گفتگوی بیبیسی فارسی با منصور بهرامی: «ویمبلدون قانوش را به خاطر من تغییر داد»
- نویسنده, علی آخوندان
- شغل, بیبیسی
منصور بهرامی چهره منحصر به فرد ورزش ایران به شمار میرود. بعید است بتوانید کسی را پیدا کنید که حتی پس از پایان دوران حرفهای هم تا این حد نماد یک رشته ورزشی باشد. بهرامی در ۶۷ سالگی هنوز هم قبراق و سرحال در مسابقات شرکت میکند و گرچه کمتر از قبل در مسابقات نمایشی سراسر دنیا حاضر میشود، اما از محبوبیت کمنظیرش کاسته نشده است.
وقتی در رولان گاروس با او قدم میزنید، بزرگ و کوچک، قدم به قدم برای عکس گرفتن با او صف میکشند و هنگامی که یکی از کارمندان اداری ویمبلدون اسم او را میشنود، با لبخند میگوید نظیر ندارد و امیدوار است به این زودیها کنار نکشد.
برجستهترین تنیسباز تاریخ ایران بار دیگر در ویمبلدون، معتبرترین و قدیمیترین مسابقات تنیس جهان که به خاطر او قانونش را تغییر داد، حاضر شد و به سئوالات بیبیسی فارسی در مورد خودش و البته وضعیت الان تنیس جهان پاسخ داد.
خوشحالم که یک بار دیگر شما را در ویمبلدون و آماده مسابقه دادن میبینم. قبلا به من گفته بودید که برگزارکنندگان ویمبلدون به خاطر شما قانونشان را تغییر دادهاند، کمی بیشتر در مورد این موضوع توضیح میدهید؟
اصولا ویمبلدون قوانینش را به هیچ وجه عوض نمیکند. همه سعی کردند این کار را انجام دهند، از آندره آغاسی گرفته تا سرینا و ونوس ویلیامز. مثلا آغاسی گفت میخواست با شلوار جین اینجا بازی کند که اجازه این کار را پیدا نکرد و گفت که در مسابقات شرکت نمیکند و به او گفتند که خب شرکت نکن. یکی از قوانینی که اینجا دارند برای مسابقات به اصطلاح اسطورههاست. قبلا وقتی ۵۹ سالتان میشد، دیگر شما را دعوت نمیکردند. من هم که ۵۹ سالم شد، گفتند منصور این آخرین سال تو بود. بعد مردم هم نامه نوشتند و هم در فضای مجازی واکنشهای زیادی در اعتراض به این تصمیم نشان دادند. او خیلی روی فرم است و باید بازی کند. بعد اینها دوباره من را دعوت کردند و آن قانون را به خاطر من برداشتند. الان هم من ۶۷ سالهام و با کسانی بازی میکنم که دستکم ۲۰ سال از من جوانتر هستند. این باعث خوشحالی است و افتخار میکنم که این قانون را به خاطر من برداشتند.
خودتان هم اشاره کردید که در این سن چنین آمادگی بدنی بالایی دارید، برنامه معمول تمرین شما چیست؟ و چند جلسه در هفته تمرین میکنید؟
من هفتهای سه چهار جلسه تمرین میکنم که بیشتر از نیم ساعت هم طول نمیکشد، یعنی حداکثر دو ساعت، دو ساعت و نیم در هفته بازی میکنم. تمام قدرت خودم را برای بازیهای نمایشی نگه میدارم. بیشتر از این هم، نه علاقه دارم و نه احتیاج.
از الگوی مشخصی در تمرین استفاده میکنید؟ مثلا روی سرویس یا والی تمرکز میکنید یا یک تعداد مشخصی ضربه میزنید؟
الان بیشتر تمرینهای من، مثلا سه دفعه از چهار دفعه، با دیوار است. ۳۰۰ دفعه توپ را با دیوار بازی میکنم و بعد هم ۱۰۰ تا والی میزنم و بعد هم تعدادی اسمش.
تمرین بدنسازی چطور؟
هفتهای دوبار پیش فیزیوتراپیستم میروم و داخل آب برای عضلات پایین تنه و اطراف زانو کار میکنم. برای این که تنها جایی که من گرفتاری دارم، متاسفانه زانوهایم است. این زانوها اگر درست بود، وضعیتم خیلی بهتر از اینها میشد. یعنی فقط توی آب تمرین میکنم و داخل سالن بدنسازی اصلا نمیروم.
برنامه تغذیهتان چطور است؟
همه چیز میخورم، اما نه زیاد. هر دفعه که از سر میز غذا بلند میشوم، هنوز یک مقدار گرسنه هستم.
غذاهای ایرانی هم در این برنامه است؟
بله، اما متاسفانه چون غذاهای ایرانی را خیلی دوست دارم، وقتی که هست زیادهروی میکنم و به همین دلیل سعی میکنم که هر روز سراغش نروم.
شما سالهاست که در بزرگترین رویدادهای تنیس حاضر هستید، بهترین لحظه شما، کدام بود؟
این سئوال را از من زیاد کردهاند، اما هر موقع که وارد زمین تنیس میشوم، برای من یک وقت فراموشنشدنی است؛ چه اینجا (ویمبلدون) باشد یا رولان گاروس یا نیویورک. اگه از نظر نتیجه بخواهید بگویید، بهترین نتیجه من مسابقات دو نفره رولان گاروس بود که به فینال (۱۹۸۹) رسیدم.
شاید جواب سئوال بعدی من را هم دادید، میخواستم بپرسم بزرگترین آرزوی تنیسی شما که برآورده نشده، چه بوده است؟
آن موقعی که میتوانستم بازی بکنم، نگذاشتند. سه سال در تهران اصلا بازی نکردیم، برای این که تنیس را در ایران ممنوع کرده بودند (بعد از انقلاب ۱۳۵۷). جمهوری اسلامی که شد، گفتند تنیس نمیخواهیم، ورزش آمریکایی و کاپیتالیستی است و نمیخواهیم. تنها دلیلی هم که من از ایران رفتم این بود که نمیتوانستم کارم را انجام دهم. من ۲۴ ساله بودم که به فرانسه آمدم و شش سال بعد را فقط در این کشور بازی کردم. به همین دلیل بهترین سالهای عمر تنیسیام را بازی نکردم.
این یکی از بزرگترین حسرتهای ورزش ایران است. تنیس ایران آن موقع بالاتر از ژاپن، قهرمان آسیا بود. ژاپنی که حالا در بخش زنان با اوساکا قهرمانی در بخش زنان یک گرند اسلم را دارد و با نیشیکوری به فینال یک گرنداسلم در بخش مردان رسیده است. در واقع شما درست در زمانی که آماده ورود به بالاترین سطح بودید، متوقف شدید.
تازه اول کارم بود. در ۲۰ سالگی من و زمانی که بهترین بازیکن ایران بودم، تنیس برای من ممنوع شد. ما تیم خیلی خوبی هم داشتیم که تیمهایی مثل فرانسه، هلند و رومانی را میبردیم. من فکر میکنم که اگر وضع به همان منوال پیش میرفت، ما به راحتی اقلا دو سه تا بازیکن در بیست نفر اول دنیا داشتیم.
از چپ به راست: تیم هنمن، منصور بهرامی، راجر فدرر، اندی ماری و جیمی ماری
چند هفته در سال را برای شرکت در مسابقات مختلف سفر میکنید؟
تا همین چند سال پیش ۴۵ هفته در سال را سفر میکردم. ولی الان سنم رفته بالا و سالی ۱۶-۱۵ هفته سفر میکنم.
اوقات فراغتتان را چگونه میگذرانید؟
گاهی گلف بازی میکنم و یک کمی هم تخته نرد. بعد هم سینما میروم و به دوستانم سر میزنم.
شما با اسطورههای تنیس مثل بوریس بکر، آندره آغاسی و جان مکانرو بازی کردهاید، کدامشان شخصیت جالبتری دارد؟
مکانرو واقعا یک استثناست. من همه آنها را میشناسم با اندی ماری، فدرر، جوکوویچ، بکر، بورگ و کانرز بازی نمایشی انجام دادهام اما جان مکانرو شخصیت به خصوصی دارد.
خاطره جالبی از او دارید؟
بله مثلا گاهی من یک پوئن ازش میبردم، اخم میکرد و فحش میداد و دری وری میگفت. بعد از بازی میآمد و معذرتخواهی میکرد و میگفت منصور چرا آن کار را کردی که من آن حرف را بزنم. من هم میگفتم، مهم نیست ما داریم تفریح میکنیم. تو که چیزی برای ثابت کردن نداری، قهرمان اول دنیا بودی و این همه جام بردهای.
جان مکانرو و منصور بهرامی در مسابقهای نمایشی در رویال آلبرت هال لندن
در یکی از مصاحبههایتان شنیدم که گفته بودید با دوستانتان تنیس شرطی بازی میکنید، طبیعتا کسی که تنیسباز حرفهای نباشد، حریف شما نمیشود، این افراد با چه شرایطی با شما بازی میکنند؟
با دوستان که بازی میکنم بیشتر برای خنده است. به آنها آوانسهای زیادی میدهم. مثلا سه گیم به آنها آوانس میدهم به اضافه ۰-۴۰ به نفع آنها. شرطی بیشتر جوان که بودم بازی میکردم. آن موقع مثلا یک چشمم را میبستند، یا مثلا تمام بازی روی یک پا بازی میکردم، تازه آوانس هم میدادم. یا مثلا بجای راکت با یک تکه چوب بازی میکردم.
بعد از اعتراضات سراسری در ایران به دنبال کشته شدن مهسا امینی، شما در شبکههای اجتماعی با معترضان همراهی کردید و در بعضی مراسم هم شرکت کردهاید؛ نظرتان در مورد این اتفاقات چیست؟
تنها چیزی که میتوانم بگویم این است که بازیکنان از من در مورد شرایط ایران سئوال میکردند و میگفتم مردم ایران فقط میخواهند کمی آزاد باشند. مردمی که نمیتوانند از نظر مشیتی و گرفتاریهای روزانه، هیچ گونه راحتی داشته باشند. مردم میخواهند فقط کمی آزاد باشند.
امسال اولین سالی است که فدرر بازنشسته شده و نادال هم به دلیل مصدومیت غایب است. اول بپرسم که به نظر شما نادال میتواند بازگردد؟
فکر نمیکنم نادال برگردد و کار خیلی خاصی انجام دهد. سال دیگه اگر بخواهد برگردد، ۳۸ ساله است و شما کافی است که یک درصد کندتر در زمین بازی کنید و همان کافی است که نتیجه نگیرید. میتواند بیاید و نفر بیستم یا سیام جهان شود، اما کسی که ۲۲ قهرمانی گرنداسلم دارد، شما دوست دارید ببینید که به نفر چهلم و پنجاهم مرتب ببازد.
در رولان گاروس به من گفتید که جوکوویچ به شما گفته قصد دارد بیست و هفت یا بیست و هشت گرند اسلم ببرد و بعد کنار برود، به نظر شما موفق میشود؟
من فکر میکنم، جوکوویچ میتواند اینجا اول شود و بعد هم مسابقات اوپن آمریکا را ببرد، به نظر من میتواند به ۲۶-۲۵ گرنداسلم برسد.
در کدامیک از گرنداسلمها فاصلهاش با بقیه رقبا بیشتر است، یا بهتر بگویم در کدام زمین خیلی بهتر از بقیه بازی میکند؟
بهترینبازیهایش را در استرالیا انجام داده و من فکر میکنم که بتواند به ده قهرمانی هم برسد. به نظر من سال آینده هم مطرح خواهد بود اما سال ۲۰۲۵ فکر نمیکنم که بتواند بازهم در همین سطح بازی کند.
در تنیس ما رقابتهای کلاسیک زیادی داشتهایم، از بورگ-مکانرو گرفته تا آغاسی-سمپراس و…. اما این سه نفر (فدرر، جوکوویچ و نادال) انگار از سیارهای دیگر بودهاند. نفر پس از آنها سمپراس است که ۱۴ قهرمانی گرنداسلم دارد، درست به اندازه قهرمانیهای نادال فقط در رولان گاروس. فکر میکنید با تمام شدن این نسل طلایی، تنیس دچار افول میشود؟
فکر نمیکنم، ما سه بازیکن این جوری و هم زمان باهم داشته باشیم. ممکن است آلکاراس بتواند بیاید و در سطح آنها بازی کند، اما سه بازیکن با این سطح بعید است. به نظرم چیزی که ما در این بیست سال اخیر تنیس دیدهایم را بعید است نسلهای بعدی ببینند.
بسیاری هولگر رونه، یانیک سینر و البته کارلوس آلکاراس را نسل طلایی بعدی تنیس میدانند، موافقید؟
فکر نمیکنم این سه نفر اول که بعد از جوکوویچ میآیند، در سطحی باشند که نادال و فدرر و جوکوویچ بودند و بیشتر از ۶۰ گرنداسلم ببرند.
حالا نه الزاما در این حد افتخار بدست بیاورند، منظورم بازیکنانی هستند که گرنداسلمها را بین خودشان تقسیم کنند؟
احتمال خیلی زیاد رونه گرنداسلم میبرد، آلکاراس برده و حتما باز هم قهرمان خواهد شد. سیتسیپاس شانس قهرمانی دارد. برتینی شانس دارد، روبلف ممکن است یک گرنداسلم قهرمان شود. اما دیگر مثل قبل نیست که مثلا ما بگویم قهرمانی فلان گرنداسلم حتما بین فدرر و نادال است یا نادال و جوکوویچ.
به سیستیپاس اشاره کردید، اگر اشتباه میکنم لطفا اصلاح کنید اما به نظرم او در یک جایی متوقف شده، شاید مثل اندی ماری قبل از همکاری با ایوان لندن یا نادال قبل از همکاری با کارلوس مویا. وقتش نرسیده که یک نفر دیگر بجای پدرش، سرمربی او شود؟
صد در صد یک مربی برجسته میتواند به او خیلی کمک بکند و سطح بازی او را بالا ببرد. اندی ماری بهترین بازیهایش را وقتی انجام داد که لندل، سرمربیاش بود. به هر حال بستگی به خودش دارد اما به نظرم یکی دو تا گرنداسلم خواهد برد.
در تنیس زنان، بعد از خواهران ویلیامز بازیکنی نیامده که قدرت مطلق دنیای تنیس باشد. اشلی بارتی یک مقدار نزدیک شد، اما هم هرگز به آن سطح نرسید و هم خیلی زود بازنشسته شد. فکر میکنید ایگا اشواینتک چنین قابلیتی دارد؟
به نظرم تنها کسی که در یک سال اخیر همیشه یکنواخت بوده و ثبات داشته، همین اشواینتک است. به نظرم او بخت اول است و شاید فقط سابالنکا بتواند مقداری چوب لای چرخش بگذارد. اما بازهم بعید میدانم به سطحی مثل خواهران ویلیامز یا مثلا اشتفی گراف، که از بهترینهای تاریخ بود برسد. در چند سال اخیر و به خصوص با همهگیری کرونا وضعیت خیلی بهم ریخت. شما مثلا اگه اما رادوکانو را نگاه کنید، کاری کرد که در تاریخ تنیس باورنکردنی بود و از جدول مقدماتی آمد و قهرمان اوپن آمریکا شد. این اتفاق هرگز در تاریخ تنیس نیفتاده بود و به نظر من در ۵۰۰-۴۰۰ سال آینده هم نخواهد افتاد که یک نفر هفت بازی را ببرد و بدون دادن یک ست قهرمان شود.
در مورد رادوکانو به نظر شما مشکل کار کجاست، تنیسبازی که پس از آن قهرمانی در یکی دو سال اخیر بارها مربی عوض کرده و بارها مصدوم شده؟
به نظرم گاهی اوقات پدر و مادرها به موقع بچههایشان را رها نمیکنند. الان راجع به سیتسیپاس صحبت کردیم، شاید پدرش باید بگوید که من باید کنار بروم و بگذارم کسی که سالها در این کار بوده و مو سفید کرده به پسرم کمک کند. به نظرم مسئله او بیشتر خانوادگی است و برای یک بازیکن بهتر است که از یک نقطه به بعد یک فرد با سابقه کار او را مدیریت کند. آدمی مثل لندل که ۳۰ سال تنیس بازی کرده، دانشی دارد که میتواند آن را در اختیار شما قرار دهد.
تقریبا همه عقیده دارند که نادال پادشاه رس است، فدرر پادشاه چمن و جوکوویچ هم پادشاه «هارد کورت» (زمینهای سخت) است. سه پادشاه بعدی تنیس در این زمینها چه کسانی هستند؟
راستش را بخواهید شاید بگویم که آلکاراس، پادشاه تمام آنها خواهد بود. الان روی چمن هم خیلی خوب بازی میکند. آلکاراس هم در خاک رس، هم در چمن و هم در هارد کورت از تمامی بازیکنان نسل بعدی تنیس بهتر است و میتوان شاه شاهان است.
در مورد فینال مردان چه نظری دارید؟ هم جوکوویچ به راحتی یانیک سینر را شکست داد و به فینال رسید و هم کارلوس آلکاراس جلوی دنیل مدودف که نفر سوم ردهبندی جهانی است، کار سختی در پیش نداشت.
فکر میکنم که خیلی طبیعی بود که هر دو نفر به فینال برسند. اما به نظر من چون جوکوویچ بازیکن خیلی باتجربهتری هست و همان طوری که همه دنیا میدانند قهرمان ۲۳ گرنداسلم شده است و در این بازیها بیشتر بوده و همین که آلکاراس جلوی چنین بازیکنی وارد زمین شود، این خودش از نظر روحی یک ضربه است برای آلکاراس. تنیسباز اسپانیایی هم شانس برنده شدن دارد اما برای این باید از نظر روحی بسیار قوی باشد و بتواند در مواقع حساس امتیازهای کلیدی را بگیرد. در غیر این صورت جوکوویچ که قبلا هفت بار قهرمان ویمبلدون شده و همان طوری که گفتم در آمریکا هم بخت اصلی قهرمانی است، به احتمال بالا قهرمان خواهد شد. در هر صورت امیدوارم بازی خوبی ببینیم. نفر اول و دوم دنیا به فینال رسیدهاند و برای تماشاگران تمام دنیا بهترین فرصت است که از این فینال لذت ببرند.
کارلوس آلکاراس در فینال ویمبلدون ۲۰۲۳ با نواک جوکوویچ بازی میکند