کنش هدفمند شاعران افغانستان و ایران در تبعید در ششمین «جشنواره شعر صلصال»
سانسور، سرکوب و اختناق درجغرافیایی که زبان فارسی به آن تعلق دارد، باعث شده است که شمار زیادی از شاعران مجبور به ترک وطن شوند
- نویسنده, سمیه رامش
- شغل, شاعر و فعال حقوق بشر
جشنواره ادبی شعر «صلصال» برای ششمین سال متوالی روز شنبه (۱۳ جوزا/خرداد) در اوپسالا، شهر کوچکی در سوئد/سویدن، برگزار شد. اتحادیه فرهنگی صلصال که برگزار کننده این جشنواره است، میزبان بیست شاعر فارسیزبان مهاجر در کشورهای مختلف اروپایی و یک شاعر سوئدی بود.
برگزارکننده و اکثر شاعران شرکتکننده در این جشنواره اهل افغانستان بودند. این جشنواره در حالی برگزار شد که زبان و ادبیات فارسی در یکی از خاستگاه اصلی خود، امروزه مورد تهاجم قرار گرفته است. طالبان نه تنها لوحههای نوشتهشده به زبان فارسی را از ادارات مختلف دولتی حذف کردهاند، استفاده از کلمات فارسی مثل «دانشگاه و دانشکده» را در مکاتبات رسمی ممنوع کردهاند، بلکه حتی برای نوع نوشتن شعر نیز مقرراتی وضع کردهاند.
با سقوط افغانستان به دست طالبان تعدادی زیادی از شاعران و نویسندگان افغانستان مجبور به ترک وطن شدهاند، شاعرانی که امروز در تبعید کنارهم گرد آمده و با اشتراک در جشنواره صلصال هم از شعر و هم از زبان فارسی پاسداشت به عمل میآورند و با زبان شعر از درد جامعه حرف میزنند.
سانسور، سرکوب و اختناق درجغرافیایی که زبان فارسی به آن تعلق دارد، باعث شده است که شمار زیادی از شاعران مجبور به ترک وطن شوند. همچنان که تبعید بخشی ناگسستنی شعر فارسی بوده که شاعران بزرگی چون مولانا و انوری تمام عمر را به گونهای در تبعید سپری کردند و همواره بخشی از شعرهایشان درد دوری از وطن بوده است؛ شعر امروز فارسی نیز خالی از دغدغههای اجتماعی و سیاسی نیست.
برگزارکنندگان، پاسداری از زبان، ادبیات و فرهنگ را از اهداف برگزاری این جشنواره خواندند. به گفته ضیا قاسمی، شاعر و مدیر جشنواره صلصال، مهمترین اهداف جشنواره تلاش برای زند و بالنده نگهداشتن زبان مادری و ادبیات بومی مهاجران فارسیزبان است.
در حال حاضر شمار قابل توجهی مهاجر فارسیزبان درکشورهای اروپایی زندگی میکنند که اغلب به زبان و ادبیات زادبوم خود تعلق خاطر دارند. در میان این مهاجران شاعران و نویسندگانی نیز هستند که در زبان فارسی دارای آثار ادبی هستند وهمچنان به خلق اثر ادبی به این زبان ادامه میدهند. به گفته آقای قاسمی، این جشنواره به عنوان یک امکان فضایی را برای تنفس زبان مادری فراهم میآورد.
مهدی موسوی، شاعر ایرانی
این بزم فرهنگی همچنین فضایی برای بیان «درد مشترک» و همدلی میان فارسیزبان ایران و افغانستان ایجاد کرده است.
شعرهایی که در ششمین جشنواره صلصال ارایه شد به طور کل آمیخته به درد، رنج ، غم بیوطنی و اعتراضی بود به آنچه در سرزمینهای افغانستان و ایران جریان دارد.
مهدی موسوی، یکی از شاعران ایرانی شرکتکننده در این جشنواره در پاسخ به اینکه اشتراک در چنین جشنوارهای برای او چه معنی دارد، گفت: «من همیشه فارغ از وابستگی به مرزهای سیاسی نوشتهام. چه زمانیکه در وطن خود زندگی میکردم و چه حالا که مجبورم در تبعید باشم. با شاعران و جامعه ادبی افغانستان در ارتباطم و برای من مرزها هرگز معیارهویت نبوده است. دغدغه من همیشه زبان فارسی بوده است».
پریسا لیلیا استراند، وزیر فرهنگ ایرانیتبار سوئد در جشنواره سخنرانی کرد
او افزود که «در تبعید اولین اتفاقی که رخ میدهد، دور افتادن از زبان است. بیهمزبانی اولین درد کسی است که مجبور است در کشور دیگری زندگی کند و روزانه با زبان دیگری سرو کار داشته باشد. به این دلیل جمع شدن زیر سقف فرهنگی که جمعی از همزبانها را گرد هم میآورد، اتفاق ارزشمندی است. فرصتی است که احساسات خود را با زبان مادری برای همزبان خود بیان کنی، احساساتی که حامل یک درد مشترک و تجربه مشترک است.»
پریسا لیلیا استراند، وزیر فرهنگ سوئد که در جشنواره صلصال اشتراک کرده بود گفت:
«در شعر قدرت و نیرو ویژهای نهفته است که آنچه هستیم را میتواند برملا کند. شعر به ما امکان این را میدهد که خود و دیگران را در سطحی بالاتر ملاقات کنیم. شعر زبان را تسخیر میکند و قدرت به چالش کشیدن اندیشه را دارد. بنابراین دسترسی به ادبیات و شعر به طور اساسی یک مساله دموکراتیک است.»
مگنوس داله روس، شاعر سوئدی شعر خواند
او افزود: «به همین دلیل در کشورهایی که به دموکراسی باورمندی وجود ندارد، شاعران و نویسندهها که حاملان وجدان دموکراسی هستند با سانسور، تهدید و تبعید مواجه هستند. ما در سوئد به دنبال سیاستی هستیم تا فاصله بین سیاستمداران و هنررا کم کند و شاعران بتوانند به عنوان پیام آوران آزادی و وجدان جمعی فعالیت کنند.»
«شعر اعتراضی» به وضعیت زنان در افغانستان و ایران
یکی دیگر از زاویههای جشنواره صلصال همراهی شعر با مبارزات زنان در داخل کشورهای افغانستان و ایران بود که نمیشود به سادگی از آن عبور کرد.
شعرهایی با محتوای اعتراضی، اعتراض به وضعیتی که زنان افغانستان را در خانههایشان محبوس کرده است؛ اعتراض به بسته بودن مکاتب/مدارس متوسطه دخترانه، اعتراض به سرکوب خواستهای زنان، اعتراض به گلوله باران و اعدام و تداوم اندیشههایی که زن را در گوشه مهجوری روایت میکند.
کریمه شبرنگ، از شاعران اهل افغانستان، از شرکتکنندگان این جشنواره بود. در شعرهای او «عصیان» یک زن شرقی دیده میشود.
کریمه شبرنگ
در شعر کریمه زنی نفس میکشد که با زبان شعر به جنگ عرف، سنت، دین، تبعیض و همه ابزارهای سانسور و سرکوب میرود.
کریمه شبرنگ نوشتن در غربت را مرور دردها توصیف میکند و میگوید: «من زمانیکه تازه به سرودن شعر آغاز کرده بودم فکر میکردم که شاید دیگر غربت و مهاجرت وستمدیدگی بخشی از شعر زنان افغانستان نباشد. اما حالا میبینم که این روایت بیشتر از گذشته در شعر ما وجود دارد. البته دو نوع غربت.
امروز شاعر سرزمین ما درغربت به سر میبرد و از سرزمین خود تبعید شده است و هم هنر و ادبیات در سرزمین ما غریبترین پدیده است که بر او هم ظلم روا داشته شده است. با شکل گیری حکومتهای افراطی دینی و رشد افراط گرایی، ادبیات و هنر به نوعی شکست خورده است.»
ضیا قاسمی و حمیده میرزاد، مجریان
شعر در تاریخ تمدنی ما فرهنگی هزارساله دارد. شعری که نسل به نسل، سینه به سینه از کوره راههای دشوار و صعب عبور کرده است. کتاب سوزیها، ویران شدن شهرها، سیاستهای دگم و خشن را دیده اما کوتاه نیامده است. از حنظله بادغیسی، رودکی و رابعه بلخی تا امروز که میراثداران زبان و ادبیات و فرهنگ در شهر اوپسالای سوئد شعر میخوانند!
برگزاری چنین جشنوارهها و نشستها به باور شاعران، به مثابه جبههای علیه خشونت، تبعیض، جنگ و بیعدالتی است. همچنین ارزشگذاری به زبان وفرهنگ مشترکی است که گویشوران آن همواره لذت و درد آن را با خود از سرزمینی به سرزمین دیگرمیبرند و برای حفظ آن تلاش میکنند. بدون شک یک نمونه از تلاشهای هدفمند و ارزشمند در این راستا برگزاری جشنواره بین المللی صلصال است که در شش سال متوالی بستری برای پاسداری از زبان وادبیات فارسی را ایجاد کرده است.
شاعران افغانستان، ایران و سوئدی در جشنواره سالانه «صلصال» در سوئد گردهم آمدند