تمام تحصیل او بر مدار امتحانات میگذرد. او در امتحان سراسری ورود به دانشگاه چین که به گاوکاو معروف است شرکت کرده است و در دانشگاه معتبری در پکن تحصیل میکند.
او میگوید بیشتر اوقات دچار تنش و اضطراب است. وقتی که درسش به اتمام برسد باید با تمام آن افرادی که امکان تحصیل در خارج از کشور را داشتهاند رقابت کند.
میا فکر میکند هرگز نخواهد توانست پول کافی برای فرزندان احتمالی آیندهاش داشته باشد تا بتواند چنین امکاناتی در اختیار آنها بگذارد، او میگوید: «همه این تحصیلات تکمیلی و ادامه تحصیل نیاز به حمایت مالی دارد».
«وقتی نمیتوانم چنین امکاناتی برای پیشرفت فرزندم تأمین کنم چرا باید او را به این دنیا بیاورم؟»
تعادل کار و زندگی
بسیاری از زنان نگران این هستند که بچه دار شدن ممکن است روی شغل آنها تأثیر منفی بگذارد
زنانی که بیبیسی چین با آنها گفتگو کرده است اثر منفی بر کار و شغل خود را یکی از عوامل عدم تمایل به فرزندآوری برشمردهاند.
در مصاحبههای شغلی از زنان میپرسند که آیا برنامهای برای بچهدار شدن در سالهای آینده دارند. آنها میگویند اگر پاسخ مثبت بدهند احتمال استخدام آنها کمتر میشود یا شانس کمتری برای ارتقای شغلی خواهند داشت.
دکتر یون ژو استادیار جامعهشناسی دانشگاه میشیگان به بیبیسی میگوید: «توازن میان کار و زندگی یکی از عوامل تعیینکننده برای زنان تحصیلکرده در چین هنگام تصمیمگیری برای بچهدار شدن است».
او در ادامه میگوید: «کار به آنها اعتمادبهنفس و خودباوری میدهد. در بازار کار که پر از انواع تبعیضهای جنسیتی است انتخاب میان شغل و داشتن فرزند انتخاب دشواری است».
«پس از آنکه اعلام کردم نمیخواهم بچهدار شوم با خشونت در فضای مجازی روبهرو شدم»
مانند بسیاری از جوانان که دوست دارند مسائل زندگی خود را در شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارند میا هم ویدئویی تهیه کرد و در آن توضیح داد که چرا نمیخواهد بچه داشته باشد و آن را در اینترنت به اشتراک گذاشت.
در نهایت تعجب با صدها اظهارنظر آزارنده مواجه شد.
بسیاری از افراد او را متهم به خودخواهی کردند. برخی هم گفتند که هنوز عقلش نمیرسد چون هنوز حدود بیست سال دارد.
یکی از کاربران نوشته بود:”هنوز نمیتوانی چنین حرفی بزنی صبر کن ببین در سن ۴۰ سالگی هم همین را میگویی”.
یکی دیگر هم نوشته بود:”سر ۱۰٫۰۰۰ دلار شرط میبندم از این حرف پشیمان میشوی”.
بعضی هم تا آنجا پیش رفته بودند که او را “مأمور اجنبی” که تلاش میکند مردم را تشویق به بچهدار نشدن میکند نامیده بودند.
با توجه به نتیجه سرشماری سال ۲۰۲۰ ، دولت چین در ماه مه ۲۰۲۱ سیاست سه فرزندی را در پیش گرفت. این آمار نشان میداد که در سال ۲۰۲۰ مادران چینی فقط ۱۲ میلیون فرزند بهدنیا آورده بودند که کمترین میزان تولد از سال ۱۹۶۱ بوده است.
دولت چین در سالهای اخیر سیاستهای گوناگون جدیدی برای تشویق مردم به فرزندآوری پیشنهاد داده است.
به دلیل کاهش زادآوری در چین از دید برخی افراد زنی که مخالفت فرزندآوری باشد به نوعی با پیشرفت کشور مخالفت کرده است.
میا میگوید:”این انتخاب شخصی من است. من از ایده مخالفت با فرزندآوری دفاع نمیکنم و به همه کسانی که میخواهند فرزند داشته باشند احترام میگذارم”.
«کارزار دشواری داشتم»
ایستادگی در برابر انتظارات خانواده برای بچهدار شدن هم میتواند کارزار دشواری باشد.
خانواده یوان ژئوپینگ انتظار داشتند که او به جای درس خواندن بچهدار شود
یوآن شیوپینگ، ۳۴ ساله میگوید: «من کارزار دشواری را پشت سر گذاشتم». او که در منطقه روستایی بهدنیا آمده و بزرگ شده است که بهدنیا آوردن فرزند پسر برای ادامه و بقای نام و نشان خانوادگی از وظایف زن بهحساب میآید مبارزه دشواری برای بچهدار نشدن به جان خریده است.
یوآن و خواهر بزرگترش نتوانستند به دانشگاه بروند هرچند او یکی از سه دانشآموز ممتاز دبیرستان بود. والدین آنها فقط هزینه تحصیل برادر کوچکتر را برای ادامه تحصیل پرداخت کردند.
یوآن به یاد میآورد: «مادر و پدرم همیشه میگفتند:دختر را چه به دانشگاه رفتن؟ دیر یا زود باید ازدواج کنی و در خانه بمانی و بچههایت را بزرگ کنی».
وقتی خالهاش که همسن او بود طلاق گرفت و او را ترک کرد تا دو فرزندش را به تنهایی بزرگ کند او بیش از پیش دلسرد شد.
او که اکنون خانه پدری را ترک کرده و در شهر از زندگی مستقل خود لذت میبرد میگوید: «من دیگر هیچ باور و اعتمادی به نهاد ازدواج ندارم».
«اوقات فراغتم را مطالعه میکنم و با دوستانم میگذرانم. احساس آزادی و رهایی میکنم».
بیشتر بخوانید: