کریستین اشترایش؛ رفیق قدیمی در میخانه و نابغه احساساتی در بوندسلیگا
- نویسنده, ران اولریش
- شغل, بیبیسی
وقتی در نوامبر امسال، فرایبورگ توانست کلن را دو بر صفر شکست دهد، اشک از چشمان سرمربی این تیم، کریستین اشترایش جاری شد. او که در ابتدا خیره به زمین و بازیکنانش بود، برگشت و مشت گره کردهاش را به هوا برد و همکارانش را در آغوش گرفت.
به عبارت همکاران بیشتر دقت کنید، زیرا این نکته بسیار مهمی برای اشترایش است و او آنها را کمک مربی یا دستیار خود نمیبیند. اشترایش، اسماً خود را سرمربی این تیم میداند، اما اصرار دارد که نقش و سهمی برابر با بقیه در موفقیت فرایبورگ داشته است.
برد مقابل کلن قبل از تعطیلات کریسمس این تیم را به یک امتیازی بایرن مونیخ، قهرمان ده دوره متوالی بوندسلیگا رساند؛ اتفاقی که برای تیمی که سالها عادت داشت فقط برای بقا در دسته اول فوتبال آلمان بجنگد، عادی نبود.
پس از این بازی، خبرنگاران مدام از اشترایش درباره احساساتش میپرسیدند. اما او در پاسخ دلیل اشکهایش را وزش باد عنوان میکرد. پاسخی که قطعاً هیچکس را قانع نکرد.
بدون شک فرایبورگ در حال پیشرفت است و به این واسطه خود اشترایش و کل شهر را نیز با خود بالا خواهد کشید.
اشترایش بارها در این مدت اشکهایش جاری شده است.
در سپتامبر ۲۰۲۱، پس از اینکه فرایبورگ آخرین بازیاش را در ورزشگاه اختصاصی و بسیار قدیمی خود انجام داد، اشترایش به جایگاه شمالی رفت، بلندگو را از هواداران دو آتشه فرایبورگ گرفت و مانند یک لیدر به تشویق تیم پرداخت.
در ماه مه، هنگامی که مقابل بیست هزار هوادار ایستاد و از حمایت آنها در جریان شکست غمانگیز در فینال جام حذفی مقابل لایپزیگ تشکر کرد، بار دیگر اشک در چشمانش حدقه زد.
بار دیگر زمانی بود که اعلام شد قرارداد این مربی ۵۷ ساله تمدید خواهد شد و وقتی در مورد فرایبورگ و ایمان و اعتمادی که به او داشتهاند پرسیده شد، بغض کرد و احساساتی شد.
احتمالاً اشترایش احساساتیترین مربی بوندسلیگا باشد. او در لب خط حضوری پرشور و حرارت دارد و بارها شده که به بازیکنانش و حتی مسئولین مسابقه و هواداران رقیب تاخته است.
این فصل هم فرایبورگ آماده است تا به قلمرویی جدید و ناشناخته پا بگذارد.
طلوع مجدد باشگاه فرایبورگ که پس از سال ۲۰۰۰، شش فصل را در دسته دوم سپری کرده، تاکنون ادامه داشته و باید دید که آیا همچنان تداوم خواهد داشت یا خیر؟
بد نیست بدانیم که فرایبورگ هیچ پشتوانه مالی از سوی شرکتهای بزرگ آلمانی یا میلیاردرهای خارج از کشور ندارد.
کریستین اشترایش پس از دیگو سیمئونه از اتلتیکو مادرید، با تنها شش روز اختلاف، دومین سرمربی یک باشگاه در پنج لیگ برتر اروپایی است که حضوری طولانی مدت در سمت خود داشته است
مجموع حقوق و دستمزد مربیان و بازیکنان این تیم ۵۴ میلیون یورو است و با بودجه تیمهایی مانند لایپزیگ با ۱۶۸ میلیون یورو و یا بوروسیا دورتموند با ۲۱۵ میلیون یورو فاصله بسیاری دارد، چه رسد به بایرن مونیخ که بودجه سالانه آن ۳۷۳ میلیون یورو است.
اما فرایبورگ دو مزیت نسبت به این تیمهای بزرگ دارد.
اولین مزیت، استمرار آنهاست و بسیاری از اعضای هیئت مدیره این تیم سالهاست که در این باشگاه فعالیت دارند. کم سابقهترین مدیر این باشگاه پانزده سال در این تیم بوده است. بازیکنان نیز به طور متوسط تقریباً پنج سال را در این باشگاه سپری میکنند و به نوعی این تیم خانواده آنهاست.
مزیت دیگر خود اشترایش است. ویژگیهای مدیریتی او مشخص است. بازیکنان جوان را پرورش میدهد و تیمهایی میسازد که مانند بوکسورهایی هستند که در دستهای بالاتر از وزنشان، مشت میزنند.
دنیس آئوگو نمونهای از این بازیکنان است. آئوگو در سال ۲۰۰۲ به عنوان یک نوجوان پانزده ساله به فرایبورگ آمد، زمانی که اشترایش هنوز مربی جوانان این باشگاه بود.
آئوگو در مورد مربی سابقش میگوید: «بدون کریستین اشترایش، یک فوتبالیست حرفهای نمیشدم و قطعاً از مسیر حرفهای منحرف میشدم. با وجود خطاهایی که در دوران نوجوانی مرتکب شدم و اخطارهایی که گرفتم، طبق قوانین باشگاه باید کنار گذاشته میشدم، اما آنها به من فرصت دوباره دادند تا جبران کنم.»
همانطور که آئوگو میگوید، اشترایش و استفانی فون مرتنز، رئیس وقت آکادمی، چیزی در او دیدند و اشترایش با رژیم و تمرینات اختصاصی، وسواس حرفهای شدن او را برانگیخت.
آئوگو به جاه طلبی خود پی برد و ۲۵۷ بازی در بوندسلیگا برای فرایبورگ، هامبورگ، شالکه و اشتوتگارت انجام داد، دوازده بازی در لیگ قهرمانان اروپا انجام داد و دوازده بازی ملی برای آلمان انجام داد که یکی از آنها در جام جهانی ۲۰۱۰ بود.
بازیکنان بسیاری زیر نظر اشترایش پرورش یافتهاند و کاریزمای عجیب و غریبش ، او را به یکی از محبوبترین چهرههای فوتبال آلمان تبدیل کرده است.
اشترایش هنوز به لهجه متمایز شهر خود به جای آلمانی استاندارد شهرهای بزرگ صحبت میکند و به جای لباسهای گران قیمت، یک بلوز آستین بلند ساده و شلوار جین میپوشد.
صحبت اشترایش با هواداران پس از آخرین بازی فرایبورگ در ورزشگاه سابق خود در سپتامبر ۲۰۲۱
اشترایش دنیایی فراتر از فوتبال دارد.
در هنگام تعطیلات زمستانی بوندسلیگا، او به جای مقصدهای معمول فوتبالیها مانند دبی یا مایورکا، مراکش را انتخاب کرد تا با فرهنگ این کشور بیشتر آشنا شود. در روزهای جوانی نیز او عادت داشت با یک کوله پشتی و بدون هیچ برنامه خاصی سفر کند.
او در پاسخ به سوالی درباره سفرهایش میگوید: «دوست دارم با افراد جدید آشنا شوم و از رفتن به جاهای ناشناس ترسی ندارم.»
بازگشت به زندگی عادی و حریم خصوصی و فرار از شهرت روزافزون نیز بخشی از جذابیت سفر برای اوست.
زمانی که سرمربی فرایبورگ شد، تصوری نداشت که تا چه اندازه مشهور خواهد شد. البته این شهر با جمعیتی در حدود دویست هزار نفر مزاحمتی برای ستارهها ایجاد نمیکند و آنها میتوانند بعد از بازی بدون نگرانی از نقض حریم خصوصیشان جشن بگیرند.
اشترایش را با پای پیاده یا با دوچرخه، همه در خیابان میشناسند. بسیاری از مردم محلی خاطره و یا عکسی در کنار او دارند.
وقتی بخش ورزش بیبیسی از یکی از میخانههای مورد علاقه اشترایش درباره او پرسید، آنها با وجود آنکه میتوانستند از این طریق مشهور شوند، در ایمیلی پاسخ دادند: «او در زمان خلوت خود به اینجا میآید و ما نمیخواهیم آن را عمومی کنیم.»
همین درخواست را اگر در مونیخ داشته باشید، صاحبان میخانهها ممکن است تاریخ دقیق مراجعه بازیکنان و مربیان مشهور و نوشیدنیهایی که سفارش میدهند را به شما بگویند.
اما در فرایبورگ ارتباط بین باشگاه، شهر و فرهنگ آن بسیار باارزش تر است. بنابراین برای اینکه او را بهتر بشناسید، باید در فرایبورگ قدم بزنید.
فرایبورگ با کافههای شلوغ کنار پیادهروها، شهر جذابی برای سفر است و راهنمای سفر «لونلی پلنت» آن را در رتبه سوم فهرست مکانهای دیدنی در سال ۲۰۲۲ قرار داد.
با این حال بسیاری از آلمانیها در این فکر هستند که آیا اشترایش ممکن است وسوسه شود و به شهر و تیم دیگری برود.
