چرا حضور رونالدو در ایران مسئلهساز شد؟
منبع تصویر، Getty Images
- نویسنده, عطا محامدتبریز
- شغل, روزنامهنگار و پژوهشگر سیاسی
تصاویر ازدحام بخشی از مردم ایران در استقبال از کریستیانو رونالدو در روز ۲۷ شهریور، فضای شبکههای اجتماعی ایران را در نوردید. این تصاویر برای بسیاری از شبکههای خبری در داخل و خارج ایران شگفت آور بود و برخی خبرگزاریها آن را لحظه به لحظه پوشش دادند.
استقبال مردمی از رونالدو به حدی بود که نه تنها جادههای مسیر حرکت تیم فوتبال النصر پر از جمعیت بود، بلکه اعضای تیم با دشواری توانستند به اتاقهای خود در هتل اسپیناس که محل اقامتشان بود راه یابند. جمعیت به قدری بود که مردم با شکستن یکی از درهای هتل وارد لابی آن شدند. حتی در شلوغی پیش آمده در هتل، رسانههای داخل ایران خبر از آن دادند که دروازهبان تیم النصر برای دقایقی گم شد. گویا وی بعد از حدود نیم ساعت «با تلاش مامورین هتل پیدا شد».
آشفتگی پیش آمده در استقبال از رونالدو تنها مختص استقبال از او نبود. برخی خبرگزاریهای ایران، برای نشان دادن میزان استقبال از این ستاره فوتبال، تیترهای عجیبی مانند «فرار رونالدو از مردم با کمک آسانسور» را در خروجیهای خود قرار دادند.
همزمان با وقوع این اتفاقات، واکنشهای جمعی بسیاری در شبکههای اجتماعی به وجود آمد. برخی به خاطر پیدایی چنین تصاویری «مردم» را مقصر دانستند. برخی انگشت اتهام را به سوی حکومت برده و مقصر تصاویر به وجود آمده را صرفا جمهوری اسلامی داشتند.
«اینجا سرزمین تحقیر است»

منبع تصویر، Getty Images
رونالدو قبل از آنکه به ایران بیاید حواشی بسیاری را ایجاد کرده و خبرهای بسیاری در مورد او پخش شده بود. اما بخشی از این خبرها نه به خاطر شیوه بازی او در النصر یا سابقه درخشان او در فوتبال، بلکه به خاطر گفتههای عزتالله ضرغامی وزیر گردشگری ایران بود.
وی روز ۲۲ شهریور گفته بود: «اگر رونالدو به ایران بیاید باید سکوی بله و ایتا را نصب کرده و با خانواده و دوستان خود تماس بگیرد».
او این سخنان را که با خنده بر زبان آورده بود، در حالی مطرح میکرد که پیشتر، در بهمن ۱۴۰۱ و همزمان با اعتراضات سراسری ایران گفته بود: «به گردشگران خارجی سیمکارت ویژه بدهیم تا اگر به اتهام جاسوسی بازداشت شدند بتوانند به خانوادهشان خبر بدهند».
همین گفتهها واکنش بسیاری از مردم را برانگیخت. واکنشها به تبعیضی بود که شهروندان جمهوری اسلامی در مورد اینترنت در برابر توریستها تجربه میکردند. مسئلهای که وزیر ارتباطات ایران آن را با این جملات توجیه کرده و گفته بود «شنیده شده است که توریستها و گردشگران خارجی در کشور به دلیل فیلترینگ دو پلتفرم واتسآپ و اینستاگرام کمی دچار مشکل شدهاند».
در اواسط شهریور و قبل از سخنان ضرغامی، سایت انصاف نیوز خبر از آن داده بود که قیمت این سیم کارتها که برای شهروندان ایران به فروش نمیرسد ۱۰ تا ۹۰ میلیون تومان خواهد بود. برخی این رفتار دولت را «غریبه پرستی» دانسته و سیاستی برشمردند که شهروندان ایرانی را به اتباع درجه دو بدل میکند.
این وضعیت را سالها قبل مراکش نیز تجربه کرده بود. هواداران تیم فوتبال الاتحاد الطنجه، متعلق به شهر الطنجه در شمال غربی مراکش، در یکی از مارشهای خودشان در ورزشگاه که بسیار پربازدید نیز شده بود، خوانده بودند «اینجا سرزمین تحقیر است، جایی که اشکهای بسیاری در آن ریخته».
آنچه ایرانیان در این مدت به خبرهای رونالدو در مورد اینترنت نیز واکنش نشان میدادند برخاسته از همین حس تحقیر بود.
البته در مورد حضور رونالدو در ایران تنها وضعیت اینترنت وی نبود که أسباب تحقیر جمعی بود بلکه شلوارکی که وی در زمان ورود به ایران به پا داشت و عدم جریمه او، این احساس را در برخی از مردم به وجود آورد.
بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی از حاکمیت پرسیدهاند «مگر پوشیدن شلوارک جرم نبود؟» یا که پرسیدهاند چرا رونالدو به قوانین جمهوری اسلامی احترام نمیگذارد و تذکر هم نمیگیرد؟ این موارد، همه استانداردهای دوگانه حاکمیتی را زیر سوال میبرد که در یک سال گذشته بخش قابل توجهی از ایرانیها آن را با عنوان «برای یک زندگی معمولی» خواستار شده بودند.
امنیت برای چه کسی است؟
منبع تصویر، Getty Images
استقبال از رونالدو، نه در ایران پدیده عجیبی است و نه در جهان. در کنار مثالهای جهانی میتوان از حضور بخشی از مردم ایران به ویژه در سفرهای استانی روسای جمهور، یاد کرد. اما دو مسئله استقبال از رونالدو را غیر طبیعی میکند. یکی آنکه نیروهای امنیتی -که پیش از این بارها مراسم استقبال از روسای جمهور، شهدا و رهبری را برگزار کردهاند و در برخی از آنها نیز پارهای مشکلات و در برخی مواقع نیز مرگ انسانها روی داده است- در مورد استقبال از رونالدو تقریباً تدبیری اتخاذ نکردند.
به نظر میرسد که مهمترین تدبیر نیروهای امنیتی، اعزام تیم النصر به هتل اسپیناس پالاس باشد. این هتل در منطقه ۲ تهران در یکی از نقاط مرتفع شهر جای دارد. این محل، یکی از امنیتی ترین هتلهای ایران است. چندی قبل سفارتخانه عربستان در این هتل بازگشایی شده بود. حتی پیش از این، زمانی که پوتین به ایران آمده بود در این هتل مستقر شده بود.
اما اینبار نیروهای امنیتی نتوانستند امنیت این هتل و منطقه را برقرار کنند. استقبال کنندگان که بخشی از آنها به دنبال اتوبوس حرکت کرده بودند، از نواحی مختلف به ساختمان اصلی هتل رفتند و به گفته شاهدان درهای هتل را شکستند. حتی مسیر حرکت رونالدو به اتاقش نیز به راحتی صورت نگرفت. در مقابل واکنش نیروهای اندک امنیتی ایران که در مقابل هتل مستقر شده بودند، بنا بر فیلمهای منتشر شده، ضرب و شتم مردم بود. سوای اینکه در فیلمهای منتشر شده اثری از حضور آنها در مسیر فرودگاه به هتل نیز دیده نمیشود.
این اتفاق در شرایطی بود که دو روز پیش از حضور رونالدو، خیابانهای تهران پر از نیروهای نظامی برای «برقراری امنیت» بود. در آن روز، با توجه به فیلمهای منتشر شده از سطح شهر تهران در محلهای پرتردد، میتوان گفت که معابر مهم شهر نظامی شده و این نیروها آمده بودند تا با ایجاد هرگونه تجمع احتمالی در شهر مقابله کنند. اما در مورد حضور رونالدو آشکارا تدبیری اتخاذ نشد.
مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال ایران بدون اشاره به عدم کفایت نیروهای امنیتی و نبود برنامه امنیتی در مسیر حرکت تیم النصر به هتل در یک مصاحبهای که عصر روز دوشنبه انجام گرفت، نسبت به ازدحام به وجود آمده گفت «صحنههایی را که دیدم زیبنده ما نیست». وی در واقع مسئولیت هیچ برنامهریزیای در این زمینه را نپذیرفت.