گفته میشود تیمهایی مانند شالکه، برمن و مونشن گلادباخ همواره به دنبال جذب او بودهاند. اشترایش نیز مدتی به هر کدام از پیشنهادهایش فکر کرده است، اما در نهایت همیشه ترجیح داده است که بماند.
اولی هوینس، رئیس سابق بایرن مونیخ هم گفته که زمانی آنها نیز او را در نظر داشتهاند.
اشترایش با اشاره به سختی و فشار کار در تیمهای بزرگتر میگوید: «توانش را نداشتم و نمیتوانستم بایرن مونیخ را تمرین دهم و بعد از چهار هفته از کار برکنار میشدم.»
برای شناخت بیشتر او، به یک میخانه محلی رفتیم که با شالهای فرایبورگ و تصاویر بازیکنان تزئین شده است و دو تلویزیون نیز در حال پخش یک مسابقه دوستانه از فرایبورگ هستند.
کرت که ریش سفید و کلاهی سیاه دارد، در پاسخ به این سئوال که آیا اشترایش به تیمی دیگر خواهد رفت یا نه، به شوخی میگوید: «امکان ندارد. در جاهای دیگر باید مترجم هم داشته باشند.»
تعدادی از هواداران معمولی فرایبورگ در یک میخانه
مالک میخانه نیز یک هوادار است و هر زمان که شغلش به او اجازه دهد مسابقات را تماشا میکند. او میگوید: «اشترایش یکی از ماست. انسانی بسیار خوش قلب و درجه یک. او در خیابان طوری به ما سلام میکند که گویی مدتهاست دوست صمیمی هستیم.»
تیبور که در کنار کرت نشسته میگوید: «حضور او برای بازیکنان جوان بسیار مهم است. هنگامی که آنها پیشرفت میکنند و در سودای ماشینهای گرانقیمت و پول هستند، اشترایش آنها را به دنیای واقعی باز میگرداند.»
کرت اضافه میکند: «در بیبیسی به استعدادهای جوان و جدید ما اشاره نکنید. زیرا نمیخواهیم باشگاههای ثروتمند انگلیسی آنها را بشناسند.»
اشاره کرت به استعدادهای فرایبورگ است که جذب باشگاههای لیگ برتر انگلیس شدهاند، از جمله رابین کخ که در ماه اوت ۲۰۲۰ با مبلغ سیزده میلیون پوند به لیدز پیوست و چالار سویونجو که دو سال قبل با نوزده میلیون پوند به لستر سیتی نقل مکان کرد.
در آخرین مورد، کوین شید در ژانویه با قراردادی همراه با بند انتقال دائمی به ارزش ۲۰ میلیون پوند به برنتفورد رفت.
با وجود این خروجیها، اشترایش همیشه جوانان ناشناخته جدیدی را پرورش داده و تبدیل به بازیکنان بزرگی کرده است.
سه هوادار حاضر در میخانه، باورشان نمیشود که باشگاه کوچکشان تا چه اندازه پیشرفت کرده است. آنها میگویند: «فراموش نکنید، این افسی فرایبورگر بود که مدتها پیش بزرگترین و بهترین باشگاه شهر بود. فرایبورگ فقط باشگاه کارگران بود. اما فرایبورگر اکنون در دسته پنجم بازی میکند.»
کمی آن طرفتر و در مقابل دانشگاه، جمعیتی از دانشجویان به همراه مردم محلی علیه خشونت پلیس و نژادپرستی در سازمانهای دولتی در حال تظاهرات هستند.
نگرانی از عدالت اجتماعی موضوعی رایج در این شهر است و اشترایش نیز بارها آنرا در گفتگوهای خود مطرح کرده است. علاوه بر آن او در مورد اهمیت مسئولیت اجتماعی، خطرات رسانههای اجتماعی و مسائل دیگر نیز اظهار نظر کرده است.
در جریان بحران مهاجرین در سال ۲۰۱۵، که بیش از یک میلیون نفر پس از آواره شدن به دلیل ناآرامیها و خشونتها، عمدتاً در خاورمیانه، از کشورهای اروپایی درخواست پناهندگی کردند، اشترایش گفت: «اکنون وقت آن است که آغوش خود را به روی این افراد باز کنیم، از آنها استقبال کنیم و نگرانی آنها را از بین ببریم.»
کنفرانسهای مطبوعاتی او در روز مسابقه گاهی اوقات بیش از یک ساعت طول میکشد. زیرا علاقه دارد در خصوص موضوعات دیگر نیز صحبت میکند و به همین دلیل باشگاه هر روز بیش از هفت درخواست مصاحبه با اشترایش دریافت میکند که البته بیشتر آنها را رد میکند.