فرهنگ سلبریتیها یا سناریو حکومتی؟

منبع تصویر، Getty Images
نکته دومی که حضور رونالدو در ایران را تبدیل به مسئله کرد، فی نفسه حضور یک سلبریتی بود. رونالدو تنها در اینستاگرام بیش از ۷ برابر جمعیت ایران یعنی بیش از ۶۰۵ میلیون فالور دارد. سبک زندگی و شیوه بازی او طرفداران دو آتشهای در این سو و آن سوی جهان دارد. زندگی او و طرفدارانش سوژه بسیاری از مطالعات حوزه سلبریتی شده است.
رونالدو یکی از پر فالورترین کاربران شبکههای اجتماعی جهان است. از این رو الگوی بسیاری از مردم جهان میتواند باشد.
اما در مقابل، جمهوری اسلامی به ويژه از اوایل دهه ۱۳۹۰ کوشیده است تا با سلبریتیها و فرهنگ آنها مبارزه کرده و آن را پدیدهای مضموم بنامد. در واقع جمهوری اسلامی مخالف الگو شدن هر چیزی جز ایکونهای خود است. در مقابل این حاکمیت که در انزوای جهانی قرار دارد، در سالهای قبل تلاشهایی هم برای جذب ستارههای بینالمللی انجام داده که تقریبا تمام آنها با شکست مواجه بوده است. از این رو نظام به تازگی در تلاش است که به خصوص به واسطه مداحان، سلبریتیهای جدید به وجود آورد.
در دل چنین تعارضی رونالدو به عنوان یک سلبریتی جهانی به ایران، جایی که در آن سلبریتیهای جهانی بسیار کمی حضور یافتهاند و ارتباط اجتماعی ناچیزی با فضای بینالمللی وجود دارد و از سوی دیگر امکانهای مادی جمعی برای ادغام در این فضای جهانی پایین است، آمده.
در این وضعیت عدم تعامل با جهان که جمهوری اسلامی به وجود آورده است، بسیاری خواهان دیدار با او شدند حتی کسانی که فالور او نیستند. زنی که از اصفهان برای دیدن رونالدو آمده بود در ویدئویی میگوید «اومدم ببینم این رونالدو چه رقم آدمیه که همه بچهها میخان ببیننش!»
اما در این فضای بی کنترلی حاکمیت، برخی اتفاقا همه چیز را حاکمیتی دانستند و رونالدو را از کانتکست حضور او جدا کردند. این افراد گفتند «این پروژه تحقیر و مایوس کردن مردم است و توسط خود حاکمیت اجرا میشود که به واسطه «بی فرهنگ جلوه دادن مردم» مردم دیگری را که به دنبال انقلاب هستند را سرد و مایوس کنند. مسئله برای آنها بیش از آن که مسئله یک سلبریتی باشد سناریو از پیش ساخته حکومت توسط «بسیجیها» بود.
اما در مقابل این نوع نگرشها شاید رویکرد حسن محدثی، جامعهشناس، رویکرد قابل تاملتری است. وی میگوید «حضور رونالدو در وسط انواع بحرانها و مسائل اجتماعی و سیاسی، دیدن رونالدو برای بسیاری از جوانان ایرانی به یک رویداد بزرگ در زندهگیشان بدل شده است».
رونالدو سوژهای برای عادیسازی یا ابزاری برای انقلاب؟
منبع تصویر، Getty Images
به جز دو نکتهای که حضور رونالدو را تبدیل به مسئله در ایران کرده است، چیزی که بسیاری از ایرانیان را در این ماجرا وادار به موضع گیری کرد، فضای سیاسی ملتهب است.
در سالگرد مهسا امینی و در زمانی که بسیاری منتظر جرقهای مجدد برای آغاز اعتراضات در ایران هستند واکنشهای جمعی به این اتفاق، به نوعی بر سر عادی بودن و یا عادی نبودن شرایط موجود در ایران است.
برخی معتقدند که نظام به واسطه عدم کنترل خیابانهای مسیر حرکت رونالدو، عملا نشان داده است که همه چیز عادی است و در خیابانهای تهران خبری از اعتراض نیست.
اما نیروهای اپوزیسیون ایران معتقدند که این اتفاق فرصتی بود برای ابراز این که در ایران اعتراضات گستردهای در جریان است و چیزی در این کشور عادی نیست. آنها میگویند نه فقط از رونالدو که باید از هر پدیده اجتماعی دیگر برای رساندن صدای آزادی خواهی ایرانیان به جهان استفاده کرد.