یک روزنامه محلی ویدئویی هفتگی به نام «یک هفته با اشترایش» منتشر میکند و او در این ویدئوها، نظرات و افکار خود را در خصوص دنیای بیرون از فوتبال مطرح میکند.
حتی یک بار حزب سبز آلمان او را برای شرکت در رأیگیری تشریفاتی انتخاب رئیس جمهور فدرال این کشور معرفی کرد.
اشترایش در پاسخ به سوالی درباره تمایلش برای بیان عقایدش با وجود اینکه گاهی هم مورد انتقاد و تمسخر قرار گرفته، میگوید: «حرفهای ما به عنوان سرمربیان بوندسلیگا، شنیده میشود و مخاطبان زیادی داریم. بنابراین باید صحبت کنیم.»
لوتز هانگارتنر، مربی اشترایش و یکی از پیشینیان او به عنوان سرمربی فرایبورگ بوده که در دهه ۸۰ یک فصل این تیم را هدایت کرده است
لوتز هانگارتنر در دهه ۱۹۸۰ مربی اشترایش در سنین نوجوانی بود، زمانی که او بازیکن تیم رقیب فرایبورگ یعنی افسی فرایبورگر بود و از آن زمان تاکنون دوستان صمیمی هستند.
هانگارتنر میگوید: «به شکلی مثبت در مورد فوتبال وسواس داشت. البته خیلی زود در زمین عصبانی میشد و مجبور بودم او را کنترل کنم. با این حال همیشه کنجکاو بود و اراده بسیاری برای پیشرفت در هر زمینهای داشت.»
زمانی که اشترایش به روزهای پایانی بازی خود رسید، بلافاصله وارد حرفه مربیگری نشد.
هانگارتنر توضیح میدهد: «او دوست دختری داشت که معلم بود و او را تشویق کرد تا تحصیلاتش را تمام کند.»
در دوران کودکی، اشترایش در قصابی پدر و مادرش کار میکرد و به همین دلیل زیاد درس و مدرسه را جدی نمیگرفت.
اما او عشق به تحصیل را دوباره کشف کرد، ذهن خود را وسعت بخشید. او برای تحصیل در رشته تاریخ، ادبیات آلمانی و ورزش به دانشگاه رفت.
هانگارتنر میگوید: «از نشستن در اتاقهایی که مورخان و فیلسوفان مشهور در آنجا تدریس میکردند، بسیار لذت میبرد. با اینکه ۲۸ ساله بود و همکلاسیهایش بسیار جوانتر از او بودند، اما همه چیز را جذب میکرد، مخصوصاً کتابهای تاریخی را.»
اشترایش در ابتدا به عنوان یک معلم آموزش میدید، اما در مواجهه با کلاسی از نوجوانان دوازده ساله کنجکاو، متوجه شد این کاری نیست که بتواند انجام دهد. در مقابل تصمیم گرفت به چیزی که آنرا بهتر میشناخت بازگردد.
هانگارتنر او را به عنوان مربی جوانان به فرایبورگ توصیه کرد. اشترایش نیز به خوبی نشان داد اعتماد و حمایت دوستش بیمورد نبوده و توانست با تیم جوانش به سه قهرمانی در جام حذفی و یک عنوان قهرمانی لیگ در رده پایه آلمان برسد.
در دسامبر ۲۰۱۱، دیگر زمانش فرا رسیده بود تا بهعنوان سرمربی تیم اصلی فعالیت کند. از آن زمان بسیاری از بازیکنان، سخنان آئوگو را تکرار کردهاند و گفتهاند که اعتماد، بیطرفی، همدلی و توصیههای دقیق اشترایش عملکرد آنها را به سطحی بسیار فراتر از انتظارشان رسانده است.
او میتواند ویژگیهای خاصی را در افراد ببیند و میداند که چگونه آنها را شکوفا کند. این استعدادی است که میتواند او را تقریباً به همه جا برساند. اما ارتباط ویژهاش با فرایبورگ باعث شده تا در خانه خود باقی بماند.
فصل بعد ممکن است تیم او برای اولین بار در لیگ قهرمانان شرکت کند و به دنبال آن بهترینهای دنیای فوتبال در عرصه باشگاهی به فرایبورگ بیایند. فقط انتظار نداشته باشید که اشترایش برای این مناسبت کت و شلوار بپوشد.
تصویر لوتز هانگارتنر (ردیف وسط، نفر اول از سمت چپ) و کریستین اشترایش (ردیف وسط، نفر اول از سمت راست) در زمین رقیب محلی خود، افسی فرایبورگر